Dictiornary-Farsi | snail mail | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 86 (4 milliseconds)

English	Persian
snail mail	اصط لاح عامیه به پست معمولی
snail mail	و نه پست الکترونیکی


Other Matches

e-mail [short for electronic mail]	ایمیل
e-mail [short for electronic mail]	رایانامه
e-mail [short for electronic mail]	پست الکترونیکی
snail	بشکل مارپیچ جلو رفتن
snail	نرم تن صدف دار
snail	حلزون با پوسته
snail	لیسک
snail	وقت تلف کردن انسان یا حیوان تنبل وکندرو
snail paced	کند
snail paced	بطی ء
snail dish	فرفصدفشکل
snail tongs	انبرحلزونی
snail's pace <idiom>	حرکت آهسته روبه جلو
snail paced	دارای قدم های کندواهسته
e mail	علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
by next mail	با پیت بعد
e mail	سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
sent via e-mail	بوسیله ایمیل فرستاده شد
by next mail	باپست اینده
mail	زره
mail	پست
mail	مراسلات
mail	پست کردن
mail	که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail	سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail	ارسال چیزی توسط پست
mail	پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail	پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail	چاپار
mail	نامههای ارسالی یا دریافتی
mail	زره دار کردن پست
mail	جوشن
mail	نامه رسان
mail	پستی
mail	باپست فرستادن
sea mail	پست دریایی
ring mail	زره
mail gram	پست زمینی
certified mail	پست سفارشی دو قبضه
mail services	خدمات پستی
there was no mail to day	امروز پست نبود
there was no mail to day	امروز کاغذنداشتیم
voice mail	پست صوتی
voice mail	پست اوایی پست صوتی
junk mail	اقلام پستی ناخواسته
To mail a letter.	نامه ای رابه پست انداختن
Registered mail.	نامه سفارشی
overland mail	پستی که از راه خشکی برود
overland mail	پست زمینی
mail server	کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
chain mail	زره زنجیری
mail order	سفارش کالا بوسیله پست
computerized mail	پست کامپیوتری
certified mail	پست سفارشی
mail order	سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
coat of mail	زره نیم تنهای
air mail	پست هوایی
acknowledged mail	تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
accountable mail	پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
registered mail	پست سفارشی
coats of mail	زره نیم تنهای
electronic mail	پست الکترونیکی
mail call	دریافت نامه از پستخانه
mail cart	گاری پست
mail coach	دلیجان پستی
mail merge	ادغام پستی
mail call	رسیدن نامه یا پست
mail merging	ادغام پستی
mail box	جعبه پستی
mail box	فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mail orderly	پستچی
mail cart	ارابه پستی
mail order business	کسب و کار مکاتبهای
air mail receipt	رسید پست هوایی
mail order of payment	دستور پرداخت کتبی
mail order house	تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
She didnt let me mail the shelf .	نگذاشت کاغذ را پست کنم
mail application programming interface	که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface	مجموعه استانداردها
to mail a letter [American English]	نامه ای را با پست فرستادن
email [short for electronic mail]	رایانامه
email [short for electronic mail]	ایمیل
email [short for electronic mail]	پست الکترونیکی
I dont quite remembered to post (mail)your letter.	کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم