Dictiornary-Farsi | terman group test of mental ability | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
terman group test of mental ability	آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن


Other Matches

otis lennon mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
otis quick scoring mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
mental ability	توانایی ذهنی
ability test	آزمون توانایی
school and college ability test	آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
mac quarrie test for mechanical ability	آزمون توانایی فنی مک کواری
mental test	ازمون روانی
group test	ازمون گروهی
terman merrill tests	ازمونهای ترمن- مریل
ability	توانایی
ability	توانش
ability	استطاعت
ability	شایستگی
ability	قابلیت
ability	لیاقت صلاحیت
ability	قدرت
to the best of ones ability	تا جایی که کسی توان آن را دارد
to the best of ones ability	بامنتهای توانایی
non ability	عدم توانایی
non ability	ناشایستگی عدم صلاحیت
reasoning ability	توانایی استدلال
spatial ability	توانایی فضایی
ability grouping	گروه بندی بر پایه توانایی
psi ability	توانایی فرا روانی
numerical ability	توانایی عددی
general ability	توانایی عمومی
mixed ability	کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
special ability	توانایی اختصاصی
financial ability	تمکن مالی
verbal ability	توانایی کلامی
musical ability	توانش موسیقی
motor ability	قابلیت حرکت
I can see an innate ability in that follow .	دراو مایه و شایستگی می بینم
To the best of my ability. For all I am worth . As far as in my lies	تا آنجا که تیغم ببرد
seashore musical ability tests	آزمون های استعداد موسیقی سیشور
brace scale of motor ability	مقیاس توانش حرکتی بریس
pecuniary ability to justify a bait	ملائت
ability to pay principle of taxation	اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
mental	عقلی
mental	روحی
mental	فکری
mental	روانی
mental	مغزی هوشی
mental	ذهنی
mental	دماغی
mental a	دیوانگی
mental a	جنون
mental defect	نقص عقلی
mental analysis	تحلیل ذهنی
mental economy	اقتصاد روانی
mental abnormality	اختلال مشاعر
mental hospital	بیمارستانروانی
mental deficiency	عقب ماندگی روانی وفکری
mental confusion	گم گشتگی ذهنی
mental conflict	تعارض روانی
mental apparatus	دستگاه ذهن
mental subnormality	عقب ماندگی ذهنی
mental perception	درک
mental age	سن عقلی
mental defectives	اختلال حواس
mental deficiency	عقب ماندگی ذهنی
mental work	کار فکری
mental measurement	اندازه گیری روانی
mental maturity	رشد
mental maturity	بلوغ ذهنی
mental incapacity	سفه
mental image	تصویر ذهنی
mental hygiene	بهداشت روانی
mental health	سلامت روانی
mental health	بهداشت روانی
mental pabulum	قوت دهنی
mental perception	ادراک
mental perception	دریافت
mental topography	مکان نگاری ذهن
mental structure	ساخت ذهنی
mental status	وضع روانی
mental set	امایه ذهنی
mental retardation	عقب مانده ذهنی
mental retardation	عقب ماندگی ذهنی
mental reservation	خود داری از ذکر مطلبی
mental process	فرایند ذهنی
mental function	کارکرد ذهنی
mental faculty	قوه ذهنی
mental disorder	بیماری روانی
mental disorder	اختلال روانی
mental illness	بیماری روانی
mental disease	بیماری روانی
mental discipline	پرورش ذهنی
mental growth	رشد ذهنی
mental development	رشد ذهنی
mental deterioration	تباهی عقلی
mental derangement	اشفتگی روانی
mental disorder	اختلال مشاعیر
mental faculties	قوی ذهنی
mental disturbance	اختلال روانی
mental examination	معاینه روانی
borderline mental retardation	عقب ماندگی ذهنی مرزی
borderline mental deficiency	نقص عقلی مرزی
secondary mental deficiency	عقب ماندگی ذهنی ثانوی
primary mental abilities	تواناییهای عقلی نخستین
primary mental deficiency	عقب ماندگی ذهنی نخستین
mental element of crime	عنصر روانی جرم
higher mental processes	فرایندهای عالی ذهن
organic mental disorder	اختلال روانی عضوی
california tests of mental maturity	ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
columbia mental maturity scale	مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
we group	گروه خودی
in group	گروه خودی
t group	گروه T
t group	گروه حساسیت اموزی
group	حزب
group	کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group	دسته دسته کردن
group	شیعه
group	طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group	انجمن
group	دسته بندی کردن
group	گروه
group	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group	جمع شدن
group	دسته
out group	برون گروه
group	گروه رزمی
group	جمع اوری چندین چیز با هم
group	مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group	کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group	مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group	جمع کردن چندین وسیله با هم
group	مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group	ناوگروه
group	جمعیت گروه بندی کردن
group	نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
phosphoryl group	گروه فسفریل
primary group	گروه نخستین
minority group	گروه اقلیت
formal group	گروه رسمی
functional group	گروه عاملی
pile group	دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
point group	گروه نقطهای
gas group	گروه گاز
group casting	ریخته گری
group discussion	بحث گروهی
group contracts	قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group contagion	سرایت گروهی
group consciousness	اگاهی گروهی
group casting	ریخته گری گروهی
group atmosphere	جو گروهی
group analysis	تحلیل گروه
group acceptance	پذیرش گروهی
group drive	محرکه گروهی
group dynamics	مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
feeding group	قسمت خوراک دهنده
deactivating group	گروه کم کننده فعالیت
dead group	زمین بیروح
dead group	زاویه بیروح
criterion group	گروه ملاک
coordinated group	گروه کوئوردینانسی
control group	گروه گواه
commutative group	گروه جابجاپذیر
command group	گروه فرماندهی
norm group	گروه هنجار
open group	گروه باز
detail group	قسمت بیگاری
detail group	دسته ماموربیگاری
group captain	سرهنگ هوایی
natural group	گروه طبیعی
feeding group	گروه تغذیه کننده
experimental group	گروه ازمایشی
entry group	گروه واجد شرایط
entry group	واجدین شرایط تخصصی شغلی
entering group	گروه وارد شونده
thiocarbonyl group	گروه تیوکربونیل
end group	گروه انتهایی
encounter group	گروه رویارویی
diastereotopic group	گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
group norms	هنجارهای گروهی
membership group	گروه عضویت
standardization group	گروه معیاریابی
strength group	گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
substituent group	گروه استخلافی
hydrogxyl group	گروه هیدروکسیل
symmetry group	گروه تقارن
tail group	مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
task group	ناو گروه مامور اجرای عملیات
task group	گروه ماموریت زمینی
spelling group	حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
side group	گروه جانبی
marginal group	گروه حاشیهای
reference group	گروه مرجع
repeating group	الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
local group	گروه محلی
salvage group	گروه بازیابی وسایل
salvage group	تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
leaving group	گروه ترک کننده
selected group	گروه گزیده
landing group	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
shot group	گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
group velocity	سرعت گروهی
group theory	نظریه گروهی
group mark	علامت گروه