English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
stock audit حسابرسی موجودی
Other Matches
audit رسیدگی
audit ممیزی دفاترمحاسباتی
audit یات استفاده از سیستم با توجه کردن به تراکنشهای انجام شده .
audit بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audit توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audit حسابرسی کردن بازبینی کردن
audit بازرسی
audit ممیزی رسیدگی کردن
audit ممیزی کردن
audit رسیدگی کردن
audit بازرسی رسیدگی
audit بازبینی
audit حسابرسی
audit trail اثر رسیدگی
audit trail پیگیری
audit trail رد ممیزی
audit office اداره حسابرسی
audit office دفتر حسابرسی
audit departmant اداره حسابرسی
audit departmant اداره ممیزی
audit trail ردممیزی
location audit تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
marketing audit کنترل داخلی
marketing audit ارزیابی سیاستهای فروش
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
stock دسته حدیده
stock بدنه رنده
stock ماده اولیه
stock جامع نسب
stock دودمان
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock مال التجاره
stock سهام
stock رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock دسته چوب ماهیگیری
stock عادی ازلحاظ مدل
to have in stock موجود داشتن
stock موجودی انبار
stock still بی حرکت
stock still بی جنبش
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
stock موجودی ذخیره
to take stock of برانداز کردن
take stock <idiom> جمع بندی کردن
take stock of <idiom> شمردن فرصتها
in stock <idiom> روی بورس
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
stock جوراب ساق بلند
stock دسته ابزار و اسلحه
stock دم دست
stock موجود
stock :حاضر
stock مواشی پیوندگیر
stock سهام سرمایه
stock-still بی جنبش
stock-still بی حرکت
stock نیا
stock کنده
stock پایه دسته ریشه
stock قنداق تفنگ
stock ته ساقه
stock تنه
stock موجودی موجودی کالا
stock ذخیره
stock : مایه
stock سهم
stock درانبار
stock انبار
stock میله لنگر
stock قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock ذخیره ذخیره کردن
stock اماد ذخیره
stock موجودی
stock موجودی کالا ذخیره
stock انباشته انباره
stock ذخیره اولیه
stock به موجودی افزودن
stock اماده
stock انبارکردن
stock ذخیره کردن
stock adjustment تطبیق موجودی
stock check کنترل موجودی
stock certificate گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock and die دسته حدیده و حدیده
stock broker دلال بورس
stock broker کارگزار بورس
stock broker دلال سهام
stock bottle شیشه ذخیره
stock clerk انباردار
stock company شرکت سهامی
stock funds اعتبار نقدی اماد
stock exchnge بورس
stock funds اعتبار خریدنقدی
stock dividend سهام صادره بابت سود سهام
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
stock control کنترل موجودی
stock control کنترل ذخیره انبار
stock control کنترل موجودی انبار
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock exchnge بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حساب کالاهای موجود
stock accounting حسابداری موجودی
preferred stock سهام ممتازه
preferred stock سهم ممتاز
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
money stock عرضه پول
maximum stock حداکثر موجودی انبار
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
live stock چارپایان اهلی
joint stock سرمایه مشترک
money stock حجم پول در گردش
raw stock موجودی مواد خام
reserve stock اماد ذخیره
stock account حساب موجودی
spares stock موجودی لوازم یدکی
service stock امادرزمی
service stock اماد و کالاهای جنگی
seed stock نیروی ذخیره
seed stock ذخیره بذرکاشتنی
safety stock موجودی تضمینی
safety stock موجودی ذخیره انبار
reserve stock موجودی ذخیره
to i. one's capital in stock سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
stock exchange بورس اوراق بهادار
surplus stock موجودی مازاد
surplus stock موجودی اضافی
stock yard حیاط طویله
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation ارزیابی موجودی
stock trading خرید و فروش سهام
stock talking سیاهه برداری از موجودی
stock taking رسیدگی به موجودی
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
treasury stock سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
valuation of stock ارزیابی موجودی
stock exchange بورس سهام
take stock in (usually negative) <idiom> باورداشتن
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
vine stock نیایبرگمو
stock pot قابلمهگود
laughing stock مورد تمسخر
laughing stock مضحکه
laughing stock مایهی خنده
warehouse stock موجودی انبار
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
stock jobbing سفته بازی
stock jobbery سفته بازی
stock jobber محتکر سهام دلال سهام
stock jobber سفته باز
stock in trade لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade مال التجاره
stock in trade موجودی کالای مغازه
stock holder سهامدار
stock number شماره فنی جنس
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
stock piling انبار کردن
stock solution محلول ذخیره
stock shears قیچی پادار
stock saddle نوعی زین
stock room انبار کالا
stock room انبار
stock requisition تقاضا جهت کالا
stock requisition درخواست کالا
stock record سابقه موجودی
stock piling ذخیره کردن در انبار
stock piling ذخیره نمودن
stock holder صاحب سهم
die stock دسته حدیده
claimant stock انبار امانی
claimant stock ذخایر امانی
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital stock اورده
capital stock حجم سرمایه
capital stock موجودی سرمایه
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
capital stock سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
bulk stock ذخایر قوال
buffer stock موجودی احتیاطی
buffer stock مواد اولیه ذخیره
closed stock اجناس ذخیره
closed stock اجناس انبارشده ثابت
die stock بدنه رنده
debenture stock سهام قرضه
dead stock موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
dead stock کالای بنجل
dead stock کالای بدون خریدان
dead stock موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle stock موجودی فعال
consumable stock موجودی مصرفی
consignment stock کلاهای امانی
common stock سهام عادی
common stock سهام معمولی شرکت
buffer stock موجودی ذخیره
buffer stock تامین ذخیره
buffer stock ذخیره اتکائی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com