Dictiornary-Farsi | response threshold | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 135 (8 milliseconds)

English	Persian
response threshold	استانه پاسخ


Other Matches

threshold value	ارزش استانهای
threshold value	مقدار استانه
threshold	استانه
threshold	سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد
threshold	استانه چارچوب
threshold	استانه در
threshold	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold	سرحد
threshold	استانه مانند استانهای
absolute threshold	آستانه مطلق
threshold function	تابع استانهای
threshold logic	منطق استانهای
threshold voltage	اختلاف سطح استانهای
arousal threshold	استانه انگیختگی
threshold gate	دریچه استانهای
threshold voltage	ولتاژ استانه
differential threshold	استانه افتراقی
threshold wavelength	طول موج استانه
threshold frequency	بسامد استانه
hearing threshold	استانه شنوایی
reaction threshold	استانه واکنش
nuisance threshold	استانه زیانبخشی
threshold of luminescence	استانه لومینسانس
luminescence threshold	استانه لومینسانس
lower threshold	استانه پایین
landing threshold	نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing threshold	استانه فرود اب خاکی
sill=threshold	استانه
spatial threshold	استانه فضایی
terminal threshold	استانه پایانی
threshold element	عنصر استانهای
two point threshold	استانه دو نقطهای
threshold limit values	استانه مقدارهای حدی
runway threshold markings	خطحدنهاییهواپیما
alarm threshold setting	دکمهسرحدتنظیم
alarm threshold display button	دکمهنمایشسرحدهشدار
response	پاسخ
response	فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
response	عکس العمل به دلیلی
response	و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
response	1-زمان بین شروع یک عمل کاربر
response	صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
all or none response	پاسخ همه یا هیچ
response	جوابگویی
response	واکنش
w response	پاسخ کلی
whole response	پاسخ کلی
response	جواب
response time	زمان پاسخ
response equivalence	هم ارزی پاسخ
response generalization	تعمیم پاسخ
response hierarchy	سلسله مراتب پاسخ
response intensity	شدت پاسخ
response latency	نهفتگی پاسخ
response time	زمان واگنش
response position	مکان جواب
response rate	سرعت پاسخ
response strength	نیرومندی پاسخ
response time	زمان جواب زمان پاسخگویی
response time	زمان واکنش
unconditioned response	پاسخ غیر شرطی
voice response	جواب صوتی
transient response	واکنش گذرا
conditioned response	واکنش شرطی
response [commentary]	نظر
response [commentary]	رای
to make a response	جواب دادن
response [commentary]	پاسخ
spectral response	واکنش طیفی
to make a response	پاسخ دادن
response time	زمان پاسخ دهی
shading response	پاسخ سایه روشن
vaccum response	پاسخ غیابی
color response	پاسخ رنگ
impluse response	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
impluse response	پاسخ ایمپولز
image response	رفتار فرکانس تصویر
content response	پاسخ محتوایی
image response	پاسخ تصویر
response set	امایه پاسخ
frequency response	واکنش بسامدی
emitted response	پاسخ صدوری
electrodermal response	پاسخ برقی پوست
distal response	پاسخ دوربرد
discriminatory response	پاسخ افتراقی
delayed response	پاسخ درنگیده
correct response	پاسخ درست
consummatory response	پاسخ پایانی
consultary response	نظر محکمه حقوقی درباره یک دعوی خاص
conditioned response	پاسخ شرطی
bass response	بم پذیری
impluse response	رفتار در مقابل فشار ضربهای
response duration	مدت پاسخ
popular response	پاسخ رایج
position response	پاسخ مکانی
preparatory response	پاسخ مقدماتی
psychogalvanic response	پاسخ گالوانیکی- روانی
reflection response	پاسخ قرینه
response amplitude	دامنه پاسخ
response cost	جریمه
response differentiation	تفکیک پاسخ
pilomotor response	پاسخ سیخ شدن مو
movement response	پاسخ حرکت
moro response	پاسخ مورو
frequency response	خم دامنه- بسامد
original response	پاسخ ابتکاری
anatomy response	پاسخ کالبدی
anticipatory response	پاسخ انتظاری
alternate response test	ازمون دو گزینهای
conditioned emotional response	پاسخ هیجانی شرطی
white space response	پاسخ به بخش سفید
audio response device	دستگاه جواب دهنده سمعی
achromatic color response	پاسخ رنگ بی فام
In response (reply) to your letter.	در جواب نامه تان
acquiescent response set	امایه تصدیق
A rapid response would be appreciated.	از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
medical response dog	سگ دستیار
medical response dog	سگ سرویس
conditioned avoidance response	پاسخ اجتنابی شرطی
his appeal met no response	پاسخی پدر خواست که اوترسید
modulation frequency response	پاسخ فرکانس مدولاسیون
impluse response matrix	ماتریس انتقال ضربه
stimulus response model	الگوی محرک- پاسخ
stimulus response psychology	روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response theory	نظریه محرک- پاسخ
galvanic skin response	جی اس ار
galvanic skin response	پاسخ برقی پوست
spectral response characteristic	مشخصه طیفی
delayed elastic response	واکنش ارتجاعی تاخیری
visual righting response	پاسخ تعادل دیداری
conditioned escape response	پاسخ گریز شرطی
pure color response	پاسخ خالص رنگ
stimulus organism response model	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
fractional antedating goal response	خرده پاسخ انتظار هدف