Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
English
Persian
search warrant
حکم تفتیش منزل
search warrant
حکم بازرسی و ورود
search warrant
حکم تفتیش
search warrant
اجازه تفتیش
Other Matches
warrant
ضمانت کردن مجوز
warrant
ضمانت
warrant
تضمین حکم
warrant
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrant
اجازه قانونی
warrant
گواهی
warrant
مجوز
warrant
حواله
i'll warrant
بدون شک
i'll warrant
اطمینان میدهم
i warrant
قول میدهم
warrant
گواهی حکم
warrant
تضمین کردن
warrant
گواهی کردن
warrant
سند عندالمطالبه
warrant
اختیار
warrant of attorney
اجازه نامه
warrant of attorney
اختیار نامه
warrant to bearer
به حواله کرد حامل
withdrawal warrant
مجوز برداشت
dock warrant
رسید انبار بارانداز
warrant of attorney
وکالت نامه
bench warrant
حکم دادگاه یا قاضی علیه شخص گناهکار
extradition warrant
درخواستبرایدستگیریفردمتهمازکشوریدیگر
divided warrant
حواله پرداخت سود سهام
dividend warrant
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
dock warrant
رسید لنگرگاه
dock warrant
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
warrant as arrest
حکم توقیف
warrant as arrest
حکم بازداشت
warehouse warrant
قبض انبار
searcher warrant
اجازه تفتیش
rigging warrant
فهرست وسایل
warrant officer
افسر یار
warrant officer
ناوبانیار ستوانیار
warrant officer
افسریار
warrant officers
افسر یار
warrant officers
ناوبانیار ستوانیار
warrant officers
افسریار
death warrant
حکم اعدام
share warrant
گواهینامه سهام
arrest warrant
قرار توقیف
treasury warrant
گواهی خزانه
warrant of attorney
وکالت نامه
searcher warrant
اجازه بازرسی
chief warrant officer
استوار یکم
warrant of presumed death
حکم موت فرضی
to search after
بازرسی کردن
search
جستجوکردن
search
گشتن
search
بازرسی کردن
search
تلاش
search
بررسی وشناسایی زمین
search
مراقبت کردن از زمین
search
کاوش کردن زمین
search
شناسایی کردن
search
درو در عمق با اتش
search
تجسس کردن
search
تکاپو بازرسی
in search of
در جستجوی
to search after
کاوش کردن
to search after
زیر و رو کردن
right of search
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search
حق جستجو
right of search
حق بازرسی کشتی در دریاها
to search after
تحقیق کردن
the search of
جستجوی چیزی
to search for anything
پی چیزی گشتن
to search for anything
چیزیراجستجو کردن
to search out
پیدا کردن
search
جستجو
search
تجسس
in search of
بجستجوی
search
کاوش
search
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
تفتیش
search
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
to search after
جستجو کردن
search
جستجو کردن
search
جستجو برای یک موضوع داده
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search
جستجویی که هر عنصریت
to search
جستجو کردن
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search me
<idiom>
نمی دونم ،ازکجا بدونم
search
تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
to search
[for]
[someone]
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
to search
گشتن
[جستجو کردن]
search
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
specific search
شناسایی مخصوص
sequential search
جستجوی ترتیبی
sector of search
منطقه تجسس رادار
sector of search
منطقه مراقبت رادار
sector of search
منطقه کاوش
search mission
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search radar
رادار تجسسی
search string
رشته جستجو
search sweeping
مین روبی مراقبتی
search sweeping
مین روبی ازمایشی
search party
دستهی جستار گرد
search party
گروه پیگرد
search parties
دستهی جستار گرد
search results
نتیجه های جستجو
search results
نتایج جستجو
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
visit and search
بازدید و تجسس کردن ناو
search one's soul
<idiom>
کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
specific search
تجسس اختصاصی منطقه
body search
بازرسیبدنی
search result
نتیجه جستجو
search parties
گروه پیگرد
search memory
حافظه جستجو
search warrants
حکم تفتیش منزل
binary search
جستجوی دودوئی
blind search
جیستجوی بی نتیجه
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search
جستجوی دورستهای
chaining search
جستجوی زنجیرهای
dichotomizing search
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search
جستجوی دو حالته
dichotomizing search
جستجوی دوقسمتی
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
binary search
جستجوی دوتایی
backward search
جستجوی پسرو
search warrants
حکم بازرسی و ورود
search warrants
حکم تفتیش
search warrants
اجازه تفتیش
air search
تجسس هوایی
air search
مراقبت هوایی
antisubmarine search
کاوش ضد زیردریایی
area search
کاوش منطقه
area search
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search
جستجوی ناحیه
area search
جستجوی دامنهای
area search
جستجوی ناحیهای
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
search coil
پیچک کاشف
search and replace
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace
جستجو و جایگزینی
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
antisubmarine search
عملیات تجسس ضد زیردریایی
search cycle
چرخه جستجو
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search key
کلید جستجو
search light
نورافکن
search and clear
جستجو و پاک کردن دشمن
retrospective search
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
fibonacci search
جستجو فیبو ناجی
fibonacci search
جستجوی فیبوناچی
global search
جستجوی سراسری
linear search
جستجوی خطی
intercepting search
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
multifile search
جستجوی چند پروندهای
edit/search buttons
دکمهجستجوگر
search attack unit
ناو گروه شکارزیردریایی
global search and replace
جستجو و جایگزینی سراسری
search light illumination
روشنایی با نورافکن
total search result
مجموع نتیجه جستجو
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
edit/search buttons
اصلاحگر
case sensitive search
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
search light illumination
روشن کردن منطقه با نورافکن
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
track search keys
کلیدهایجستجویزمان
air search radar
رادارردیابهوایی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick.
<proverb>
ییله جو را بهانه بسیار است .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com