English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
tier table میز کوچک
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
tier محکم کننده
tier ردیف
tier رده صف
tier ردیف افقی
tier ردیف کردن
tier زنجیر لنگر
tier لایه
tier ردیف صندلی
tier ردیف شدن
three-tier car carrier حملماشینسهطبقه
basic type double tier formwork قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
basic type single tier formwork قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
table طرح کردن
get table بدست اوردنی
get table دست یافتنی
table look up مراجعه به جدول
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table look up جستجوی جدول
inner table میزداخلی
the f. of a table باید
under the table <idiom> زیرمیزی
the f. of a table بطوریکه
look up table جدول مراجعهای
two way table جدول دو سویی
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
table saw تابلونمایشگر
table جدول
table مطرح کردن
table کوهمیز
table در فهرست نوشتن
table روی میز گذاشتن
table معوق گذاردن
table از دستور خارج کردن
table خوان
table فهرست
table لیست
table لوح جدول
table سفره
table میز
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table تو گذاردن
table به صورت جدول دراوردن
table میزبازی
table به جدولی انتقال دادن
table spoonful قاشق سوپخوری
time table جدول زمانی
table of distribution جدول تقسیم اماد
table of distribution جدول توزیع
table of authorities جدول اولیا امور
time table جدول زمان بندی
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table of equipment جدول ساز و برگ
table of organization جدول سازمان
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table point جدول امتیازها
table spoon قاشق سوپ خوری
table set دستگاه میزی
table set وسیله رومیزی
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
tide table جدول کشند
tide table جگول جزر و مد
table of allowance جدول سهمیه مجاز
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
symbolic table جدول علائم
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها
tilting table میز نوسان دار
swivel table میز نوسان دار
state table جدول حالات
spelling table جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
to serve at table پیشخدمتی کردن
serve at table پیشخدمتی کردن
sand table میز مخصوص شن بازی بچه ها
round table کنفرانس میز گرد
table telephone تلفن رومیزی
table tomb گورصندوقی وتخت
table linen رومیزی
table linen دستمال سفره
table land زمین هموار
table lamp لامپ استاندارد
table instrument وسیله رومیزی
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table comparator مقایسه کننده نوارها
table waters ابهای معدنی سر سفره
table water سفره اب زیر زمینی
table ware لوازم میز یا سفره
table utility برنامه کمکی جدولی
rotary table میز گردان
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table <idiom> سرو کردن غذا
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table جدوللیگ
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
dinner table میزغذاخوری
dining table میزغذاخوری
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
turn table میز سمت
turn table میز چرخش
truth table جدول درستی جذول صحت
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
turn table سینی گردش درسمت
type table نوع جدول سازمان
table mixer توپتنیسرویمیز
table extension صفحهانقراض
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
outer table تختهخارجی
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
type table نوع جدول تیر
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
water table سطح ایستایی
expectancy table جدول انتظار
expansion table میز کشویی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table عسلی
end table میزکوچک دم دستی
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
embarkation table جدول بارگیری
earth table رج بنا
earth table سنگ رگی
external table جدول برونی
firing table جدول تیر
water table ابخوان سفره
addition table جدول افزایشی
gaming table میزقمار
gaming table میزبازی
function table جدول تابعی
frequency table جدول بسامد
fourfold table جدول چهارخانه
fly table میز تا شونده
firing table جدول تیراندازی
drip table میز چکانش
astronomical table زیگ
astronomical table ذیج
decimal table جدول تصمیمی
data table جدول داده ها
convertible table میزتاشو
water table سطح ایستائی اب
character table جدول شناسایی
circular table میز گرد
convertible table میز صحرایی تا شونده
conversion table جدول تبدیل
contingency table جدول وابستگی
decision table جدول تصمیمی
decision table جدول تصمیم
drawing table میز نقشه کشی
drain table میز قطران
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
deviation table جدول انحراف
billiard table میز بیلیارد
deviation table جدول انحراف مغناطیسی
delivery table میز تحویل
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table جدول تصمیم گیری
collapsible table میز تاشو
water table سطح ابهای زیر زمین
mutilation table جدول بارگیری پیش بینی شده
periocic table جدول تناوبی عناصر
night table پاتختی
dressing table میز اینه داروکشودار
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com