English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
secondary emission characteristic مشخصه صدور ثانوی
Other Matches
emission characteristic مشخصه صدور
secondary emission صدور ثانوی
secondary emission ratio شدت صدور ثانوی
secondary electron emission پیل ثانویه الکترون
emission گسیل
emission خروج
emission نشر بیرون دادن
emission صدور خروج
emission دفع مایعات
emission صدور الکترون
emission صدور
emission انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emission انتشار امواج
emission نشر
emission تابش
emission تشعشع
emission انتشار
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emission current جریان صدوری
emission efficiency بازده کاتد
specific emission ضریب صدور
spontaneous emission نشر خود به خود
thermal emission تابش حرارتی
thermionic emission صدور گرمیونایی
electronic emission انتشار الکترونها
nocturnal emission احتلام
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
emission nebula ابری تشعشعی
emission nebula ابری نشری سحابی گسیلشی
emission spectroscopy طیف بینی نشری
emission spectrum طیف نشری
emission theory فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
field emission پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
electron emission صدور الکترون
light emission انتشار نور
field emission صدور میدانی
thermionic emission پدیده نشر گرمایونی
primary emission صدور اولیه
emission spectrum lines خطوط نشری
photo electric emission صدور نور- برقی
photo emission effect صدور نور- برقی
field free emission current جریان صدوری بی میدان
high field emission arc قوس میدانی
emission of seminal fluids during orgasm انزال
characteristic صفت ممیزه
characteristic مشخصه
characteristic مفسر
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic ویژگی
characteristic منشی
characteristic خیمی
characteristic نهادی
characteristic نهادین منش نما
characteristic نشان ویژه
characteristic مشخصات
characteristic وصف
characteristic آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristic مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristic خصوصیت
characteristic of somebody صفت ویژه کسی
characteristic مقدار نمای یک عدد اعشاری
shunt characteristic منحنی مشخصه شنت
spectral characteristic مشخصه مرئی
emergent characteristic مشخصه نوخاسته
static characteristic مشخصه استاتیک
transfer characteristic مشخصه متقابل
mutual characteristic مشخصه متقابل
input characteristic منحنی مشخصه ورودی
grid characteristic منحنی مشخصه لامپ
grid characteristic منحنی مشخصه جریان شبکه
frequency characteristic منحنی مشخصه فرکانس
frequency characteristic منحنی فرکانس
filter characteristic مشخصه صافی
interference characteristic مشخصه انترفرنس
internal characteristic منحنی مشخصه داخلی
magnetization characteristic منحنی مغناطیس گردانی
impedance characteristic مشخصات امپدانس
electrode characteristic مشخصه الکترد
arc characteristic مشخصه قوس
characteristic impedance ناگذرایی ماهیتی
characteristic function مشخصه تابع
characteristic function ویژه تابع
characteristic function تابع مشخصه
characteristic feature خصوصیت
characteristic equation معادلههای شاخص
characteristic equation معادله مشخصه
characteristic curves منحنیهای مشخصه
characteristic curve منحنی شاخص
characteristic curve منحنی مشخصه
characteristic action عامل مشخصه
characteristic number ویژه مقدار
characteristic values مقادیر مشخصه
decay characteristic مشخصه پستاب
diode characteristic مشخصه الکترد مرکب
control characteristic مشخصه فرمان
dynamic characteristic مشخصه دینامیک
dynatron characteristic اثر دیناترون
persistence characteristic مشخصه پستاب
characteristic strength مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
characteristic root ویژه مقدار
characteristic strength مقاومت مشخصه
characteristic roots ریشههای شاخص
characteristic root مشخصه مقدار
characteristic number مشخصه مقدار
laser [light amplification by stimulated emission of radiation] لیزر [تقویت نور به روش گسیل القایی تابش] [فیزیک]
characteristic actuation probability احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
telephone frequency characteristic منحنی مشخصه فرکانس صحبت
spectral response characteristic مشخصه طیفی
spectral sensitivity characteristic مشخصه حساسیت مرئی
low frequency characteristic مقدار مشخصه فرکانس پایین
characteristic detection width عرض منطقه اکتشافی کشتی مین جمع کن
grid anode characteristic منحنی مشخصه شبکه-جریان اند
characteristic expansion time زمان شاخص انبساط
sex linked characteristic ویژگی وابسته به جنس
grid current characteristic منحنی مشخصه جریان شبکه
characteristic diagram for the concrete دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
grid current characteristic منحنی مشخصه شبکه
characteristic diagram for the steel دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
fermi characteristic energy level تراز فرمی
secondary در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary نیست
secondary درجه دوم
secondary یدکی
secondary کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary ثانویه
secondary حاکی از زمان گذشته
secondary فرعی
secondary کمکی
secondary ثانوی
secondary reward پاداش ثانوی
secondary treatment تصفیه دومین
secondary treatment پاکسازی دومین
secondary stresses تنشهای درجه دوم
secondary stress خستگی فرعی
secondary storage انباره ثانوی
secondary storage حافظه ثانویه
secondary storage انباره ثانویه
secondary standard استاندارد ثانویه
secondary stairs پلکان فرعی
secondary soil خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary productivity فراوردگی دومین
secondary sewers لولههای فرعی فاضلاب
secondary qualities صفات ثانوی
secondary reinforcer تقویت کننده ثانوی
secondary road جاده فرعی یا درجه 2
secondary road جاده درجه دو
secondary winding سیم پیچ ثانویه
secondary winding سیم پیچ خروجی
secondary root دومینریشه
secondary reflector منعکسکنندهثانوی
secondary mirror دومینآینه
secondary inlet دومینوردی
secondary channel دومینجهت
secondary picketing کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary modern نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary effects آثار جانبی
secondary schools دبیرستان
secondary school دبیرستان
secondary effect اثر جانبی
secondary effect اثر فرعی
secondary effect نتیجه جانبی
secondary effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effects اثرهای جانبی
secondary wire سیم خروجی
secondary action انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
secondary processes فرایندهای ثانوی
secondary unit واحد فرعی
secondary coil پیچک ثانوی
secondary cone برج هدایت یدکی ناو
secondary consumers مصرف کنندگان دومین
secondary costs هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary current جریان خروجی
secondary drive سائق ثانوی
secondary education اموزش متوسطه
secondary effects اثرات ثانوی
secondary elaboration بسط ثانوی
secondary electron الکترون ثانوی
secondary position موضع یدکی
secondary evidence ادله درجه دوم
secondary evidence ادله فاقداعتبار زیاد
secondary carbon کربن نوع دوم
secondary carbon کربن 2 درجه
secondary gain بهره ثانوی بیماری
of secondary importance از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
of secondary importance کمترمهم
secondary cell پیل باتری
secondary position موضع فرعی
secondary airflow جریان هوای فرعی
secondary alcohol الکل نوع دوم
secondary amine امین 2 درجه
secondary amine امین نوع دوم
secondary armament جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary battery پیل باتری
secondary battery باتری بارشدنی
secondary beam تیرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com