English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
track circuit مدار خط
Other Matches
track مسیر
track اثار
track مسیرطی شده
track ردیابی کردن
track تعقیب مسیر کردن
track تعقیب کردن
track در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track ایز راه
track دنبال کردن
track پی کردن
track لبه
track باریکه
track پیگردی کردن
track رد پا
track اثر
track خط اهن جاده
track راه
track نشان
track مسابقه دویدن
track تسلسل
track توالی ردپاراگرفتن
track خط سیر
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track دنبال کردن یک مسیر به درستی
to be on one's track رد کسیرا گرفتن
to be on one's track مراقب حال کسی بودن
keep track of <idiom> نگهداری یاداشت
to be on one's track زاغ سیاه کسی راچوب زدن
to keep the track of something پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
track شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track رد
track ادامه گوی در مسیربولینگ
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیدا کردن
track جاده
track خط
track مسیر دو
track راهچه
to keep the track of something ردچیزیراداشتن
track شیار
y track سه راهی در خط اهن
off the track از موضوع پرت
one track فقط در یک وهله
off the track بیرون
off the track ازخط پی گم کرده
one track کوتاه فکر
track down <idiom> جستجو کردن
i followed his track ردپایش را گرفتم
track با طناب کشیدن راه
track زمین بازیهای میدانی
one track فاقد قوه ارتجاعی
track off انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
track ایز
one track یک راهه
exit track خروجیخطآهن
crane track جرثقیل خودکار
bogie and track مراحللاستیکسازی
curtain track میلهپرده
track return مدار برگشت
to lay the track ریل کشیدن
track number زمانشمار
track records پیشینه
locomotive track مسیرلوکوموتیو
rail track خطآهن
track lighting لامپشیار
track idler شیارچرخ
bridle track اسب رو
track clearer جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
bridle track ایز سوارکاران
bridle track راه باریک
spur track جاده فرعی
track frame قالبشیار
track density تراکم شیار
track diagram دیاگرام خط
chain track مسیر زنجیر
crane track واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
running track لبهدرحالحرکت
track mode روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
rotating track مسیر/خطدوار
rail track مسیرریل
track link اتصالشیار
track down a person رد پای کسی را گرفتن و او رادستگیر کردن
trick track بازی تخته نردقدیمی
track bond ربط
true track تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
track ball گوی پیگردی گوی شیار
track ball گوی نشان
track and field دو و میدانی
track and field دیسک و غیره
track and field چکش
track and field ه
to lay the track خطاهن کشیدن
to lay the track ریل گذاری کردن
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
cinder track زمین دو
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
training track مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
track tension تنظیم شنی تانک
track meeting مسابقه دوومیدانی
track mode روش تعقیب هدف
track and field وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
track per inch مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
track pitch فاصله شیار
track pitch گام شیار درجه شیار
track records آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track production فهور هدف
track production شروع تعقیب هدف
track record سابقه
track spacing فاصله بین تعقیبها
track telling ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
track tension کششی شنی
clock track شیار زمان سنجی
track records سابقه
track record پیشینه
neutralize track هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
forklift track جرثقیل
single track تک راهه
single track فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
feed track شیار پیشبری
drop track تعقیب را قطع کنید
drop track تعقیب موقوف
double track خط
double track دو
the police are on his track مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
sweeper track مسیر حرکت ناو مین جمع کن
railway track خط اهن
forklift track منجنیق
forklift track بیل مکانیکی
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
nine track tape نوار نه شیاره
intended track مسیر تعیین شده هواپیما
intended track مسیر پیش بینی شده هواپیما
primary track شیار اولیه
primary track شیار اصلی
hunter track مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
hostile track تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
half track خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
half track هاف تراک
ground track مسیر زمینی
seven track tape نوار هفت شیاره
full track شنی دار کامل
railway track مسیر راه اهن
alternate track شیاراصلاح پذیر
inside track <idiom> سودبردن
one-track mind <idiom> تنها به یک چیز فکر کردن
off the beaten track <idiom> غیر عادی
lose track of <idiom> ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
track meet مسابقاتورزشی
title track قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
one-track mind فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
warning track منطقهجریمه
banked track پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
banking track انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
track shoe عاج
creeper track زنجیر خزشی
cycle track راه دوچرخه رو
alternate track شیار تغییرپذیر
alternate track شیار جایگزین
alternate track شیار متناوب
the police are on his track شهربانی اوراتعقیب میکند
the track of a comet مسیر ستاره دنباله دار
music track تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
timing track شیار تنظیم وقت
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
music track تیتر آهنگ
to lose track [of] فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
dirt track car نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
head per track disk دیسک با هد هر شیار
dirt track racing مسابقه در مسیر گلی و شنی
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
railway track layer ریل گذر راه اهن
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
track layting tractor تراکتور چرخ زنجیری
Track and field events . مسابقات دو میدانی
ball retour track مسیر بازگشت گوی بولینگ
track search keys کلیدهایجستجویزمان
secondary marshalling track دومینراهباریکه
track roller frame قالبگردندهشیاردار
track [on a sound recording medium] تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
double track railway bridge پل راه اهن باسکوی دوبل
track [on a sound recording medium] تیتر آهنگ
circuit اتصال الکتریکی
circuit مدار جریان
circuit حوزه قضائی
circuit حوزه صلاحیت دادگاه
circuit یچ کردن عملیات انجام میدهد
circuit وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuit مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuit مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit طرح گرافیکی یک مدار
circuit اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
circuit دایره
circuit گردش
circuit مسیر گردش
circuit مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com