Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
stepwise formation constant	ثابت تشکیل مرحلهای
Other Matches
formation constant	ثابت تشکیل
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
stepwise regression	رگرسیون مرحلهای
stepwise refinement	پالایش گام به گام
stepwise polymerization	بسپارش مرحلهای
stepwise elution analysis	تجزیه شستشوی پلهای
formation	برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
formation to right	ارایش پله به راست یا پله به چپ
formation	صورت بندی
formation	سازند
formation	شکل گیری
formation	ترتیب قرارگرفتن
formation	رشد
formation	صف ارایی تشکیل
formation	احداث
formation	ساختمان تشکیلات
formation	شکل
formation	ارایش
formation	تکوین
formation	سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
formation	فرم
formation	ارایش یکان ترتیب نیرو
formation	ارایش جنگی
formation	یکان
formation	ساخت
formation	زیرگاه
flush formation	زیرگاه همتراز
reticular formation	ساخت شبکهای
formation in cutting	فرم صندوقهای تو گود زیرگاه صندوقهای
concept formation	تکوین مفهوم
closed formation	فرم بسته پیادهای
enthalpy of formation	انتالپی تشکیل
column formation	آرایش ستون
trail formation	ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
diamond formation	ارایش لوزی شکل گسترش لوزی
diamond formation	ارایش لوزی
flush formation	فرم بی بعد
habit formation	شکل گیری عادت
heat of formation	گرمای تشکیل
image formation	تصویر سازی
wedge formation	ارایش مثلث
tactical formation	یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
tactical formation	ارایش تاکتیکی
stonewall formation	اسکلت پیادهای دیوار سنگی
slot formation	نوعی طرح تهاجمی
mass formation	ارایش هجومی انبوه
mass formation	ارایش توده
shore formation	ته نشست دریاچهای
image formation	تولید تصویر تصویر
image formation	تصویر سازی
reaction formation	واکنش وارونه
capital formation	تشکیل سرمایه
combat formation	ارایش رزمی
back formation	لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
blitz formation	فرم پیادهای اذرخش وار
approach formation	صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
back formation	اشتقاق معکوس
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
domestic capital formation	تشکیل سرمایه داخلی
rate of capital formation	نرخ تشکیل سرمایه
standard heat of formation	گرمای تشکیل استاندارد
molar heat of formation	گرمای مولی تشکیل
molar enthalpy of formation	انتالپی مولی تشکیل
standard free energy of formation	انرژی ازاد تشکیل استاندارد
hanfman kasanin concept formation test	ازمون هانفمان- کاسانین برای شکل گیری مفهومها
constant	ثابت دایمی
constant	مداوم
constant	همیشگی
constant	پایا
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant	باثبات استوار
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	ثابت قدم
constant	مقدار ثابت
constant	وفادار
constant	دائمی
constant	ثابت
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant	پایدار
constant	عدد ثابت
physical constant	ثابتهای فیزیکی
multiplying constant	مضرب ثابت
newton constant	ثابت نیوتون
gravitational constant	ثابت جاذبه
numeric constant	ثابت عددی
ionization constant	ثابت یون
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
hubble constant	ثابت هابل
madelung constant	ثابت مادلونگ
lattice constant	ثابت شبکه
inertia constant	ثابت اینرسی
instability constant	ثابت ناپایداری
planck's constant	ثابت پلانک
planck's constant	کوانتوم کنش
velocity constant	ثابت سرعت
velocity constant	ضریب سرعت
weiss constant	ثابت وایس
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
constant power	توان ثابت
propagation constant	ثابت انتشار
proportionality constant	ثابت تناسب
rate constant	ثابت سرعت
real constant	ثابت حقیقی
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
screening constant	ثابت پوشش
shielding constant	ثابت حفافتی
solar constant	ثابت خورشیدی
spring constant	ضریب فنریت
stability constant	ثابت پایداری
stefan's constant	ثابت استفان
time constant	ثابت زمانی
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
cosmological constant	ثابت کیهان شناختی
coupling constant	ثابت جفت شدن
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
curie constant	ثابت کوری
decay constant	ثابت تباهی
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
constant current	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
boltzmann constant	ثابت بولتزمن
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
constant voltage	ولتاژ ثابت
constant power	توان دائمی
constant pressure	فشار ثابت
constant of the cone	زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
constant return	بازده ثابت
constant speed	سرعت ثابت
constant luminance	روشنایی ثابت
constant factors	عوامل ثابت
constant error	خطای ثابت
constant current	شدت ثابت
constant of motion	ثابت حرکت
constant current	جریان دائم
dissociation constant	ثابت تفکیک
disintegration constant	ثابت تلاشی
constant capital	سرمایه ثابت
gas constant	ثابت گاز
gas constant	ثابت گازها
frequency constant	ثابت فرکانس
absorption constant	ضریب جذب
calibration constant	ثابت درجه بندی
force constant	ثابت نیرو
figurative constant	ثابت تلویحی
field constant	ثابت میدان
attenuation constant	ثابت تضعیف
equilibrium constant	ثابت تعادل
constant cost	قیمت ثابت
constant cost	هزینه ثابت معادل cost fixed
gravitational constant	ثابت گرانش
boltzmann constant	ثابت بولتزمان
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
electric constant	ثابت الکتریکی
universal gas constant	ثابت گازها
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
constant current transformer	مبدل با شدت ثابت
thermodynamic equilibruim constant	ثابت تعادل ترمودینامیکی
capacitive time constant	ثابت زمانی فرفیت
constant amperage regulation	تنظیم با امپر ثابت
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
near-constant state of flux	تغییر همیشگی
constant cost industry	صنعت هزینههای ثابت
constant current charge	شارژ با جریان ثابت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
constant current generator	مولد با امپر ثابت
to be exposed to a constant stream of something	در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
constant current motor	موتور با امپر ثابت
constant helm plan	نقشه زیگزاگ
A steadfast (constant) friend.	دوست ثابت وپابر جا
constant current regulator	تنظیم با امپر ثابت
constant potential generator	مولد با ولت ثابت
constant potential rectifier	یکسو کننده با ولت ثابت
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
constant velocity joint	تویی چرخ
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
constant voltage charge	شارژ با ولتاژ ثابت
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
image transfer constant	ثابت انتقال تصویر
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
low time constant	ثابت زمانی کوچک
law of constant proportions	قانون نسبتهای ثابت
floating point constant	ثابت ممیز شناور
input time constant	ثابت زمانی اولیه
inductive time constant	ثابت زمانی القا
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
gas law constant	قانون ثابت گازها
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
constant stimulus method	روش محرک ثابت
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
constant potential transformer	مبدل با ولت ثابت
constant speed drive	چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com