English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
summer school مدرسه تابستانی
summer school کلاس تابستانی
Other Matches
summer چراندن تابستان را بسر بردن
summer ییلاق
summer is in تابستان رسید
summer تابستان
summer تابستانی
summer house خانه ییلاقی باغچه دار
summer camp پایگاهتابستانی
With the onset of summer. .با آمدن (فرارسیدن )تابستان
summer house کلاه فرنگی
summer house کوشک
Indian summer هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
summer schools کلاس تابستانی
summer schools مدرسه تابستانی
summer draft سطح بار امن تابستانی
summer pudding پودینگ تابستانی
summer ide فصل تابستان
summer time فصل تابستان
summer resorts ییلاق عشایر [فرش های بافته شده در این هنگام از کوچ عشایر بدلیل مرغوبیت بهتر پشم، دارای کیفیت بهتری است.]
full summer عین تابستان
summer house خانه تابستانی
summer house خانه باغچه دار
summer tree شاه تیر
summer tree تیرسردر
summer tree حمال
summer draft خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
high summer وسط تابستان
summer solstice انقلاب تابستانی
full summer چله تابستان
summer solstic انقلاب تابستانی
one swallow does not make a summer <proverb> با یک گل بهار نمی شود
We wI'll go to the seaside this coming ( next ) summer . امسال تابستان می رویم کنار دریا
humid - long summer تابستانبلندمرطوب
humid - short summer تابستانکوتاهمرطوب
summer bed of a river بستر تابستانی رودخانه مسیل
Tourists have stayed away in droves this summer. این تابستان دسته های زیادی از گردشگران نیامدند.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
to go to school درس خواندن
first school -مخصوصبچههایبین5تا9سال
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
school دسته ماهی
first school پایهدبسبان
go to school خواننده میله نوری
to go to school باموزشگاه رفتن
school اموزشگاه
school مکتب
school تربیت اسب
school مرکز اموزش نظامی
school دانشکده
school مکتب نحله
school بمدرسه فرستادن درس دادن
school تربیب کردن
school گروه پرندگان
school گروه
school جماعت
school جماعت همفکر
school دسته
school مکتب علمی یافلسفی
school پیروان یک مکتب اموزشگاه
school تدریس درمدرسه
the school is out مدرسه تعطیل است
school مدرسه
school مکتب دبستان
school دبیرستان
school تادیب یا تربیت کردن
school تحصیل در مدرسه
school رام کردن وعادت دادن
technical school هنرستان دبیرستان فنی
training school کاراموزگاه
training school اموزشگاه حرفهای
to leave school ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
to leave school ازتحصیل دست کشیدن
theological school مدرسه علوم دینی
vienna school مکتب وین
technical school مدرسه فنی
technical school اموزشگاه فنی
special school اموزشگاه استثنایی
school year سال تحصیلی
school truancy مدرسه گریزی
school slang اصطلاح ویژه اموزشگاه
school report گزارش اموزشگاه
school readiness امادگی ورود به مدرسه
school psychology روانشناسی اموزشگاهی
secondery school مدرسه متوسطه
neoclassical school مکتب نئوکلاسیک
to leave school ترک تحصیل کردن
school teacher اموزگار
secondery school دبیرستان
vocational school اموزشگاه حرفهای
school-leaver کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
The last school day. آخرین روز مدرسه
Since I left school. ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
I must take the kid to school . باید بچه راببرم مدرسه
old school tie کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
It is some distance to the school . تا مدرسه فاصله زیاد است
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
to be moved to another school به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
to enrol somebody at a school کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
Glasgow School [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
school shooting تیراندازی در مدرسه
school friend دوستمدرسهای
graduate school دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
wurzburg school مکتب وورتسبورگ
zurich school مکتب زوریخ
day school مدرسهی روزانه
day school مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
old school tie سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school شیرخوارگاه
pre-school مهدکودک
pre-school وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school پیش دبستانی
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school age سن آغاز تحصیل
school age سن مدرسه
school age سالهای تحصیل
Sunday School مدرسهی یکشنبه
school zone قلمرومدرسه
business school مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
driving school آموزشگاهرانندگی
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
school of law دانشکده حقوق
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
hedge school مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
hedge school اموزشگاه پست
foundation school اموزشگاه موقوف
finshing school مدرسه تکمیلی دختران
banking school مکتب بانکداری
austrian school مکتب اتریشی
leipzig school مکتب لایپزیک
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
monetary school مکتب پولی
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical school مکتب ریاضی
maternal school اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
maternal school کودکستان
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
manchester school مکتب منچستر
liberal school مکتب اقتصادی کلاسیک
austrian school یزر و بوهم باورک
association school مکتب تداعی
grammar school مدرسه ابتدایی
infant school کودکستان
primary school دبستان
elementary school دبستان
high school دبیرستان
high school مدرسه متوسطه دبیرستان
secondary school دبیرستان
junior school دوره اول دبیرستان
middle school دبیرستان
comprehensive school اموزشگاه جامع
nursery school کودکستان
nursery school مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
grade school مدرسه ابتدایی
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
preparatory school اموزشگاه امادگی
private school اموزشگاه خصوصی
private school مدرسه ملی
trade school مدرسه حرفهای
night school اموزشگاه شبانه
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
school psychologist روانشناس اموزشگاهی
school fellow هم مدرسه
school fee ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school drop out ترک تحصیل کرده
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
school divine اموزگارالهیات
school divine طلبه
school counselor مشاور مدرسه
school center مرکز اموزش
salpetriere school مکتب سالپتریر
school fellow هم شاگردی
school mate هم مدرسه
school phobia مدرسه هراسی
school pence پول هفتگی اموزشگاه
school of tecnology مدرسه عالی فنی
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
school neurosis روان رنجوری اموزشگاهی
school miss دخترکم رو یانا ازموده
school figures حرکات اسب
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
school mate هم شاگردی
resident school مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
school drop out افت تحصیلی
orthodox school مکتب کلاسیک
principal of a school مدیر اموزشگاه
orthodox school مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
parochial school مدرسه وابسته به کلیسای بخش
parochial school اموزشگاه کلیسایی
preliminary school مدرسه ابتدائی
one of the sunni school Imam after jurisprudencenamed al-shafeiof Idris
ragged school اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
normal school دارالمعلمین
raphael school مکتب رفائیل
reform school مدرسه تهذیب اخلاقی
nancy school مکتب نانسی
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
nongraded school اموزشگاه بی دانشپایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com