English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English Persian
shield divisions تقسیمدیواره
Other Matches
divisions بخش رسته تقسیم کردن
divisions تقسیم
divisions قسمت
divisions دایره
divisions بخش
divisions اختلاف تفرقه
divisions لشکر
divisions طبقه بندی
divisions تقسیمات
divisions عمل تقسیم
divisions گروه وزنی
divisions لشگر
divisions دسته گروه اسبهای مسابقه معین
divisions اتحادیه باشگاههای حرفهای
divisions قسمت دسته بندی
long divisions بخش یا تقسیم بزرگ
divisions of labour تقسیم کار
to shield بوسیله سپر [پوشش] حفظ کردن
shield سپر
shield محافظت کردن
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
shield زره
shield غلاف
shield سپر مغناطیسی
shield حفاظ پیدا کردن
shield بوسیله سپر حفظ کردن
shield محفظه سپرشدن
shield حفاظ پوشش محافظ
shield حامی
shield پوشش
shield حفافت کردن درمقابل
shield مانع شدن
shield مانع
shield صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shield , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield , بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield حافظ
shield روپوش اب بند
shield حفافت کردن
shield سپر پوشش
shield grid شبکه غلاف دار
costal shield محافظدندهای
hand shield سپردستی
marginal shield قشرحاشیهای
nuchal shield قشرقفایی
pygal shield قشرپیگال
solar shield حافظنورخورشید
vertebral shield غلافاستخوانمهره
ideational shield سپر فکری
radiation shield وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
magnetic shield حفاظ مغناطیسی
biological shield حفاظ زیستی
braid shield روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
cable shield لوله کابل
gum shield لثه
gun shield سپر توپ
heat shield حفاظ حرارتی
biological shield سپر زیستی
internal shield غلاف داخلی
internal shield زره درونی زره داخلی
light shield محافظ نور
shield grid thyratron تیراترون غلاف دار
safty face shield ماسک ایمنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com