Dictiornary-Farsi | sling single | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
Full phrase not found.

Full phrase Google translation result





Search result with all words

single sling	باربردار یک بندی
Other Matches

sling	قلاب سنگ
sling	تسمه تفنگ
sling	حلقه باربری
sling	اتصالی
sling	تسمه اتصال
sling	بند مهار بند قلاب
sling	بند فنگ
sling	بند حمایل فنگ
sling	پراندن
sling	انداختن
sling	زنجیردار پرتاب کردن
sling	زنجیر
sling	بند تسمه تفنگ
sling	رسن
sling	فلاخن
rifle sling	بند تفنگ
sling arms	حالت بند فنگ
sling dog	تک قلاب
sling load	بارمعلق
loop sling	بند حلقهای
loop sling	مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop sling	حلقه بند تفنگ
hasty sling	حلقه کردن بند تفنگ به صورت تعجیلی
endless sling	باربردار دایرهای
cargo sling	طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
barrel sling	گره بشکه
sling load	بار اویزان از هواپیما
two leg sling	باربردار دوبندی
have one's ass in a sling <idiom>	دریک وضع نا مساعد بودن
sling load	بار خارجی هلی کوپتر
wire sling	تسمهسیمی
sling back shoe	کفشپشتباز
bale sling strop	حلقه بشکه
every single day <adv.>	روزبروز
every single day <adv.>	بطور یومیه
every single day <adv.>	بطور روزانه
is he still single?	ایا هنوز تک است
is he still single?	ایا هنوزعزب یا مجرد است
every single day <adv.>	همه روز
every single day <adv.>	هر روز
single	یک نفره
single last	دوخت لب به لب
single up	یک لا کردن طنابها
single value	ارزش منحصر بفرد
every single day <adv.>	روزانه
single zero	صفرمنفرد
every single day <adv.>	روز به روز
single	عزب
single	تنها
single	مسابقه یکنفره
single a	زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
single	انتخاب کردن
single	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
single	قایق یک نفره
single	ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single	جدا کردن برگزیدن
single	فقط یک
single	انفرادی
single	مجرد
single	تنها یک نفری
single	فرد
single	استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single	تک
single	منفرد
single	ازدواج نکرده
single	واحد
single life	انفرادی
single perforated	باروت یک سوراخه
single phase	برق یک فاز
single phase	تک فازه
single haneded	دست تنها
single seat	صندلییکنفره
single scull	پارویتکنفره
single reed	نیتکی
single haneded	تنهایی
single hearted	یکدل
single hearted	امین
single ignition	احتراق تک برقی
single sex	مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
single interlocking	یک پیچه
single parent	بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single cream	خامهپرچرب
single lane	شاهراه یک طرفه
single lane	شاهراه یک خطه
single hearted	بی ریا
single life	زندگی مجردی
single hearted	وفادار
single life	تجرد
single line	مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
single load	بار تک
single minimum	تک کمینه
single name paper	سفته دارای یک امضاء
single twist	تکدورانی
single pneumonia	اماس یک شش
single space	تک فاصله تو هم
single valued	تک ارز
single stage	یک طبقهای
single stage	یک طبقه
single unit	یکان منفرد
single step	تک مرحلهای
single stepping	پیمودن تک
single stepping	دقت یگانه پیمودن یگانه
single stepping	در یک مرحله انجام دادن یا شدن
single user	تک کاربری
single tax	مالیات انفرادی
single tax	مالیات بر درامد انفرادی
single tax	مالیات واحد
single throw	یک لنگی
single track	تک راهه
single track	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single transposition	نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
single space	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single pole	تک قطب
single pole	چوبدستی تکی اسکی
single whip	قرقره قلاب تک قرقرهای
single way switch	کلید یکراهه
single precision	تک دقتی
single precision	با دقت معمولی
single precision	دقت واحد
single precision	دقت تک
single precision	دقت یگانه
single reduction	تقلیل سرعت تکی
single shot	یکبارهای
single shot	گلوله منفرد
single shot	تک گلولهای تک تیر
single shot	اسلحه تک تیر
single valued	تک مقدار
single valued	تک ارزشی
single skinned	یک پوسته
single skinned	یک جداره
single unit	یکان مستقل
single-minded	بااراده
single line	ردیف مجزا
single line	خط تنها
single line	خط مجزا
single address	با یک نشانی
single address	با یک آدرس
single address	بایک نشانی
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
single base	باروت یک حبهای
single sign-on	ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
single yarn	نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single blessedness	بی زنی یا انفراد
single line	ردیف تکی
single base	تک مادهای
to be single-minded <idiom>	مصمم بودن [اصطلاح]
single acting	یکطرفه
single minded	مصمم
single-digit <adj.>	تک رقمی
single minded	بااراده
god is single	خدا یکتایا واحد است
single-minded	امین
single-minded	بی تزویر
single-minded	مصمم
single minded	بی تزویر
single minded	امین
single breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single-breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single-use tableware	ظروف یک بار مصرف
single-digit <adj.>	یک رقمی
single-handed	تنها
single-handed	یک دستی
single flight	پرواز رفت
single haneded	یک تنه
single file	ستون یک
single file	یک ردیف ستون
single file	صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single envelopment	احاطه یک طرفه
single entry	حسابداری فردی
single ended	یکسو
single ended	یکطرفه
single entry	حسابداری ساده
single file	به ستون یک حرکت کنید
single file	به ستون یک
single flow	راه یک طرفه
single handed	یکدستی
single handed	تنها
single-decker	اتوبوسیکطبقه
single footer	تک رو
single foot	تکاور تک رو بودن
single foot	اسب تک رو
single foot	تک روی
single flow	جاده یک مسیره
single density	چگالی تک
single density	با تراکم واحد
single combat	جنگ تن بتن
single combat	اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager
a single room	یک اتاق یک نفره
single conductor	سیم تک رشتهای
single conductor	هادی تک رشتهای
single barreled	یک لول
with single cream	با کرم یا خامه کم
single core	کابل یک رشتهای
single core	هادی تک رشتهای
single crystal	تک بلور
single purpose	تک منظوره
single valued function	تابع یک مقداری
It wI'll pass off without one single incident	آب از آب تکان نخواهد خورد