English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
supporting weapons جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
Other Matches
weapons مسلح شده
weapons اسلحه
weapons مسلح کردن
weapons اسلحه حربه
weapons سلاح
weapons جنگ افزار
weapons hold فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
to decommission weapons اسلحه ها را غیردایر کردن
weapons assignment واگذاری جنگ افزار
weapons assignment مامورکردن جنگ افزارها
weapons free جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
weapons hold جنگ افزار اتش قطع
weapons tight جنگ افزار اتش محدود فرمان اتش محدود در پدافندهوایی
to decommission weapons اسلحه ها را از کار انداختن
special weapons جنگ افزارهای ویژه
special weapons جنگ افزار مخصوص
supporting تکفل
supporting تقویت پشتیبانی
self-supporting خودکفا
supporting اثبات کردن
supporting تایید کردن
supporting distance بردپشتیبانی سلاحها
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
self supporting tower برج خود ایستا
supporting beam تیر باربر
supporting beam تیر حمال
self supporting country کشور متکی به خود
self supporting country کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
self supporting country کشور خود کفا
supporting goods کالاهای حمایتی
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
supporting joist تیر زیرسری
supporting oneself استناد
supporting range برد پشتیبانی سلاحها
supporting distance مسافت پشتیبانی
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
deep supporting fire اتش پشتیبانی در عمق
deep supporting fire اتش پشتیبانی عمیق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com