English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
English Persian
square brackets قلابهای گوشه دار
Other Matches
brackets صفحات لچکی
to be given in [within] brackets در پرانتز بودن
to appear in [within] brackets در پرانتز بودن
cut brackets [تکه ای از تخته ی بریده شده با تیر یک طرف گیردار]
round brackets دوهلال
in brackets [British E] در پرانتز
on the square بدون کجی
four-square بیشیله پیله
four-square رک و راست
four-square چهارگوش
four-square چهار گوشهی کامل
four-square رک
square one <idiom> درآغاز
four-square کاملا مربع
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
by the square مطابق نمونه
out of square خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
four-square با صراحت
by the square درست
by the square بدقت
on the square بدرستی
on the square بانصاف
four-square راستگو
four-square به طور صریح
four-square پراراده
four-square مصمم
four-square استوار
four-square پابرجا
four-square قرص
square away سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
four-square محکم
four-square صریح
four-square بیرودربایستی
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
four-square مصممانه
out of square کج
four-square صادق
mean square یک مربع حسابی
square away <idiom> برنامه ریزی کردن
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
square جوردراوردن
square وفق دادن
three square بشکل مثلث
square چهارگوش کردن مربع کردن
square راست حسینی
square برابر
square عادلانه
square منظم حسابی
square منصف
square جذر میدان
square مجذور
square مربع توان دوم
square گوشه دار
square چارگوش
square واریز کردن
square مربع
try square گونیای فلزی
all square مساوی
square خانه شطرنج
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
t square خطکش چلیپایی
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
square بتوان دوم بردن مجذور کردن
three square دارای سه ضلع مساوی
square به یک طرف میله وعمود به ان
square مساوی
square گونیا
square چهار گوش
square مرتب کردن کلاه
t mitre the square گوشه نودزینه را نیم کردن
weak square خانه ضعیف شطرنج
three square file سوهان سه گوش
word square جدول کلمات متقاطع
word square acrostic
weak square نقطه ضعف
weak square حفره سوراخ
to play square راست وحسینی بازی کردن
t mitre the square گونیا را فارسی کردن
black square خانهسیاه
square number مربع کامل [ریاضی]
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
to be back to square one <idiom> دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
I cannot square it with my conscience to ... من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
square bracket قلاب
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
square bet شرطچهارگوش
square flag پرچممربع
square move حرکت
square neck یقهچهاگوش
square root of جذرعددی
square sail بادبانچهاگوش
square trowel مالهچهاگوش
white square خانهسفید
set square گونیا
square bracket براکت
square bracket کروشه
square meal غذایمقوی
The Ferdowsi Square . میدان فردوسی
fair and square <idiom> راست وبی پرده
steel square گونیای فولادی
square deal باشرف بودن رک وراست
color square مربع رنگ نما
flight square خانه فرار شطرنج
magic square چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
mean square deviation اختلاف
mean square deviation مغایرت
mean square deviation میزان انحراف متداول
root mean square ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
square ball پاس عرضی
miter square گونیا
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
square dance رقص محلی امریکا
square dance رقص چوبی
square dome چهار طاقی
square foot فوت مربع
square inch اینچ مربع
chi square مربع خی
carpenters try square گونیای درودگری
bevel square گونیا
square deals تقلب نکردن
square deals باشرف بودن رک وراست
square root جذر
square root ریشه دوم
square roots جذر
square roots ریشه دوم
square deal تقلب نکردن
back square گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
betwixt square گونیا
square knot گره مرکب از دونیم کره
square wood چارتراش کردن الوار
square potential well چاه مربعی پتانسیل
square pyramid هرم مربع القاعده
square toed متروکه
square shooter ادم درستگار
square shooter باشرف
square shouldered چهارشانه
square shouldered دارای شانه پهن
square stone سنگ بادبر
square toed دارای پنجه مربع
square rigger نوعی کشتی بادی
square toed قدیمی مسلک
square toed امل
square wave موج چهار گوش
square wave موج مربعی
square wave موج مربع
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square wood بریدن الوار
square planar مسطح مربعی
square knot گره مربر
square mil میل مربع
square metre متر مربع
square means second p مجذوریعنی توان دوم
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
square lattice شبکه مربعی
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
square knot گره مربع
bevelled edge square زاویه حاده
root mean square error جذر میانگین مجذور خطا
root mean square velocity جذر میانگین مجذور سرعت
triangular set square گونیای نقشه کشی
square law detection یکسوکنندگی مربعی
triangular set square گونیای رسم کشی
square head plug انشعابسرچهارگوش
square-headed tip سرچهاگوش
weighted least square method روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
He gave me a square deal . بامن منصفانه معامله کرد
square root key دکمهرادیکال
ordinary least square method روش حداقل مربعات معمولی
ounce per inch square اونس اینچ مربع
square pyramidal molecule مولکول هرمی مربع القاعده
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
square root method روش جذرگیری
chi square test ازمون "چی دو "
chi square distribution توزیع مربع خی
black square weakness ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
bevel steel square نقاله
square peg in a round hole <idiom> شخصی که مناسب کاری نباشد
square shaft screw of bolt میله چارتراش
square-jawed adjustable spanner تنظیم دهانه آچار پیچ گوشتی
His deeds fail to square with his words. عملش با حرفش نمی خواند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com