English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
square roots جذر
square roots ریشه دوم
Other Matches
roots ریشه
roots ریشه دار کردن
roots بیخ
roots از عددی ریشه گرفتن
roots غریدن
roots دادزدن
roots بن
roots اصل
roots اصول
roots بنیاد
roots اساس
roots بنیان پایه
roots سرچشمه زمینه
roots ریشه کن کردن
roots توان کسری یک عدد
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
roots عدد به توان یک دوم . جذر یک عدد
roots جذر
roots گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
roots ریشه گرفتن
roots پای دندانه
roots پایه
cube roots ریشه سوم کعب
cube roots کعب
cube roots ریشه سوم
characteristic roots ریشههای شاخص
latent roots ریشههای نهفته
to pull up by the roots از ریشه دراوردن
cube roots ریشه مکعب
roots and branches اصول وفروع
grass roots اجتماع محلی منشاء
grass roots اساس
to pull up by the roots از بیخ دراوردن
grass roots کف زمین
to pull up by the roots ریشه کن کردن
subterranean roots ریشههای زیر زمینی
to pull up by the roots بیخ کن کردن
four-square راستگو
three square بشکل مثلث
try square گونیای فلزی
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
three square دارای سه ضلع مساوی
t square خطکش چلیپایی
square one <idiom> درآغاز
square away <idiom> برنامه ریزی کردن
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
mean square یک مربع حسابی
on the square بدون کجی
on the square بدرستی
on the square بانصاف
out of square کج
four-square کاملا مربع
four-square چهار گوشهی کامل
four-square استوار
four-square پابرجا
four-square مصمم
four-square پراراده
four-square به طور صریح
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
four-square رک
four-square مصممانه
four-square قرص
four-square محکم
four-square چهارگوش
four-square رک و راست
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
out of square خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
four-square بیشیله پیله
four-square صادق
four-square بیرودربایستی
four-square صریح
square away سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
by the square مطابق نمونه
all square مساوی
square واریز کردن
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square چارگوش
square گوشه دار
square مربع
square مجذور
square چهار گوش
square گونیا
square خانه شطرنج
square راست حسینی
square مساوی
square مربع توان دوم
square جوردراوردن
four-square با صراحت
by the square درست
square منصف
square منظم حسابی
by the square بدقت
square عادلانه
square بتوان دوم بردن مجذور کردن
square برابر
square مرتب کردن کلاه
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
square جذر میدان
square چهارگوش کردن مربع کردن
square وفق دادن
square به یک طرف میله وعمود به ان
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
t mitre the square گونیا را فارسی کردن
t mitre the square گوشه نودزینه را نیم کردن
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
square bracket قلاب
three square file سوهان سه گوش
to play square راست وحسینی بازی کردن
I cannot square it with my conscience to ... من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
weak square خانه ضعیف شطرنج
weak square حفره سوراخ
weak square نقطه ضعف
word square acrostic
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
word square جدول کلمات متقاطع
square flag پرچممربع
set square گونیا
square bracket براکت
square bracket کروشه
square meal غذایمقوی
fair and square <idiom> راست وبی پرده
square number مربع کامل [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
white square خانهسفید
square trowel مالهچهاگوش
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
The Ferdowsi Square . میدان فردوسی
black square خانهسیاه
square bet شرطچهارگوش
to be back to square one <idiom> دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
square move حرکت
square neck یقهچهاگوش
square root of جذرعددی
square sail بادبانچهاگوش
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
square deals تقلب نکردن
mean square deviation اختلاف
mean square deviation مغایرت
mean square deviation میزان انحراف متداول
miter square گونیا
root mean square ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
square ball پاس عرضی
square deal باشرف بودن رک وراست
square dance رقص محلی امریکا
square dance رقص چوبی
square dome چهار طاقی
square foot فوت مربع
square inch اینچ مربع
square knot گره مرکب از دونیم کره
square knot گره مربر
magic square چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
flight square خانه فرار شطرنج
color square مربع رنگ نما
square deals باشرف بودن رک وراست
square root جذر
square root ریشه دوم
square brackets قلابهای گوشه دار
square deal تقلب نکردن
back square گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
betwixt square گونیا
bevel square گونیا
carpenters try square گونیای درودگری
chi square مربع خی
square wave موج مربعی
square knot گره مربع
square lattice شبکه مربعی
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square wave موج مربع
square wave موج چهار گوش
square toed متروکه
square toed امل
square rigger نوعی کشتی بادی
square shouldered چهارشانه
square toed قدیمی مسلک
square toed دارای پنجه مربع
square shooter باشرف
square stone سنگ بادبر
square wood بریدن الوار
square wood چارتراش کردن الوار
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
square means second p مجذوریعنی توان دوم
square metre متر مربع
square mil میل مربع
square planar مسطح مربعی
square potential well چاه مربعی پتانسیل
square pyramid هرم مربع القاعده
square shouldered دارای شانه پهن
steel square گونیای فولادی
square shooter ادم درستگار
black square weakness ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
bevel steel square نقاله
square law detection یکسوکنندگی مربعی
chi square test ازمون "چی دو "
bevelled edge square زاویه حاده
triangular set square گونیای رسم کشی
chi square distribution توزیع مربع خی
root mean square velocity جذر میانگین مجذور سرعت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com