English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English Persian
sector addressing نشانی دهی قطاعی
Other Matches
immediate addressing نشان دهی بلافصل
addressing ادرس دهی
addressing فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
addressing نشانی یابی
addressing روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
addressing بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
addressing بدون نیاز به موارد خاص
addressing روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
addressing استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
addressing در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
addressing روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
addressing محل دستیابی شده حاوی آدرس عملوندی است که قرار است پردازش شود
addressing دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
addressing حالت آدرس دهی که در آن محل ذخیره سازی از آدرسهای پایه تشکیل شده است
addressing و کلمات افست
addressing . که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
addressing انتخاب یک ثبات و بررسی یک بیت از آن
addressing روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
immediate addressing ادرس دهی بلافصل
immediate addressing ادرس دهی فوری
addressing نشانی دهی
addressing مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
relative addressing ادرس دهی رابطهای
relative addressing نشانی دهی نسبی
abriviated addressing ادرس مختصر شده
implied addressing دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
inherent addressing دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
relative addressing نشان دهی نسبی
addressing mode وضعیت ادرس دهی
indirect addressing نشان دهی غیرمستقیم
extended addressing ادرس دهی گسترده
addressing mode باب نشان دهی
associative addressing محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
associative addressing روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
associative addressing پردازندهای که از حافظه انجمنی استفاده میکند
associative addressing محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه آدرسش
deferred addressing آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
direct addressing نشان دهی مستقیم
direct addressing ادرس دهی مستقیم
multilevel addressing ادرس دهی چند مرحلهای
index addressing نشان دهی شاخص دار
content addressable addressing پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
content addressable addressing ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
content addressable addressing روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
content addressable addressing محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
sector منطقه ماموریت قطاع اتش
sector شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector منطقه
sector ناحیه
sector خط کش ریاضی ناحیه
sector محله
sector بخش
sector جزء تقسیم کردن
sector منطقه واگذاری
sector قطاع
sector قسمتی ازجبهه
sub sector زیربخش
sub sector بخش فرعی
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector قطاع دایره
observing sector قطاع دیدبانی
observing sector منطقه دیدبانی
throwing sector نقطه فرود وسیله پرتاب شده
real sector بخش واقعی
traditional sector بخش سنتی
two sector economy اقتصاد دو بخشی
productive sector بخش تولیدی
real sector بخش متغیرهای حقیقی
two sector model الگوی دو بخشی
teritiary sector بخش سوم
sector of search منطقه تجسس رادار
sector of search منطقه مراقبت رادار
sector of search منطقه کاوش
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
service sector بخش خدمات
soft sector علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
spherical sector قطاع کروی
teritiary sector بخش ثالثه
sector of fire منطقه اتش
sector of a sphere اکلیل کروی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
sector commander فرمانده ناحیه
observation sector قطاع دیدبانی
nonmonetary sector بخش غیر پولی
bad sector قطاع خراب
bad sector قطاع بد
bad sector شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
sector of responsibility منطقه مسئولیت
agricultural sector بخش کشاورزی
private sector بخش خصوصی
public sector بخش دولتی
public sector بخش عمومی
defense sector منطقه پدافندی
disk sector قطاع دیسک
nonformal sector بخش غیر رسمی
infrastructural sector بخش زیربنائی
hard sector قطاع سخت افزاری
main sector بخش اصلی
modern sector بخش نوین
government sector بخش دولتی
modern sector بخش جدید
monetary sector بخش پولی
disk sector بخش دیسک
informal sector بخش غیر رسمی
steering worm sector تاج فرمان
steering worm sector چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense sector منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
fire support sector منطقه پشتیبانی اتش
sector interleave factor عامل جاگذاری قطاع
worm and sector sleering چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com