Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
to correct yhe press	چیز چاپ شده غلط گیری کردن
Other Matches
correct	صحیح کردن تصحیح کردن
correct <adj.>	صحیح
correct <adj.>	مناسب
correct	دقیق یا درست
correct	پاک کردن خطا از چیزی
correct	روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct	درست کردن
correct	تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
correct	تصحیح کردن
correct	اصلاح کردن تادیب کردن
correct	درست
correct	صحیح
correct <adj.>	درست
correct <adj.>	شایسته
neither report was correct	هیچیک از ان دو گزارش درست نبود
range correct	برد خوب
range correct	فرمان برد خوب
correct response	پاسخ درست
A correct answer.	جواب صحیح
accurate [correct] <adj.>	درست
accurate [correct] <adj.>	شایسته
accurate [correct] <adj.>	صحیح
accurate [correct] <adj.>	مناسب
apply a correct holt	اجرای فن صحیح کشتی
to press up	با فشار بالابردن
to press up	سوی بالافشار دادن
press-up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press	تاکتیک دفاعی فشرده
in the press	زیر چاپ
in the press	تحت طبع
press up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press	وارداوردن
press	دستگاه فشار
press	عامل موثر
press	ماشین فشار
press	فشار
press	دادن
press	ماشین چاپ
press	چاپ فشار
press	جمعیت
press	دستگاه پرس
press	مطبوعات جراید
press	ازدحام
press	ازدحام کردن اتوزدن
press	فشردن زور دادن
press	مطبعه
press	قاب راکت تنیس
press	فشار روی دفاع
press	بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press	فشاراوردن
press	عصاره گرفتن
press	قفسه
press	فشار دادن با انگشتان
press	له کردن
press	چاپ
press	مطبوعات
press	فشار دادن
press	فشردن
press part	بخش فشرده
punch press	پرس منگنه
punching press	پرس سوراخ کننده
screw press	قید
press mark	علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
sewing press	ماشین کتابدوزی
press board	مقوای فشرده
screw press	منگنه
rolling press	الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
press law	قانون مطبوعات
press key	تکمه فشاری
pneumatic press	پرس بادی
press agent	مامور اگهی و تبلیغ
press attache	وابسته مطبوعاتی
percussion press	پرس ضربهای
press bed	بخش زیرین پرس
oil press	دستگاه عصاری
press brake	پرس خمشی
press cast	ریختن تحت فشار
press vice	منگنه
press casting	ریخته گری فشاری
press fit	پرس شده
press gallery	جای ویژه مخبرین جراید درمجلس
press gallery	لژ نمایندگان مطبوعات
press hot	فشردن گرم
plate press	پرس صفحه باتری
solids press down	دج ها سوی پایین فشار می اورند
straightening press	پرس مستقیم کنی
press cutting	برش دهنده فشاری
press officer	سخنگوییکارگانیاموسسه
stop press	خبریابخشیکهپسازچاپسایرقسمتهایروزنامهچاپشود
To press ones luck .	لگد به بخت خود زدن
to press charges against someone	ازکسی قانونی شکایت کردن [کسی را متهم کردن]
in the press conference	در مصاحبه مطبوعاتی
yellow press	مطبوعات جنجالی
to press ahead with	با زور ادامه دادن
press report	گزارش خبری
press corps	گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
press wheel	چرخفشار
press chamber	حفرهفشار
tiger press	حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
to press against any thing	بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
to press back	با فشار عقب بردن
to press for an answer	با صرار یا فشار پاسخ خواستن
to press the button	دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
to send to the press	برای چاپ فرستادن
treadle press	ماشین چاپ پایی
wine press	چرخشت
etching press	ماشینچاپقلمزن
garlic press	سیرخودکن
lithographic press	چاپزغالی
pollen press	فشارگرده
press bar	دستهفشار
solids press down	اجسام جامد سوی
press release	مطلب مطبوعاتی
briquetting press	پرس متعادل یا بالینگ پرس
c frame press	پرس با قالب "سی " شکل
cabbaging press	پرس هیدرولیک
clean and press	حرکت پرس وزنه برداری
clothes press	گنجه جا رختی
copying press	منگنه سوادبرداری
cutting press	پرس قطع کننده [مهندسی]
die press	فشردن
press campaign	مبارزه مطبوعاتی
crank press	پرس کششی اهرم
drawing press	پرس کششی
drill press	متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drill press	دستگاه مته
drop press	پتک خودکار اهنگری
extrusion press	اشترانق پرسه
bench press	پرس میزی
printing press	ماشین چاپ
press releases	مطلب مطبوعاتی
gutter press	نگارش هایامطبوعات پست
press-ups	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press box	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press boxes	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press gang	دسته مامور جلب مشمولین
press gangs	دسته مامور جلب مشمولین
press-gang	دسته مامور جلب مشمولین
press-ganged	دسته مامور جلب مشمولین
press-ganging	دسته مامور جلب مشمولین
press-gangs	دسته مامور جلب مشمولین
press conference	مصاحبه مطبوعاتی
press conferences	مصاحبه مطبوعاتی
baling press	بالینگ پرس
baling press	پرس متعادل
filter press	صافی فشاری
folding press	پرس خم کاری
forging press	پرس چکش کاری
hot press	اهار زدن
hot press	جلادادن
hot press	برق انداختن
legg press	تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
mechanical press	پرس
hot press	مهره کشیدن
hydrostatic press	منگنه ابی
hydraulic press	پرس هیدرولیکی
hot press	پرس کردن گرم
hot press	منگنه ماشین اهار
letter press	مواد چاپی
letter press	نوشته وابسته به عکسها
liberty of the press	ازادی مطبوعات
oil press	چرخ روغن گیری
need press theory	نظریه نیاز- فشار
hot press	مهره
moulding press	منگنه
freedom of the press	ازادی مطبوعات
freedom of the press	ازادی نگارش
power press	پرس
power press extrusion	طریقه اشترانق پرس
press (push) one's luck <idiom>	به شانس بستگی داد
die stamping press	پرس حدیده
press cast process	فرایند ریخته گری فشاری
multi stage press	پرس چند طبقه
beam bending press	پرس خم کننده میله
press copy book	دفتر کپیه
air operated press	پرس بادی پنوماتیکی
i gave it a slight press	انرا کمی فشار دادم
Press the elevator button.	تکمه آسانسور رافشار بدهید
press of sail or canvas	ان مقداربادبان که باد اجازه دهد
die stamping press	پرس قالب گیری حدیدهای
double accentric press	پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
hand screw press	پرس پیحی دستی
double action press	پرس دو واکنشی
gap frame press	پرس "سی " شکل
drill press vise	گیره ماشینی
the press of modern life	فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
stretch press die	قالب انبساطی
drop forging press	پرس اهنگری حدیدهای
rotating table press	پرس مدور
pressing: standing press	پایهفشار
column screw press	پرس پیچی ستونی
press campaingn or stunt	مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
concrete tile press	پرس صفحهای بتن
press of sail or canvas	بادبان بفراخور باد
dial feed press	پرس میزی گردان
dial feed press	پرس رولور
double action drawing press	پرس کششی دوکاره
four column friction screw press	پرس اصطکاکی چهار ستونی
vincent friction screw press	پرس وینسنت
double action cam drawing press	پرس کششی دو واکنشی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com