Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
support conditions	شرایط تکیه گاهی
Other Matches
conditions	اوضاع
conditions	مقررات و شرایط اسبدوانی
conditions of use	شرایط کاربرد
necessary conditions	شرایط لازم
given conditions	شرایط معلوم
given conditions	شرایط معینه
conditions	وضعیتها
conditions	حالات
conditions	شرایط اوضاع
under the same conditions	شرایطی برابر
conditions	شرایط
the conditions	شرایط ان
conditions of (the) competition	شرایط رقابت
excusatory conditions	عوامل رافعه
ambient conditions	شرایط محیطی
competitive conditions	شرایط رقابت
working conditions	شرایط کار
competition conditions	شرایط رقابت
to impose conditions	با شرایط سنگین بارکردن
average conditions	شرایط عادی
conditions of sale	شرایط اساسی معامله
conditions of purchase	شرایط خرید
conditions of contract	شرایط قرارداد
boundary conditions	شرایط مرزی
usual conditions	شرایط معمول
to satisfy conditions	شرایط را برآورده کردن [ریاضی] [فیزیک]
suitable conditions	شرایط مناسب
boundary conditions	شرایط حدی
emergency conditions	شرایط اضطراری
equilibrium conditions	شرایط تعادل
ballistic conditions	شرایط بالیستیکی
average conditions	شرایط متوسط
To lay down certain conditions .	شرایطی معین کردن
second order conditions	شرایط مرتبه دوم
justificatory conditions	عوامل موجهه
actude conditions	شرایط شدید
sufficient conditions	شرایط کافی
light conditions	نسبتهای روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور
marginal conditions	شرایط نهائی
option of conditions	خیار شرط
present conditions	شرایط فعلی
standard conditions	شرایط متعارفی
stability conditions	شرایط ثبات
spring conditions	شرایط بهاری
second order conditions	شرایط ثانوی
operating conditions	رژیم
tenders conditions	شرایط عمومی مناقصه
light conditions	شرایط نور
actude conditions	شرایط حاد
terms and conditions	ضوابط و شرایط
option of unfulfilled conditions	خیار تخلف شرط
terms and conditions of the credit	ضوابط و شرایط اعتبار
Are you prepared to accept my conditions?	حاضر ید شرایط مرا بپذیرید؟
investigation of foundation conditions	شناسایی زمین پی
investigation of foundation conditions	تحقیق شرایط شالوده
demands of providing healthy living and working conditions	خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions.	زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
in support of	در پشتیبانی از
right of support	حرمت ملک
self support	اتکاء بخود تکفل مخارج خود
self support	استقلال مالی
l support	نگهداشتن بصورت زاویه
in support of	در پشتیبانی
support r	نگهدار
support r	پشتیبان
support r	حامی
self support	حمایت از خود
support	مقر
support	CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
support	کمک کردن یا کمک به اجرا
support	حمایت یاتقویت کردن تحمل کردن اثبات کردن
support	نگهداری کردن
support	پشتیبانی
support	نگاهداری
support	تکیه گاه پایه
support	تقویت
support	پایه
support	تکیه بدن ژیمناست روی دستها
support	تکفل کردن
support	حق مالکیت
support	پشتیبان
support	تکیه گاه تصدیق کردن
support	نگهدارنده
support	تایید کردن نگهداری
support	پشتیبانی کردن تایید کردن پایه
support	متکفل بودن
support	تقویت تایید
support	کمک
support	تحمل کردن
support	تایید کردن
support	پشتیبان زیر برد زیر بری
support	حمایت کردن
support	تکیه گاه
support	حمایت
Thank you for your support	با تشکر برای پشتیبانی شما.
support	پشتیبانی کردن
support	پشتگرمی
Thank you for your support	با تشکر برای حمایت شما.
