English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (6 milliseconds)
English Persian
thermal ammeter امپرسنج حرارتی
Other Matches
d.c. ammeter امپرمتر جریان دائم
ammeter دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها
ammeter امپرمتر
ammeter امپرسنج
solenoid ammeter امپرسنج سولنئیدی
battery ammeter امپرسنج باتری
shunt for ammeter شنت امپرسنج
ammeter shunt شنت امپرسنج
hot wire ammeter نوعی وسیله اندازه گیری جریان
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
thermal گرمایی
thermal حرارتی
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal گرم
thermal دمایی
thermal مربوط به گرما
thermal power مقدار حرارتی
thermal power توان حرارتی
thermal printer چاپگر حرارتی
thermal protection محافظت حرارتی
thermal radiation تشعشع حرارتی
thermal radiation تابش حرارتی
thermal reservoir منبع گرمایی
thermal resistor ترمیستور
thermal reservoir منبع گرما
thermal pollution الودگی گرمایی
thermal gradient گرادیان دما
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal instability ناپایداری حرارتی
thermal insulation گرمابندی
thermal insulation عایقکاری در برابرگرما
thermal insulation عایق کاری گرمایشی
thermal ionization یونش گرمایی
thermal fatigue خستگی حرارتی
thermal resolution حداقل اختلاف حرارت
thermal waves امواج گرمایی
thermal unit واحدسنجش گرما
thermal treatment عملیات گرمایی
thermal wax روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal target هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal switch سویچ حرارتی
thermal stress ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal stress تنش حرارتی
thermal springs چشمههای اب گرم
thermal spring چشمه اب گرم
thermal shock تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal shadow سایه روشن حرارتی
thermal shadow سایههای حرارتی
thermal scanning غربال گرمایی
thermal resolution حداقل سنجش حرارت
thermal pollution آلودگی گرمایی
thermal exposure میزان جذب حرارت
thermal exposure در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal conductivity رسانندگی گرمایی
thermal conductivity رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductance گرمارسانایی
thermal conductance گرمارسانندگی
thermal capacity فرفیت گرمایی
thermal battery باطری حرارتی
thermal agitation اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity حس دما
thermal flux شار گرما
thermal flux شار گرمایی
thermal decomposition تجزیه گرمایی
thermal devices ابزارهای حرارتی
thermal expansion انبساط حرارتی
thermal excitation برانگیختگی گرمایی
thermal equilibrium تعادل گرمایی
thermal enrichment گرمافزونی
thermal energy انرژی گرمایی
thermal emission تابش حرارتی
thermal efficiency راندمان حرارتی
thermal effects اثرات حرارتی
thermal effect اثر گرمایی
thermal effect اثر گرما
thermal dissociation تفکیک گرمایی
british thermal unit واحد بریتانیایی گرما
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
differential thermal analysis تجزیه گرمایی تفاضلی
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
internal thermal resistance مقاومت حرارتی داخلی
lattice thermal resistivity مقاومت ویژه گرمایی شبکه
thermal critical point نقطه توقف
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
thermal agitation voltage اثر گرما
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
british thermal unit واحد گرمایی بریتانیا
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com