Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (6 milliseconds)
English
Persian
skirt marker
نشانگذاردامن
Other Matches
skirt
دامنه
skirt
دامن لباس
skirt
دامنه کوه حومه شهر
skirt
حوالی
skirt
دامن دوختن
skirt
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirt
از کنارچیزی رد شدن
skirt
دور زدن احاطه کردن
skirt
حاشیه
skirt
پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
hobble skirt
دامن تنگ
to skirt a camp
از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
harem skirt
شلوار گشادزنانه
to skirt along the coast
در کناردریا
to skirt along the coast
رفتن
wrapover skirt
دامنچپ
types of skirt
انواعدامن
straight skirt
دامنراسته
skirt finger
پوششلبه
sheath skirt
دامنفن
ruffled skirt
دامنطوقدار
piston skirt
دامنهپیستون
wrapover skirt
راست
gored skirt
دامننیمکلوش
gather skirt
دامنچیندار
flexible skirt
پوششقابلانعطاف
mini-skirt
مینی ژوب
mini-skirt
دامن کوتاه
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
marker
حساب نگهدار
marker
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker
کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
marker
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
marker
علامت نشان
marker
نشانگر
marker
داور
marker
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
marker
علامته_ای روی زمین
marker
ثبت کننده امتی_از
marker
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker
مشخص کننده
marker
علامت نشانه
marker
نشان گذار
marker
نشانه
sea marker
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
yard marker
خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
position marker
نشانگرموقعیت
marker pen
علامت گذار
gap marker
علامت مخصوص نشاندادن رخنه در میدان مین
saltpetre marker
شوره پز
row marker
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
range marker
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
calibration marker
فاصله یاب راداری
book marker
نشان لای کتاب
dye marker
فشفشه
dye marker
فشفشه نشان کننده
marker ship
کشتی نماینده
fan marker
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
book marker
چوب الف
beach marker
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
absorption marker
عقربه جذب
lane marker
راهنمای معبر داخل میدان مین
marker circle
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
marker post
لبه نما
range marker
فاصله یاب راداری
play marker
طراح حمله
marker variable
متغیر ممیز
marker ship
ناو نماینده یاجلودار ستون
end of tape marker
نشانگر انتهای نوار
side marker light
چراغعلامتدهندهکناری
beginning of tape marker
علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
end of tape marker
علامت انتهای نوار
end of data marker
نشانگر انتهای داده ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com