English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
English Persian
street railway خطوط تراموا
Other Matches
railway وابسته به راه اهن
railway راه اهن
railway خط اهن
railway motor موتوربان
railway motor موتور راه اهن
railway freight بار راه اهن
railway rate نرخ راه اهن
railway freight بارکشی راه اهن
railway freight کرایه راه اهن
railway engineer مهندس راه اهن
railway engine لکوموتیو
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
railway end پل سکوی راه اهن
railway embankment پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
railway division قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
railway bridge پل راه اهن
railway siding دوراهی راه اهن
railway wagon واگن راه اهن
rack railway راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
railway rate مالیات راه اهن
railway rates تعرفه یا کرایههای راه اهن
railway receipt رسید راه اهن
to lay down a railway ساختمان راه اهنی را اغازکردن
railway line خطراهآهن
underground railway راه اهن زیرزمینی
cable railway تراموای
railway station ایستگاه قطار
To the railway station به طرف ایستگاه راه آهن
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
railway traffic عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
railway traffic امد و شد راه اهن
railway system سیستم راه اهن
railway system شبکه راه اهن
railway superstructure روسازی راه اهن
railway station ایستگاه راه اهن
railway sleeper تراورس
railway shop تعمیرگاه راه اهن
cable railway ترن کابلی
marine railway ریل ابی
gauge railway فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
funicular railway راه اهن دوطرفه
elevate railway راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
electric railway راه اهن برقی
railway tracks خط اهن
at railway speed با تندی راه اهن بسرعت راه اهن
at railway speed بسیار تند
railway tracks مسیر راه اهن
quayside railway راهآهناسکله
railway track مسیر راه اهن
railway track خط اهن
siding [railway] دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
marine railway ریل دریایی
in the centre near the railway station در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
railway track layer ریل گذر راه اهن
suburban commuter railway راهآهنحومههرروزه
railway bill of lading بارنامه راه اهن
central railway station ایستگاه مرکزی راه اهن
railway consignment note سند ارسال کالا با راه اهن
Take me to the main railway station! مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
car railway carriage واگن
suburban or local railway راه اهن ناحیهای
buffer-bar [railway] ضرب خور [قطار]
street خیابانی جاده
street خیابان
through street راه ترانزیت
street value پولیکهبابتدریافتموادمیشود
up the street بالای خیابان
street کوچه
street مسیر
It's one-way street. آن خیابان یک طرفه است.
an off street کوچه فرعی
street کوی
by street کوچه پرت
street راه
I want to leave the car in the railway station من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
double track railway bridge پل راه اهن باسکوی دوبل
street traffic رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
on easy street <idiom> در رفاه
Fleet Street مطبوعات
Fleet Street جراید لندن
Fleet Street خیابان فلیت
on easy street <idiom> در ناز و نعمت
Downing Street دولت انگلیس
Downing Street خیابان داونینگ
Downing Street نخست وزیر
street traffic ترافیک [جاده]
Do you have a street map? آیا نقشه خیابانها را دارید؟
man in the street <idiom> مردم عادی یا متوسط
The store across the street. فروشگاه آنطرف خیابان
This way please. store across the street. بفرمائید از این طرف
Where does this street lead on to ? این خیابان یکجا می خورد ؟
At the end of the street. درته خیابان
street credibility داراینقطهنظراتمشترک موردقبولعام
high street خیاباناصلیشهر
to veer off the street از جاده منحرف شدن [ترا فیک]
street light تیرچراغبرقخیابان
street bet شرطخیابانی
on easy street <idiom> پول کافی برای زندگی راحت داشتن
Wall Street مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
street arab بچه ولگرد
street betting جرم قمار و شرط بندی درمعابر عمومی
street car راه اهن شهری
street car تراموای
street crossing تقاطع
street crossing چهارراه
street gauge الگوی سطح راه
street gutter جوی
street arab بچه کوچه گرد
stop street خیابان فرعی
grub street شاعرخانه
grub street اشغال گذرنویسندگان
in queer street درسختی یاتنگی
in queer street درمضیقه گرفتاربدهی
in queer street دچار رسوایی
lombard street خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
man in the street فرد معمولی
man in the street ادم متعارفی
street gutter ابرو
tolay street on باتکیه تلفظ کردن
the open of a street دهنه خیابان
tolay street on تاکید کردن
tolay street on اهمیت دادن
street orderly جانورلاشه خور
to get the key of the street بی خانه بودن
to get the key of the street جای شب ماندن نداشتن
street orderly سپوری کردن
street virus ویروس معمولی
street orderly مامورتنظیف ماموراحتساب
street orderly سپور
street offences اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
street offences جرائم خیابانی
street lightning روشنی راه و خیابان
street lighting روشنایی خیابان
street gutter نهر کنار خیابان و راه
street inlet دریچه ورود فاضلاب سطحی
street hockey نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
on Carey Street [British E] <adj.> ورشکسته
to pave the street with stone خیابان را سنگ فرش کردن
i walked a cross the street از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
band street writer یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
I was standing at the street corner . درگوشه خیابان ایستاده بودم
What does Main Street think of this policy? بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
It's Lombard Street to a China orange. <idiom> کاملا مسلم وقطعی است.
It's Lombard Street to a China orange. <idiom> بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد.
Main Street [American English] کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
The cab neared [approached] 20th Street. تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
He is on easy street . He is in clover. His bread is buttered on both sides . نانش توی روغن است
up one's street [British English] , down one's alley [American English] مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com