English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (5 milliseconds)
English Persian
site prefabrication پیش ساختن در پای کار
Other Matches
prefabrication پیش سازی
site موقعیت
site محل محوطه کار
site ایستگاه
site مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site محلی که پایه چیزی باشد
x site انبار موقت
on site در جا
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
on site پای کار
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
on site در محل
site زمین ساختمانی
site محل
site پایه
site زمین زیر ساختمان
site مقر
site تراز
site موضع
site کارگاه ساختمانی
site مکان
site جا
site زمین محل احداث بنا
site قرار داشتن مستقر بودن
site پادگان
site پایگاه
site محل دستگاه تراز
site license مجوز درون سازمانی
site manager رئیس کارگاه
site engineering مدیر ساختمان
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
site clearance تخلیه کارگاه
site building زمین ساختمانی
site building زمین زیربنا
site office دفتر ساختمانی
remote site محل دور افتاده
reconstitution site قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
on site concrete بتن ساخته شده در کارگاه
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
site office دفتر مشاوراملاک
site of the find منبع [باستان شناسی]
archeological site چشمه [باستان شناسی]
site of the find چشمه [باستان شناسی]
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
This is the site for a new scool . اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
site inspection معاینه محل
site survey برداشت نقشه تکهای از زمین
site scale دستگاه تراز توپ
site scale طبله تراز
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
site plan نقشه محل
site plan نقشه جایگاه
archeological site منبع [باستان شناسی]
crossing site محل عبور اجباری
destruction site منطقه تخریب
dam site محل بند
dam site جای بند محل سد
dam site جای سد
dam site بندگاه
crossing site محل پایاب
crossing site محل گذار
central site سایت مرکزی
beta site محل بتا
beta site ن شود
angle of site زاویه تراز
active site موضع فعال
active site محل فعال
building site عرصه
destruction site منطقه تخریب مهمات محل تخریب
building site کارگاه ساختمانی
line of site خط توپ هدف
line of site خط تراز یا مبنای افق توپ
launching site سکوی پرتاب موشک
lattice site جایگاه شبکه
loading site سکوی بارگیری
loading site محل بارگیری
landing site محل فرود
landing site پایگاه فرود
hot site یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
height of site ارتفاع پایگاه
height of site ارتفاع ایستگاه
hardened site حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
hardened site پایگاه مقاوم
launching site محل پرتاب
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
graphical site table خط کش تراز
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house). این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com