Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 130 (9 milliseconds)
English	Persian
stability operations	عملیات ارام سازی
stability operations	عملیات تامین ثبات داخلی
Other Matches
stability	دوام
stability	شدت
stability	استحکام مقاومت
stability	استقرار
stability	توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
stability	محکم بودن
stability	ثبات
stability	پایایی پایداری
stability	استواری
stability	پایداری
stability	امنیت داخلی ثبات سیاسی
stability	تعادل
stability	ثبات داخلی
stability	به حال تعادل دراوردن
stability	عملیات ارام سازی
stability	استواری استحکام
operations	نحوه استفاده ازدستگاهها
f.of operations	حوزه عملیات
operations	عملیات
marital stability	استواری زناشویی
emotional stability	استواری هیجانی
economic stability	ثبات اقتصادی
dynamic stability	تعادل پویا
directional stability	پایداری سمتی
directional stability	پایداری جهشی
dimensional stability	ثبات اندازه
dimensional stability	ثبات فرم
stability of slope	پایداری ترانشه
optical stability	پایداری نوری
frequency stability	پایداری فرکانس
neutral stability	پایداری بی تفاوت
longitudinal stability	پایداری طولی
neutral stability	پایداری خنثی
lateral stability	پایداری عرضی
kinetic stability	پایداری سینتیکی
kinetic stability	پایداری جنبشی
elastic stability	پایداری ارتجاعی
occupational stability	ثبات شغلی
negative stability	پایداری منفی
inherent stability	پایداری ماندگار
stability under load	تعادل زیر بار
stability unloaded	تعادل بی بار
price stability	تثبیت قیمت
stability of an emulsion	پایداری امولسیون
stability analysis	تحلیل ثبات
stability calculation	حساب پایداری
stability coefficient	ضریب استواری
stability conditions	شرایط ثبات
structrual stability	استحکام ساختمانی
structrual stability	ثبات ساختمانی
static stability	پایداری استاتیک
stability constant	ثابت پایداری
stability of an emulsion	ثبات امولسیون
spiral stability	پایداری چرخشی
speed stability	پایداری سرعت
voltage stability	ثبات ولتاژ
price stability	ثبات قیمت
voltage stability	ثبات فشار الکتریکی
thermodynamic stability	پایداری ترمودینامیکی
air stability	وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
theater of operations	صحنه عملیات
terminal operations	عملیات اسکلهای
night operations	عملیات شبانه
operations analysis	تجزیه و تحلیل عملیات
terminal operations	عملیات بارانداز
over the beach operations	عملیات کرانهای
operations room	centre combatinformation: syn
operations code	کد عملیاتی
over the beach operations	عملیات ساحلی
psychological operations	عملیات روانی
operations room	اتاق عملیات
operations research	تحقیق در عملیات
operations research	تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
operations personal	پرسنل عملیات
radiological operations	عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
special operations	عملیات مخصوص یا ویژه
operations detachment	عنصرعملیات رسد عملیات
operations detachment	قسمت مسئول عملیات
operations code	رمز عملیاتی
Military operations.	عملیات نظامی
air operations	عملیات هوایی
concept of operations	روش اجرای عملیات
concept of operations	تدبیر عملیات
combined operations	عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
combat operations	مرکز عملیات رزمی
clearing operations	عملیات پاک کردن مین
clearing operations	عملیات مین روبی
chemical operations	عملیات شیمیایی
building operations	عملیات ساختمانی
base of operations	پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base of operations	پایگاه عملیات
anticrop operations	عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
airmobile operations	عملیات متحرک هوایی
airmobile operations	عملیات هوارو
airhead operations	عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
air operations	میز ردنگاری هوایی
continuity of operations	مداومت عملیات
continuity of operations	تسلسل عملیات
logical operations	عملیات منطقی
flight operations	عملیات پرواز
denial operations	عملیات ممانعتی
concrete operations	عملیات عینی
maritime operations	عملیات دریایی یا ناوگانی
deputy for operations	معاونت عملیات
denial operations	عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
joint operations	عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
covert operations	عملیات پنهانی
covert operations	عملیات مخفی
formal operations	عملیات صوری
negative static stability	ناپایداری ایستای منفی
open market operations	عملیات بازار ازاد
air ground operations	عملیات مشترک زمینی وهوایی
air area operations	عملیات منطقه هوایی
aerospace projection operations	بالای منطقه عملیات
Counter – espionage operations k.	عملیات ضد جاسوسی
aerospace projection operations	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
the four basic arithmetic operations	چهار عمل اصلی [ریاضی]
counter air operations	عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
joint amphibious operations	عملیات مشترک اب خاکی
computer operations manager	مدیر عملیات کامپیوتر
data transfer operations	عملیات انتقال داده
chief of naval operations	فرمانده عملیات دریایی
farmgate type operations	رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
black market operations	عملیات بازار سیاه
army operations center	مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
assistant chief of staff, g (operations	رکن سوم اداره سوم
assistant chief of staff, g (operations	معاونت عملیات
vehicle used for migrant-smuggling operations	خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com