Dictiornary-Farsi | threat appeal | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 60 (5 milliseconds)

English	Persian
threat appeal	توسل به تهدید


Other Matches

threat	تهدید
threat	دشمن تهدید کردن
threat	خصم
threat	خطر
threat	ترساندن
threat	تهدید کردن
threat study	بررسی توسعه تهدید دشمن
to threat any one with death	کسیرا بمرگ
to threat any one with death	تهدیدکردن
launch a threat	تهدید کردن
threat study	بررسی امکانات رزمی دشمن
threat force	نیروی دشمن نیروی مخالف
threat force	نیروی تهدید کننده
damage threat	احتمال تولید خسارت
triple threat	بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
damage threat	منطقه احتمال تولید خسارت
to respond to blackmail [a threat]	پاسخ دادن به باج گیری [ تهدیدی]
appeal	چنگ زدن
appeal	توسل
appeal	جاذبه
appeal	پژوهش
appeal	استیناف
appeal	جذبه
appeal	التماس
appeal	درخواست
appeal	تشبث کردن استیناف دادن
appeal	فرجام
appeal [to] or [for]	درخواست [برای] [استیناف در دادگاه]
appeal	رجوع
to appeal [to]	درخواستن [رجوع کردن به] [التماس کردن] [استیناف کردن در دادگاه]
to forfeit an appeal	درخواست تجدید نظر را از دست دادن [قانون]
To appeal (turn)to someone for help.	دست به دامن کسی شدن
object of appeal	فرجام خواسته
object of appeal	مستانف عنه
object of appeal	پژوهش خواسته
lodge an a appeal	شکایت کردن
courts of appeal	دادگاه عالی محکمه استیناف
courts of appeal	دادگاه پژوهش
courts of appeal	دادگاه استیناف
courts of appeal	محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
courts of appeal	دادگاه استان
court of appeal	دادگاه عالی محکمه استیناف
court of appeal	دادگاه پژوهش
court of appeal	محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
court of appeal	دادگاه استان
sex appeal	جاذبه جنسی
appeal for tenders	درخواست مزایده
appeal play	تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
lodge an a appeal	عرضحال دادن
court of appeal	دادگاه استیناف
fear appeal	توسل به ترس
consumer appeal	تاثیر محصول روی مصرف کننده
appeal to arbitration	توسل به داوری
appeal to arbitration	رجوع به حکمیت
petition to court of appeal	عرضحال استینافی
appeal to the supreme court	فرجام خواستن
person aganist whom appeal	court supreme the madeto been has ممیزعنه
his appeal met no response	پاسخی پدر خواست که اوترسید
person aganist whom appeal	فرجام خواه

threat appeal

توسل به تهدید