Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
English
Persian
tick tack
تیک تیک
tick tack
صدای زدن دل یاضربان قلب
Other Matches
tack
مشی
tack
پونز زدن
tack
ضمیمه کردن
tack
تک
tack
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tack
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tack
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack
میخ سر پهن
to tack down
میخکوب کردن
to tack down
میخ دار کردن
tack
میخ زدن
tack
خوراک
tack
پونز رویه
tack
میخ سرپهن کوچک
How does he
[she]
tick?
او
[مرد ]
[زن]
چطور
[از نظر روانی]
عمل میکند؟
to tick
کار کردن به نحوه ویژه یا درست
to the tick
درست درسروقت
tick
علامت
tick
سخت ترین مرحله
tick
چوبخط
tick off
نشان رسیدگی و مقابله
tick
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
on tick
روی اعتبار
on tick
نسیه
tick
خطنشان گذاردن خط کشیدن
tick
چوبخط زدن نسیه بردن
tick
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
tick
قلاب
tick
قلاب کوچک
tick
تیک تیک
to change the tack
تغییر رویه دادن
they p tack to the harbour
برگشتندبه بندرگاه
tack weld
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
starboard tack
حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
tack coat
پوشش نهائی جاده با قیر
tack coat
اندود اتصال
tack coat
چسب اندود اندود سطحی
tack hammer
چکش میخ کوبی کوچک
tack rivet
پرچ بی بار
tack tall
گزاف گفتن
tack weld
نقطه جوش
to tick somebody off
[British E]
از کسی عیب جویی کردن
to tick somebody off
[British E]
کسی را سرزنش کردن
itch tick
فعل جرب
magnetic tick
تق مغناطیسی
tick fever
تب کنهای
tick fever
تب راجعه
tick mark
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com