English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (5 milliseconds)
English Persian
reverse gears دنده معکوس
Other Matches
gears کردن اماده کارکردن
gears اسباب لوازم
gears پوشانیدن
gears ادوات
gears پوشش دنده دار
gears الات جامه
gears جعبه دنده
gears ابزار وسایل لباس مخصوص
gears انتقال دادن
gears مجموع چرخهای دنده دار
gears چرخ دنده
gears دنده
gears افزار
transposing gears چرخ دندههای تبدیل دور
cut gears دندانهای بریدن
cut gears دندانه دندانه کردن
pair of gears زوج چرخ دنده
reverse وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverse حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse حرکت در جهت مخالف
instead of the reverse بجای وارونه این
reverse داده ازگیرنده به فرستنده
reverse حرکت درخلاف جهت . ارسال
reverse سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverse حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reverse وارونه
reverse خلاف جهت
reverse برگشتن
reverse معکوس کردن
reverse نقض کردن واژگون کردن
reverse برگرداندن پشت و رو کردن
reverse شکست وارونه کردن
reverse بدبختی
reverse پشت
reverse معکوس کننده
reverse معکوس
reverse کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reverse عکس ضد
reverse روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse فهر
reverse نقض کردن
reverse حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverse شکستنی مخالف
reverse بدل کاری
reverse لغو کردن
reverse pitch گام معکوس
reverse polarity پلاریته معکوس
reverse dive شیرجه وارونه
reverse slope ضد شیب
reverse slope شیب معکوس
reverse osmosis اسمز معکوس
reverse speed سرعت معکوس
reverse thrust تراست معکوس
reverse video کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
reverse video صفحه نمایش معکوس
reverse video ویدئوی معکوس
the reverse of the medal طرف یا جنبه دیگر موضوع
to suffer a reverse شکست خوردن
forward/reverse جلو/عقببرنده
reverse image تصویر وارونه
indian in reverse هندی معکوس
double reverse شوت برگردان به دروازه
naked reverse حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
reverse bias پیشقدر معکوس
reverse bias تغذیه معکوس
reverse gear دنده معکوس
reverse control کنترل معکوس
reverse current جریان معکوس
reverse slide change تعویضاسلایدوارونه
auto reverse button دکمهمعکوساتوماتیک
reverse stitch button دکمهوارونهکنندهدوخت
The car is in the reverse gear. اتو موبیل توی دنده عقب است
fireman's carry from outside and reverse پیچ یک دست و یک پا از پشت دست
reverse flow regin ناحیه جریان معکوس
king's indian in reverse هندی شاه معکوس
maximum reverse r.m.s. voltage ولتاژ سد موثر حداکثر
reverse current cutout افتامات
reverse chicken wing نوعی کلید کشی
reverse polish notation نشان گذاری لهستانی معکوس
reverse flow engine توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
reverse current circuit breaker مدارشکن جریان معکوس
reverse side of metal work پشت کار فلزی
leg ride and reverse chicken wing سگک قفل قیصر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com