Dictiornary-Farsi | the disturbing prospect of genetically modified babies | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 47 (5 milliseconds)

English	Persian
the disturbing prospect of genetically modified babies	چشم انداز تشویش برانگیز نوزادان تغییریافته ژنتیکی


Other Matches

genetically	موافق علم پیدایش
genetically	ازلحاظ پیدایش واصل
disturbing	ناراحتونگرانکننده
disturbing moment	گشتاوری که در جهت دوران هواپیما حول یک محور بر ان اثر میکند
disturbing current	جریان پارازیت
babies	نوازش کردن
babies	مانندکودک رفتار کردن
babies	بچه
babies	کودک
babies	طفل
babies	شیرخواره
babies	اسب دوساله
babies	نوزاد
modified	اصلاح شده
modified	تعدیل شده
Babies should be classified as antidepressants.	نوزادان را باید در گروه داروهای ضد افسردگی قرار داد.
modified milk	شیری که اجزا ان را کم وزیاد کرده بکودکان می خوراتتد
modified frequency modulation	که بیت داده را طبق وضعیت بیت قبلی کدگذاری میکند. MFM از FM کاراتر است ولی از کدگذاری RLL کاراتر نیست
modified frequency modulation	روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
modified stock car	اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
modified frequency modulation recording	ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
proctor modified compaction test	ازمایش تراکم اصلاح شده
Due to the review security procedures were modified .	به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
to prospect [for]	جستجو کردن [برای]
to prospect [for]	گشتن [بدنبال]
prospect [of something]	امید موفقیت [در چیزی]
a further 50 are in prospect	۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند
in prospect	مورد انتظار [در برنامه ]
prospect [of something]	آینده نگری [چشم انداز] [پیش بینی] چیزی
in prospect	انتظار داشته
prospect	دور نما چشم انداز
prospect	انتظار
prospect	پیش بینی جنبه
prospect	منظره
prospect	امیدانجام چیزی
prospect	درنما
prospect	اینده نگری
prospect	چشم انداز
prospect	نمود
prospect	مشتری احتمالی
prospect	اکتشاف کردن مساحی
in prospect	در مد نظر
prospect	معدن کاوی کردن
to prospect for gold	جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
prospect of the future	دورنمای اینده
prospect of success	چشم داشت یا امید کامیابی