English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
time table جدول زمانی
time table جدول زمان بندی
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
I'll let you know when the time comes ( in due time ) . وقتش که شد خبر میکنم
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table روی میز گذاشتن
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
get table بدست اوردنی
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table کوهمیز
table طرح کردن
get table دست یافتنی
table به صورت جدول دراوردن
table به جدولی انتقال دادن
table سفره
table خوان
table لوح جدول
table لیست
table فهرست
under the table <idiom> زیرمیزی
table از دستور خارج کردن
table معوق گذاردن
look up table جدول مراجعهای
table در فهرست نوشتن
table مطرح کردن
table جدول
table تو گذاردن
table میزبازی
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
two way table جدول دو سویی
the f. of a table باید
the f. of a table بطوریکه
table look up جستجوی جدول
table look up مراجعه به جدول
table saw تابلونمایشگر
inner table میزداخلی
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table میز
outer table تختهخارجی
delivery table میز تحویل
function table جدول تابعی
movement table جدول حرکت ستونهای موتوری
water table سطح ایستائی اب
mutilation table جدول بارگیری پیش بینی شده
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
night table پاتختی
deviation table جدول انحراف مغناطیسی
deviation table جدول انحراف
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
truth table در جبر بولی
gaming table میزبازی
trivet table میز سه پایه
decision table جدول تصمیم
manning table جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
decision table جدول تصمیم گیری
water table سطح ایستای
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
turn table سینی گردش درسمت
turn table میز سمت
turn table میز چرخش
truth table جدول درستی جذول صحت
decision table جدول تصمیمی
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
water table سطح ابهای زیر زمین
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
mealing table صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
truth table جدول درستی
manning table جدول مشاغل
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
feed table صفحهعلوفه
the leg of the table پایه میز
dinner table میزغذاخوری
league table جدوللیگ
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
extending table میزبازشو
billiard table میز بیلیارد
computer table میزکامپیوتر
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
dining table میزغذاخوری
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
contingency table جدول وابستگی
imposing table در چاپخانه رانگا
conversion table جدول تبدیل
lay the table چیدن میز
table mixer توپتنیسرویمیز
convertible table میز صحرایی تا شونده
collapsible table میز تاشو
table extension صفحهانقراض
table cut تراشتختهای
circular table میز گرد
printer table میزچاپگر
character table جدول شناسایی
convertible table میزتاشو
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
jolting table میز لرزان
data table جدول داده ها
addition table جدول افزایشی
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
lie on the table از دستور خارج شدن
wait table <idiom> سرو کردن غذا
vigenere table جدول رمز وی گنر
loading table جدول بارگیری
lookup table جدول مراجعه
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
lord's table میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
earth-table رج بنا
decimal table جدول تصمیمی
type table نوع جدول سازمان
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
table manners روشغذاخوردنفردی
astronomical table ذیج
astronomical table زیگ
gipsy table میزگردسه پایه
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
gaming table میزقمار
lay on the table از دستور خارج کردن
trestle table میز سهپایه
virtual table جدول مجازی
leontief table جدول لئونتیف
leontief table نگاه کنید به :
leontief table table output Input
water table سطح ایستایی
table beet چغندر
firing table جدول تیراندازی
table utility برنامه کمکی جدولی
table ware لوازم میز یا سفره
table water سفره اب زیر زمینی
table waters ابهای معدنی سر سفره
table comparator مقایسه کننده نوارها
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table instrument وسیله رومیزی
table lamp لامپ استاندارد
table land زمین هموار
table linen دستمال سفره
table telephone تلفن رومیزی
symbolic table جدول علائم
firing table جدول تیر
embarkation table جدول بارگیری
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
spelling table جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
state table جدول حالات
end table میزکوچک دم دستی
swivel table میز نوسان دار
tilting table میز نوسان دار
symbol table جدول نمادها
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
table linen رومیزی
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table of allowance جدول سهمیه مجاز
table spoonful قاشق سوپخوری
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
expectancy table جدول انتظار
expansion table میز کشویی
expansion table میز کشابی
tide table جگول جزر و مد
tier table میز کوچک
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
multiplication table جدول ضرب
multiplication table جدول بس شماری
table spoon قاشق سوپ خوری
table set دستگاه میزی
table of authorities جدول اولیا امور
table of distribution جدول توزیع
table of distribution جدول تقسیم اماد
table of equipment جدول ساز و برگ
end table عسلی
table of organization جدول سازمان
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
external table جدول برونی
table point جدول امتیازها
table set وسیله رومیزی
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
drain table میز قطران
drawing table میز نقشه کشی
periocic table جدول تناوبی عناصر
permutation table جدول تعیین رمز
permutation table جدول کلمات رمز
drilling table میز مته کاری
pier table میز زیر ایینه قدی
drip table میز چکانش
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
fly table میز تا شونده
table cloth سفره
table cloth رومیزی
frequency table جدول بسامد
type table نوع جدول تیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com