Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
signal corps
رسته مخابرات
signal corps
قسمت مخابرات
Other Matches
corps
هیئت
corps
لشگر
corps
هیات
corps
گروه
corps
دسته
corps
م عده لشکر
corps
سپاه
corps a corps
تماس بدنی
corps
جسد
artillery corps
رسته توپخانه
artillery corps
قسمت توپخانه
volunteer corps
سپاه داوطلب
army corps
سپاههای ارتش
press corps
گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
corps de logis
[بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army corps
سپاههای نیروی زمینی
esprit de corps
روح گروهی
esprit de corps
روحیه قسمتی
esprit de corps
روح رفاقت
esprit de corps
روح صمیمت و یگانگی دسته جمهی
diplomatic corps
هیات نمایندگان سیاسی
diplomatic corps
هیات دیپلماتیک
diplomatic corps
هیات سیاسی
esprit de corps
حمیت قسمتی
esprit de corps
غرور نظامی روح یگانگی
veterinary corps
رسته دامپزشکی
spirit de corps
روحیه قسمتی
spirit de corps
حمیت قسمتی
spirit de corps
روح یگانگی و اتحاد
Peace Corps
سپاه صلح
espirit de corps
روحیه گروهی
corps troops
یکانهای سپاه
corps diplomatique
هئیت نمایندگان سیاسی
corps commander
فرمانده سپاه
corps artillery
توپخانه همراه سپاه
corps artillery
توپخانه سپاه
spirit de corps
غرور نظامی
consular corps
هیات کنسولی
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
women's army corps
ارتش زنان
women's army corps
قسمت زنان ارتش
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
adjutant general corps casual
منتصب به اجودانی
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
i signal
پیام ای
q signal
پیام کیو
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
signal
علامت دادن
you must w the signal
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
signal
پیام
signal
اشکار مشخص
signal
مخابره کردن
signal
خبردادن
signal
علامت نشانه
signal
علامت
signal
اخطار
signal
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signal
مخابره کردن علامت دادن
signal
رسته مخابرات
signal
علامت راهنمای خودرو
signal
نشانه
signal
با اشاره رساندن
signal
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
signal
نشان
signal
سیگنال علامت دادن
signal
با علامت ابلاغ کردن
signal
نشان راهنما
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
سیگنال
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal man
متصدی علائم
signal level
سطح سیگنال
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal lamp
لامپ سیگنال
signal flag
پرچم مخابراتی
signal generator
علامت زا
signal generator
پیام ساز
signal generator
سیگنال ژنراتور
signal level
سطح علامت
signal letters
معرف
signal lamp
لامپ خبر دهنده
signal generator
سیگنال مولد
signal fidelity
وفاداری علائم
signal engineering
تکنیک جریان ضعیف
signal axis
محور مخابرات
signal axis
محورارتباطات
signal bridge
پل مخابره ناو
signal bridge
پل مخابرات ناو
signal center
مرکز مخابرات
signal center
مرکزارتباطات
signal center
مرکز پیام
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal communications
ارتباطات مخابراتی
signal ahead
چراغراهنماپیشرویشماست
signal detection
علامت یابی
signal distance
فاصله علامتی
signal electrode
الکترد پیام ساز
signal element
عنصر علامتی
signal caller
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
signal area
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
signal man
دیدبان
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal
چراغ راهنمایی
traffic signal
نشانه روشن
video signal
پیام ویدئو
video signal
سیگنال یا علامت ویدئو
video signal
سیگنال ویدئویی
visual signal
علامت بصری
visual signal
علایم بصری
warning signal
علامت اعلام خطر
warning signal
علامت خطر
light signal
علامتنور
points signal
نقاطعلامتدار
signal gantry
علامتزیرپلی
sound signal
علائم صدا
synchronizing signal
پیام همزمان ساز
start signal
علامت شروع
signal normalization
هنجارسازی علامت
signal of distress
شلیک خطر
signal panel
پرده مخابرات
signal regeneration
باززایی علائم
signal security
تامین مخابراتی
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal services
خدمات مخابراتی
signal services
قسمتهای مخابراتی
signal strength
شدت صوت
signal tracing
ردگیری پیام
signal transformation
ترادیسی علائم
signal voltage
ولتاژ ورودی
signal voltage
ولتاژ دریافتی
signal voltage
ولتاژ سیگنال
telegraph signal
علامت تلگرافی
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
second signal system
دستگاه علامتی دوم
signal boxes
توقف گاه متصدی علائم
command signal
علامت فرمان
communication signal
سیگنال مخابراتی
control signal
علامت کنترل
cut off signal
علامت قطع
danger signal
اژیر یا بوق اعلام خطر
danger signal
اژیرخطر
dial signal
بوق ازاد برای شماره گیری
digital signal
علامت رقمی
digital signal
سیگنال دیجیتالی
disconnect signal
علامت انفصال
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
enabling signal
علامت توانا سازی
error signal
سیگنال خطا
first signal system
دستگاه علامتی اول
flash signal
علامت فلاش
clock signal
علامت زمان سنجی
chrominance signal
بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
acoustic signal
سیگنال صوتی
acoustic signal
علامت صوتی
advisory signal
علامت هشدار
advisory signal
علامت یادآوری کننده
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
alarm signal
علامت اژیر خطر
analog signal
علامت قیاسی
audible signal
علامت سمعی
blanking signal
پیام خاموشی
brightness signal
پیام روشنایی
busy signal
علامت اشغال
buzzer signal
علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal
ایمپولز شماره گیری
signal box
توقف گاه متصدی علائم
chrominance signal
پیام رنگ تابی
flash signal
سیگنال فلاش
flashlight signal
سیگنال چراغ قوه
operating signal
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
identify signal
علامت یا سیگنال مشخصه
implusing signal
سیگنال ضربهای
picture signal
سیگنال تصویر
input signal
سیگنال ورودی
operating signal
سیگنال دستگاه
morse signal
سیگنال مورس
input signal
سیگنال اولیه
intelligence signal
پیام خبری
monochrome signal
پیام تکرنگ
main signal
سیگنال اصلی
line signal
سیگنال خط
picture signal
علامت تصویر
hooting signal
سیگنال اتومبیل
ghost signal
تصویر دوگانه
request signal
علامت درخواست
return to zero signal
علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
grid signal
سیگنال شبکه
fog signal
علامت مه
guard signal
علامت نگهبان
reference signal
سیگنال مرجع
railroad signal
علامت یا سیگنال راه اهن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com