Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
road bridge
پل راه
road bridge
راه پل
road bridge
پل خیابان
Search result with all words
village road bridge
پل روستائی
Other Matches
bridge
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge
پل ساختن
bridge
پل زدن
bridge
compassplatform : syn
bridge
جسر
bridge
برامدگی بینی
bridge
پل
bridge
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
بازی ورق
bridge
اتصال دادن
bridge
پل فرماندهی
bridge
پل فرماندهی کشتی
that bridge has openings
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
pedestrian bridge
پل پیاده رو
spar bridge
پل الواری
foot bridge
پل پیاده رو
flying bridge
پل شناور
flying bridge
پل هوایی
girder bridge
پل بیلی متوسط
handling bridge
پل بار
spar bridge
پل ساخته شده ازگرده چوب
stick bridge
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
swing bridge
پل گردان
swing bridge
پل نوسان دار
girder bridge
پل تیر حمالی
girder bridge
پل پوتری
girder bridge
پل چند تکه قابل نصب رویهم
gap bridge
گلویی ماشین تراش
flying bridge
پل موقتی
flumed bridge
پل تنگ کننده معبر اب
the span of a bridge
چشمه یا دهانه پل
draw bridge
پل کششی
deck of a bridge
کف پل
decade bridge
پل دهگانه
treadway bridge
پل عبور موقتی پیاده
treadway bridge
پل دوخطه
trestle bridge
پل پایه خرپایی
conductivity bridge
پل برق رسانایی
truss bridge
پل دارای اسکلت اهنی
enclosed bridge
پل فرماندهی سر پوشیده
the pier of a bridge
پایه پل
floating bridge
پل متحرک موقتی
floating bridge
پل شناور
float bridge
پل شناور
flag bridge
پل پرچم
flag bridge
پل تیمساران
fixed bridge
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed bridge
پل ثابت
the instability of a bridge
نا استواری پل
clapper bridge
پل سنگی
operating bridge
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
ribbon bridge
پل تاشونده
measuring bridge
پل اندازه گیری
maxwell m l bridge
پل ماکسول
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
ribbon bridge
پل کرکرهای
rise of a bridge
خیز طاق پل
magnetic bridge
پل رلوکتانس
railway bridge
پل راه اهن
movable bridge
پل متحرک
movable bridge
پلی که میشودجابجا نمود
operating bridge
پل کارگاهی
oxygen bridge
پل اکسیژنی
pontoon bridge
پل شناور قایقی
navigating bridge
پل ناوبری
natural bridge
پل طبیعی
pontoon bridge
پل موقت
railroad bridge
پل راه اهن
movable bridge
پل بازشو
magnetic bridge
پل مغناطیسی
loading bridge
پل بارگیری
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
impedance bridge
پل امپدانس
highway bridge
راپل
signal bridge
پل مخابره ناو
signal bridge
پل مخابرات ناو
skew bridge
پل کج
slab bridge
پل دالو
slab bridge
پل تاوه
salt bridge
پل نمک
inductance bridge
پل اندوکتیویته
irish bridge
اب نما
lifting bridge
پل بالارو
lever bridge
پل بالا رو
lever bridge
پل باز شو
lattice bridge
پل شبکهای
lattice bridge
پل نردهای
irish bridge
پل ایرلندی
irish bridge
ابنمای مغروق
irish bridge
پل مغروق
heydweiler bridge
پل هایدویلر
chain bridge
پل معلق
bridge head
سر پل
asses bridge
قضیه حماریه
deck of a bridge
صفحه پل
arched bridge
پل قوسی
arched bridge
پل کمانهای
weatstone bridge
پل ویتستن
weigh bridge
قپان تخت قنطار کش
wheatstone bridge
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
wien bridge
پل وین
bass bridge
پایهباس
bailey bridge
پل متحرک وموقتی
arch bridge
پلقوسدار
bascule bridge
پل اهرمی
bascule bridge
پل متحرک باسکولی
bascule bridge
پل بازشونده
bascule bridge
پل بازشو
bascule bridge
پل باسکولی
bascule bridge
پل قپانی
bascule bridge
پل متحرک
beam bridge
پلمیلهای
bridge assembly
برآمدگیسیمها
bridge of nose
برآمدگیبینی
treble bridge
پلصدایزیر
cross a bridge before one comes to it
<idiom>
درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
water under the bridge
<idiom>
همه چیز عوض شده
bridge loan
وام موقتی
[تا دریافت وام اصلی ]
bridge finance
وام موقتی
[تا دریافت وام اصلی ]
lattic-bridge
پل نرده ای
lattic-bridge
تیر حمال مشبک
transporter bridge
پلانتقال
through arch bridge
پلکمانسراسری
suspension bridge
پل اویزان
suspension bridge
پل معلق
compass bridge
قطبنمایعرشهکشتی
lift bridge
پلبالارو
portal bridge
پلدروازهای
cross that bridge when you come to it
<idiom>
[به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
bridge head
سر پل ساحلی
truss bridge
پل اسکلت فلزی
cantilever bridge
پل طرهای
bridge seat
پاشنه پل
bridge shoe
پاشنه پل
bridge shoe
پاشنه
bridge shoe
زیره پل
truss bridge
پل خرپایی
canal bridge
پل کانال
cantilever bridge
پل بازودار
canal bridge
پل کیالی
cantilever bridge
پل معلق
cantilever bridge
پایه پل
cantilever bridge
پل قپانی
cantilever bridge
پل کنسول
capacitance bridge
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
truss bridge
پل با تیر مشبک
bridge building
پل سازی
bridge carriageway
شوسه پل
chain bridge
پل زنجیری
bridge circuit
مدار پلوار
bridge deck
بدنه پل
bridge escape
فرار از پل
bridge pier
پایه پل
cantilever bridge
ستون پل
bridge rectifier
یکسوکننده بریج
bridge rectifier
یکسو کننده پلوار
bridge plate
پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge seat
تکیه گاه
three phase bridge connection
اتصال پل سه فازه
half-through arch bridge
پلازوسطکمانی
deck arch bridge
پلمنحنی
material handling bridge
پل بارگیری
center swing bridge
پل میانگرد
material handling bridge
پل باربری
three phase bridge tape
circuit rectifying
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
multi span bridge
پل چند دهانه
three phase bridge tape
مدارگرتس سه فاز
The flood swepot away the bridge.
سیل پل رابرد
three phase bridge tape
اتصال گرتس سه فازه
cable suspension bridge
پل معلق با سیم تابیده
bridge spot weld
جوشکاری نقطهای
floating pontoon bridge
پل پونتون
slide wire bridge
پل ویتستن لغزان
cable suspension bridge
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
jack knife bridge
پل متحرک تاشو
turnable foot bridge
پل پیاده رو گردان
lattice suspension bridge
پل اویزشی مشبک
lattice suspension bridge
پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
dry gap bridge
پل ابرویی
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
dry gap bridge
پل خشکی
vertical lift bridge
پل بالارو
dry gap bridge
پل مخصوص اب بریدگی
container-loading bridge
پلورودبستههابهکشتی
two way road
راه دو سویه
two way road
راه دو طرفه
to take to the road
راهزنی کردن
Are we on the right road for ... ?
آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
to take to the road
راهزن شدن
on the road
<idiom>
سفر کردن
road a
مسیرجاده
the road
شاهراه
the road
شارع عام
one way road
راه یک سویه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com