Dictiornary-Farsi | sand road | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
sand road	راه شنی


Other Matches

sand	ماسه ریختن شن
sand	شن
sand	ریگ
sand	شن کرانه دریا
sand	شن پاشیدن
sand	سنباده زدن
sand	شن مال یا ریگمال کردن
sand	شن ریختن
sand	ماسه
sand storm	طوفان ریگ
sand trap	فرورفتگی مصنوعی شن درمیدان گلف
sand trap	ماسه گیر
sand store	انبار ماسه
sand stone	ماسه سنگ
sand paper	کاغذ سنباده
sand paper	کاغذ سنباده زدن به
sand pile	توده ماسه
sand pile	توده شن
sand piper	یلوه
sand pit	گود ماسه برداری
sand pit	کان شن
sand pump	پمپ شن کش
running sand	ماسه بادی
sand shoes	یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
sand spout	ستون شن که در اثر وزش باددرست میشود
sand trap	قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
shifting sand	شن روان
heap of sand	توده ماسه
sand wedge	گوهشنریز
sand shoe	کفشماسهای
sand island	جزیرهماسهای
marine sand	ماسه بادی
masonry sand	ماسه ملاتی
masonry sand	ماسه بنایی
molding sand	ماسه قالب گیری
sand crack	ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
uniform sand	ماسه یکدست
uniform sand	ماسه یکنواخت
pit sand	ماسه معدنی
quick sand	ماسه روان
to plough the sand	کوشش بیهوده یا بی فایده کردن
marine sand	ماسه دریایی
soft sand	شکرسنگ
sand equivalent	همسنگ ماسه
sand table	میز مخصوص شن بازی بچه ها
sand painting	نقاشی روی شن
sand mix	ماسه اغشته سرد
sand box	شن پاش گردپاش
sand blast	شن باران کردن
sand box	ریگ پاش
sand blind	دارای چشم تار
sand blasting	شن پاشی
sand blasting	ماسه پاشی
sand blasting	ذرات سنگ
sand bath	حمام شن
sand bank	ریگ تپه
sand bank	ریگ پشته
sand bank	جزیره نما
sand bank	تپه زیرابی
sand bagger	بازیگر گول زن
rooty of sand	چیز ناپایدار یا بی اساس
sand bag	سستی عمدی در تمرین
sand asphalt	ماسه اغشته گرم یا سرد
sand casting	ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
sand casting	ریخته گری ماسهای
sand castings	قطعه ریختگی ماسهای
sand mastic	ماستیک ماسهای
sand man	لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
sand layer	لایه ماسه
sand iron	یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
sand hill	ریگ توده
sand hill	ریگ پشته
sand grouse	باقرقره شن زار
sand fly	یکجور پشه ریز
sand filling	ماسه گرفتگی
sand equivalent	درجه ماسهای بودن خاک
sand dressing	ماسه پاشی
sand dredger	ماشین مکنده ماسه
sand dredger	ماشین حفار
sand cushion	بستر ماسهای
sand crack	شکاف درسم اسب
sand clay	رس ماسه دار
running sand	ریگ روان
green sand	ماسه تر
dune sand	ماسه بادی
graded sand	شن درهم
sand lot	بازی غیررسمی
built on sand	ناپایدار
built on sand	سست بنیاد
foundry sand	ماسه ی ریخته گری
fine sand	ماسه ریز
building sand	خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
body sand	ماسه پر کننده
To build on sand.	کار بی اساس کردن
sand castle	دژشنی
sand box	جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
detritic sand	ماسه فرسایهای
beach sand	شن زار
core sand	ماسه ریخته گری
backing sand	ماسه پشت قالب
green sand mold	قالب تر
sand lime brick	اجر ماسه اهکی
argillaceous sand stone	ماسه سنگ خاک رسی
vertical sand drainage	زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
to puddle clay and sand	ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
dry sand molding	قالبریزی ماسهای خشک
crushed stone sand	شن
crushed stone sand	ماسه
dry sand casting	ریخته گری ماسهای خشک
dry sand mold	قالب ماسهای خشک
sand shape factor	ضریب شکل دادن دانه شن
sand blast nozzle	شیپوره ماسه پاشی
sand blast unit	واحد ماسه پاشی
pipe sand trap	ماسه گیر لولهای
sand blasting practice	عملیات ماسه پاشی
green sand molding	قالب ریزی تر
sand cone method	طریقه جابجایی ماسه
hide(bury) one's head in the sand <idiom>	دورنگه داشتن از
Dry sand absorbs water.	ماسه خشک آبرا جذب می کند
molding sand preparation plant	واحد تهیه ماسه قالب گیری
bury(hide) one's head in the sand <idiom>	مثل ک"ک سرش را کرده زیر برف
road	خیابان
road	بجاده
road	راه
road	معبر
road	راه اهن
on the road <idiom>	سفر کردن
Are we on the right road for ... ?	آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
road	جاده
road	شارع
road	گذرگاه
road	طریق خیابان
in the road	مانع راه
road a	مسیرجاده
in the road	درسر راه
on the road	مسافر
to take to the road	راهزن شدن
one way road	راه یکطرفه
to take to the road	راهزنی کردن
on the road	در راه
two way road	راه دو طرفه
two way road	راه دو سویه
the road	شارع عام
one way road	راه یک سویه
the road	شاهراه
road hole	دست انداز
road ditch	آبرو [جوی] کنار راه
road ditch	راه آب [کنار جاده]
road hole	چالاب
road ditch	خندق جاده
where does this road lead to	این راه بکجا میرود
to hog the road	بی اعتنا به حقوق سایررانندگان درجاده تجاوز کردن
road sense	جنسی
Road Town	توانائیدرقضاوتعادلانه
road sense	کلمه
top road	محلعبورفوقانی
slippery road	مسیرسراشیبی
road clearance	تخلیه کردن جاده
middle-of-the-road	بیطرف
road number	شمارهخیابان
road narrows	جادهباریکمیشود
The road was blocked.	راه بسته بود
road communications	ارتباطجادهای
The road was greasy.	جاده چرب بود ( لغزنده )
The road is blocked.	راه بسته است
service road	شوسه کناری
bottom road	راهزیرین
middle-of-the-road	میانه رو
road hole	گودی
third class road	جاده درجه سه
hit the road <idiom>	ترک کردن (معمولابرای ماشین)
the road was impaired	جاده خراب شد
the road was impaired	جاده خراب بود
the road to tehran	راه یا جاده تهران
secondary road	جاده درجه دو
secondary road	جاده فرعی یا درجه 2
the road to happiness	راه خوشبختی
service road	جاده کناری جاده سرویس
shoulder of road	شانه راه
skid road	جاده لیز ولغزنده
the impediment of a road	پا گیرهای جاده
state road	شاهراه
tall road	راه با جدار
temporary road	راه موقت
road hog <idiom>	راننده بیابان
middle of the road <idiom>	سردوراهی گیرکردن
haulage road	جادهکشش
road sweeper	ماشین خاکروب
To widen a road .	جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
a corduroy road	جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
uneven road	جاده ناهموار
tote road	جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
Road signs	علائم راهنمایی و رانندگی جاده
to stand across the road	درمیان جاده ایستادن
get the show on the road <idiom>	شروع کار روی چیزی
to maintain a road	نگهداری کردن
road assistance	امداد جادهای
Where does this road lead to?	این جاده به کجا میرود؟
Is there a road with little traffic?	آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
Is there a road with little traffic?	آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟

sand road

راه شنی