Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
English
Persian
search mission
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
Other Matches
specified mission
ماموریت تصریحی
immediate mission
ماموریت فوری هوایی
mission
بماموریت فرستادن
mission
وابسته به ماموریت
mission
ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
mission
ماموریت
mission
رسالت
immediate mission
تک فوری هوایی
mission
هیات اعزامی هیات تبلیغی
mission
ماموریت جنگی هیئت سیاسی خدمت میسیون
mission
هیات
mission critical
برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
head of the mission
رئیس هیات اعزامی
implied mission
ماموریت استنتاجی
fire mission
ماموریت اتش
financial mission
هئیت مامورین مالی
end of mission
ماموریت تمام
diplomatic mission
هیئت سیاسی
surface mission
ماموریت دفاع زمینی
surface mission
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
air mission
ماموریت هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
mission type
حاوی ماموریت
mission , oriented
لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
mission type
متضمن ماموریت
political mission
ماموریت سیاسی
mission time
مدت ماموریت
mission request
درخواست اجرای ماموریت هوایی
mission ready
اماده پرواز
primary mission
ماموریت اصلی
mission ready
هواپیمای اماده برای پرواز
mission ready
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
mission objectives
هدفهای ماموریت
mission mast
دکل سوم کشتی
mission call
درخواست پشتیبانی هوایی کردن
mission critical
که شرکت شما به آن بستگی دارد
mission essential
حیاتی از نظر انجام ماموریت
mission essential
ضروری برای انجام ماموریت
mission load
اماد عملیاتی
mission load
بار مبنای عملیاتی
political mission
هیئت سیاسی
close support mission
ماموریت پشتیبانی نزدیک
action mission ship
ناو اماده
aircraft mission equipment
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
action mission ship
guardship ,dutyship : syn
to search out
پیدا کردن
in search of
در جستجوی
right of search
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search
حق جستجو
right of search
حق بازرسی کشتی در دریاها
to search for anything
چیزیراجستجو کردن
to search after
زیر و رو کردن
to search for anything
پی چیزی گشتن
the search of
جستجوی چیزی
in search of
بجستجوی
search me
<idiom>
نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search
[for]
[someone]
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
search
گشتن
search
جستجوکردن
search
کاوش
search
تکاپو بازرسی
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search
تجسس
search
جستجو
search
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
جستجویی که هر عنصریت
search
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search
تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search
بازرسی کردن
search
تلاش
search
بررسی وشناسایی زمین
search
مراقبت کردن از زمین
search
کاوش کردن زمین
search
شناسایی کردن
search
درو در عمق با اتش
search
تجسس کردن
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
تفتیش
to search after
کاوش کردن
to search
جستجو کردن
to search after
تحقیق کردن
to search
گشتن
[جستجو کردن]
search
جستجو کردن
search
جستجو برای یک موضوع داده
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
to search after
جستجو کردن
search
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
to search after
بازرسی کردن
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
search cycle
چرخه جستجو
search key
کلید جستجو
search light
نورافکن
search radar
رادار تجسسی
search results
نتایج جستجو
search memory
حافظه جستجو
search sweeping
مین روبی مراقبتی
search results
نتیجه های جستجو
search result
نتیجه جستجو
visit and search
بازدید و تجسس کردن ناو
search parties
دستهی جستار گرد
search party
گروه پیگرد
search party
دستهی جستار گرد
body search
بازرسیبدنی
search one's soul
<idiom>
کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
search string
رشته جستجو
search parties
گروه پیگرد
search sweeping
مین روبی ازمایشی
sector of search
منطقه کاوش
sector of search
منطقه مراقبت رادار
sector of search
منطقه تجسس رادار
sequential search
جستجوی ترتیبی
specific search
شناسایی مخصوص
specific search
تجسس اختصاصی منطقه
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
search warrant
حکم بازرسی و ورود
area search
جستجوی ناحیه
area search
جستجوی دامنهای
area search
جستجوی ناحیهای
backward search
جستجوی پسرو
binary search
جستجوی دوتایی
binary search
جستجوی دودوئی
blind search
جیستجوی بی نتیجه
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
area search
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search
کاوش منطقه
antisubmarine search
کاوش ضد زیردریایی
search warrant
حکم تفتیش
search warrant
اجازه تفتیش
search warrants
حکم تفتیش منزل
search warrants
حکم بازرسی و ورود
search warrants
حکم تفتیش
search warrants
اجازه تفتیش
search warrant
حکم تفتیش منزل
air search
تجسس هوایی
air search
مراقبت هوایی
antisubmarine search
عملیات تجسس ضد زیردریایی
dichotomizing search
جستجوی دورستهای
dichotomizing search
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search
جستجوی دو حالته
linear search
جستجوی خطی
multifile search
جستجوی چند پروندهای
intercepting search
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
retrospective search
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and clear
جستجو و پاک کردن دشمن
search and replace
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace
جستجو و جایگزینی
chaining search
جستجوی زنجیرهای
global search
جستجوی سراسری
dichotomizing search
جستجوی دوقسمتی
fibonacci search
جستجو فیبو ناجی
search coil
پیچک کاشف
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
fibonacci search
جستجوی فیبوناچی
track search keys
کلیدهایجستجویزمان
total search result
مجموع نتیجه جستجو
case sensitive search
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
search attack unit
ناو گروه شکارزیردریایی
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
search light illumination
روشنایی با نورافکن
search light illumination
روشن کردن منطقه با نورافکن
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
global search and replace
جستجو و جایگزینی سراسری
edit/search buttons
دکمهجستجوگر
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
edit/search buttons
اصلاحگر
air search radar
رادارردیابهوایی
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick.
<proverb>
ییله جو را بهانه بسیار است .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com