English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
right half back نگهبان راست
Search result with all words
half back میان بازی کن
half back میان
left half back نگهبان چپ
Other Matches
back to back credit اعتبار اتکایی
back to back housing خانه ی پشت به پشت
half way نیمه راه
one half of یک نصف
one is half of two یکی نیمی است از دو
one's better half زن بطور کنایه
ones better half زن
outside half هافبک کناری
second half نیمه دوم
one half of نیمی از
right half نیمهراست
half way واقع در نیمه راه
half and half بالمناصفه
half and half نصفانصف
half and half نوعی ابجو انگلیسی
i thank you be half of از طرف ... تشکر می کنم
half a d. نیم دو جین
half a d. شش تا
half in half out دو پشتک به عقب با نیم وارو
to go off half بی اندیشه سخن گفتن وزیاددیدن
to go off half بی گدارباب زدن
half ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه
half دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
half نیم
half نیمی
half بطور ناقص
half نیمه نخست
half طرف
half نصف
half کارتن با طول نصفه
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
half سو
half مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
half مودمی که در هر لحظه در یک حالت کار میکند.
half یکی از دو بخش معادل
half نصفه
half شریک ناقص
first half نیمه نخست
half evergreen دارای برگهای نیمه سبز درفصل زمستان
half face نیمرخ
half fare نیم بهاء
half face نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
half faced نیمه کاره
half faced نیمرخ
half faced دارای صورت لاغر
half eagle سکه زر پنج دلاری
half duplex نیم دو رشتهای
half court زمین سرویس
half court قسمت سرویس زمین تنیس
half dead نیم جان
half deck نیمه پل
half deck پل فرعی
half dime سکه پنج سنتی
half dollar سکه سیمین نیم دلاری
half column شبه ستون
half duplex یک طرفه
half duplex پروتکل کامل یکسو
half dome نیم گنبد
half column نیم ستون
half fare نصف قیمت
half hour 03 دقیقه
half length تصویر نیم تنه مجسمه نیم تنه
half knot نیم گره
half knot گره خفتی
half left فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
half length نیم پیکر
half life نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
half loaded سلاح نیمه پر
half loaded سلاح نیمه خرج گذاری شده
half hour نیم ساعت
half hose جوراب مردانه
half hitch نیم خفت
half hard نیم سخت
half hearted مردد
half hearted از روی دودلی
half hearted از روی بی علاقگی
half heartedness عدم خلوص
half hitching نیم خفت زدن
half heartedness بی میلی سردی
half hitch گره نیم خفت
half hitch نیم گره
half long حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
half length نصف درازا
half past two دوونیم
half pst two دوونیم
half a rial نیم ریال
half adder نیم افزایشگر
half adder نیمه جمع کننده
half angle نیمساز
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
half astern نصف قدرت به عقب
half crown سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
He is only half a man . مردانگی ندارد (فاقد قدرت وشجاعت )
go off half-cocked <idiom> صحبت یا انجام کاری بون آمارگی قبلی
half-baked <idiom> احمق
Give me half [some of it] of it! نصف آن [یکخورده از آن] را به من بده!
half price نصف قیمت
for half board برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
for half board برای نیم پانسیون
meet someone half-way <idiom> به توافق رسیدن با کسی
six of one and half-a-dozen of the other <idiom> دوقلو بودن
have half a mind <idiom> احساس وسوسه کردن بیشتر از تحمل نداشتن
half the battle <idiom> قسمت بزرگیاز کار
half baked نیم پخته
half baked ناپخته ناقص
half brother نابرادری
half brother برادر ناتنی
half cap نیم سلام
half cap سلام با اندک تکانی درکلاه
half caste دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
half caste دورگه
half caste ازنژاد مختلف
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
half breed ادم دورگه
half breed از نژاد مختلف
half bred بی تربیت
half baked خل
half baked بی تجربه
half baked خام
half binding جلدنیم چرم
half blood نابرادری یا ناخواهری دورگه
half blooded دورگه
half boot نیم چکمه
half bound درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
half bred دورگه
half circle چرخش نمیدایره ژیمناست
half timber ساخته شده از الوار کوتاه
half view نیم نما
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
half volley ضربه بلافاصله پس ازتماس توپ با سطح
to see with half an eye ازگوشه چشم دیدن
half way houses خانههای امادگی
half width نیم پهنا
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
half word نیم کلمه
half yearly شش ماهه
half yearly نیم ساله
half truth حقیقت ناقص
half truth سخن نیم راست
half tracked نیمه شنی
half time نصف وقت
half time نیم وقت
half time نیمه بازی
half timer شاگردیکه درنیمی ازوقت خوددرس میخواندودرنیمه دیگرکارمیکند
half tone نیم پرده
half tone رنگ متوسط سایه رنگ
half tone سایه روشن
half tone سایه روشن زدن
half track هاف تراک
half track خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
he did half swear سخت سوگندیادکردن
he is half your weight وزن او نصف وزن شما است
left half نیمهچپ
half-slip زیرداخلی
half-side نصفیکطرف
half-glasses عینک یک چشمی
half indexing فهرستسازینیمه
half handle نیمدسته
half barb پیکاننصفه
to meet half way درنیمه راه کسی را دیدن یابرخورد کردن
fly half نیمهپرتابمرتفعتوپ
standoff half بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
one and half pass یک و نیم گذری
of half blood ناتنی
meet half way مصالحه کردن سازش کردن
half-term تعطیلیبینترم
half-price نیمبها
half-day کارنیمروز
half board هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
i had half a mind to go چندان مایل برفتن نبودم انقدر ها میل نداشتم بروم
it is half cooked نیم پخته است
it is not half bad هیچ بد نیست
it is not half bad انجا بداست
lap half پیوند نیم نیم
meet half way مدارا کردن
half-timbered نیمه چوبی
half mad اندکی دیوانه
half nephew پسرناخواهری
half of my time نیمی ازوقت من
half pace شاه نشین
half pace تخت گاه
half pace سکو
half pay حقوق ناتمام
half pay حق انتظار خدمت
half pay حق مستمری
half penny سکه نیم پنی
half pint کوتاه تر از مقدارمتوسط
half nephew پسرنابرادری
half moon هرچیزهلالی شکل
half moon هلالی
half mad خل
half made اندکی دیوانه
half made نیم دیوانه
half mast نیم افراشتگی
half mast نیم افراشتن
half mast نیم افراشته
half mast نیم افراشتگی پرچم
half mast نیم افراشتن پرچم
half moon نصفه ماه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com