support a family	متکفل مخارج خانوادهای بودن
service support	پشتیبانی خدمات
simple support	تکیه گاه ساده
support command	فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
support command	یکان پشتیبانی
support structure	ساختارپشتیانیکننده
support bearing	تکیه گاه
support brigade	تیپ پشتیبانی
supply support	پشتیبانی تدارکات
support clamp	تیر یک طرف گیردار
support command	فرماندهی پشتیبانی
supply support	پشتیبانی اماد
solid support	تکیه گاه جامد
support library	کتابخانه پشتیبان
support movement	تغییر مکان تکیه گاه
adjustable support	پایه متحرک
barrier support	نگهدارندهمانع
to demonstrate in support of something	بطرفداری از چیزی تظاهرات کردن
basket support	پشتیبانسبد
card support	حافظورق
filament support	محافظافروز
flex support	حافظسیمروکشدار
forearm support	شونهگیر
net support	پشتیبانتور
paper support	پشتیبان
paper support	ورقه
rackboard support	پشتیبانمکانبر
sphere support	حافظگوی
support bracket	قلابمحافظ
income support	پولیکهافرادکمدرآمدازدولتمیگیرند
to give support to	تاب اوردن
support point	نقطه امن
support pression	فشار تکیه گاه
support price	قیمت حمایتی
support roller	تکیه گاه
support program	برنامه پشتیبانی
support programs	برنامههای پشتیبانی
support resistance	واکنش یا مقاومت تکیه گاه
support roller	بلبرینگ
support roller	رینگ وطوقه دوار
swan support	بالانس قو
tactical support	پشتیبانی رزمی
technical support	پشتیبانی فنی
to give support to	نگاه داشتن
to give support to	نگاهداری کردن
to give support to	تحمل کردن
support leg	پایهکمکی
cross support	نگهداشتن بدن بحالت صلیب
antisubmarine support	پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
air support	پشتیبانی هوایی
afloat support	لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
afloat support	پشتیبانی
afloat support	پشتیبانی لجستیکی در روی آب
fixed support	تکیه گاه گیردار
fixed support	بردگاه گیردار
free support	تکیه گاه ازاد
general support	ماموریت عمل کلی
general support	پشتیبانی عمومی
arbor support	یاطاقان بیرونی
fire support	پشتیبانی اتش
emotional support	حمایت عاطفی
combat support	پشتیبانی رزمی
ankle support	مچ بند
direct support	تکیه گاه بی واسطه
direct support	پشتیبانی مستقیم
direct support	کمک مستقیم
direct support	پشتیبانی مستقیم کردن
close support	پشتیبانی نزدیک
cable support	بست کابل
bearing support	تکیه گاه متحمل بار
elastic support	تکیه گاه ارتجاعی
electrode support	پایه الکترد
general support	یکان پشتیبانی عمومی
area support	پشتیبانی منطقه
lateral support	تکیه گاه جانبی
maintenance support	پشتیبانی تعمیراتی
naval support	یکان پشتیبانی کننده دریایی
movable support	تکیه گاه متحرک
movable support	تکیه گاه قابل انتقال
naval support	پشتیبانی دریایی
reaction of support	عکس العمل تکیه گاه
point of support	نقطه اتکا
point of support	تکیه گاه
price support	تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
price support	حمایت قیمت
price support	حمایت قیمتی
price support	قیمت حمایت شده از طرف دولت
maintenance support	پشتیبانی نگهداری
price support	تایید قیمت
hinged support	تکیه گاه مفصلی
indirect support	تکیه گاه بی واسطه
intraservice support	پشتیبانیهای قسمتها ازهمدیگر
restraining support	تکیه گاه گیردار
lateral support	تکیه گاه کناری
logistic support	پشتیبانی تدارکاتی
logistic support	پشتیبانی لجستیکی
combat support arms	یکان پشتیبانی رزمی
combat support arms	رسته پشتیبانی رزمی
combat support troops	عدههای پشتیبانی رزمی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com