English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
English Persian
structural crack ترک ساختمانی
Other Matches
structural وابسته به بنا
structural ساختی
structural بنیادی
structural ساختاری
structural وابسته به ساختمان
structural ساختمانی
structural formula فرمول گسترده
structural member عضو ساختمانی
structural formula فرمول ساختاری
structural form شکل بنیانی
structural failure نقص یا ضعف سازهای شکست در برابر نیرو یا بار
structural factor ضریب ساختمانی
structural equilibrium تعادل بنیانی
imperfect structural ساختمان ناتمام
structural concrete بتن ساختمانی
structural concrete بتن سازهای
structural damage خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
structural design طرح ساختاری
structural form شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
structural drawing نقشه ساختمانی
structural element بخش سازهای
structural engineering مهندسی محاسب
structural equilibrium تعادل ساختاری
structural graph گراف ساختاری
structural inflation تورم ساختاری
structural joints درزهای ساختمانی
structural transformation تغییر شکل ساختمانی
structural unemployment بیکاری ساختاری
structural steel فولاد سازهای
structural analysis محاسبات طرح ساختمانی
structural unemployment بیکاری بنیادی
structural valley دره احداثی
structural design طرح و محاسبات ساختمانی
structural timber الوار ساختمانی
structural steel فولاد ساختمانی
structural steel تیر فولاد یا اهن ساختمانی
structural section مقطع سازهای
structural requirement نیاز استاتیکی
structural psychology روانشناسی ساخت گرا
structural logic منطق ساختی
structural joints درزهای استخوان بندی ساختمان
structural steel sheet ورق فولاد ساختمانی
structural steel work اسکلت بندی فلزی ساختمان
condensed structural formula فرمول ساختاری فشرده
commercial structural steel فولادسازهای تجارتی
commercial structural steel فولاد ساختمان تجارتی
aviation structural mechanic مکانیک بدنه هواپیما
in a crack دریک چشم بهم زدن
crack شکاف سنگ
through-crack ترک سرتاسری
take a crack at <idiom> سعی وتلاش کردن
crack up <idiom> از خنده ترکیدن
crack down on <idiom> سخت گیری کردن
to crack up تعریف کردن
to crack up ستودن
crack شکاف ضربت
crack-up سقوط
crack را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
crack شکاف برداشتن ترکیدن
crack کاف
crack-up متلاشی شدن
crack-up خردشدن
crack-up درهم شکستگی
crack up سقوط
crack up متلاشی شدن
crack up خردشدن
crack رخنه
crack شکاف برداشتن
crack ترکانیدن
crack ترک
crack تق کردن
crack پریدگی
crack شکستگی
crack شکاف
crack ترک خوردن
crack ترق تروق
crack up درهم شکستگی
to crack a joke مزه انداختن
transverse crack ترک عرضی
to crack a code رمزی [گاوصندوق یا رایانه] را شکندن
to crack a nut پندوکی [جوزی] را شکندن
to crack an egg تخمی را شکستن
crack a joke <idiom> جوک گفتن
crack the whip <idiom> باعث سخت کارکردن شخصی شدن
crack of dawn <idiom> صبح زود ،سپیده دم
crack a smile <idiom> لبخند زدن
toe crack شکاف جدار سم اسب
to crack a crib خانه یادکانی رازدن
to crack a joke شوخی کردن
to crack a problem مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
hairline crack ترک مویی
hair crack ترک موئی
hair crack ترک مویی
hair crack شکاف خوردگی ترک خوردگی
heat crack ترک گرم
shear crack ترک ناشی از برش
shatter crack ترک مویی
sand crack ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
sand crack شکاف درسم اسب
internal crack ترک داخلی
crack stopper خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
crack of doom صاعقه روز رستاخیز
forging crack اهنگری شکافی
contraction crack ترک انقباضی
shrinkage crack ترک انقباضی
crack brained خشک مغز
crack brained دیوانه
crack jaw ارواره شکن
crack of dawn صاعقه
crack of dawn رستاخیز
hot crack ترک خوردگی گرم
heat treatment crack ترک عملیات حرارتی
He is hard nut to crack . آدم سختی (سخت گیری )است
hard nut to crack <idiom> شخص غیر قابل نفوذ
to crack [break up] a gang دسته جنایتکاران را منحل کردن [اصطلاح روزمره]
To crack jockes . to indulge in witticism . مزه ریختن ( مزه پرانی کردن )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com