Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
transporter bridge	پلانتقال
Other Matches
transporter	ترابرگر
transporter	انتقال دهنده
transporter	منتقل کننده
transporter	دستگاه ناقله
transporter	ناقل
tank transporter	خودرو مازتانک بر
cargo transporter	جعبه حمل بار درهواپیما یا ناو سکوی حمل بار
pallet transporter	لیفت تراک
cargo transporter	کانکس
pallet transporter	فورک لیفت ترازو دار
bridge	تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge	استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge	پل
bridge	پل فرماندهی کشتی
bridge	سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge	وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge	بازی ورق
bridge	پل ساختن
bridge	برامدگی بینی
bridge	سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge	جسر
bridge	اتصال دادن
bridge	پل زدن
bridge	پل فرماندهی
bridge	compassplatform : syn
bridge	دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
railway bridge	پل راه اهن
railroad bridge	پل راه اهن
pontoon bridge	پل موقت
pontoon bridge	پل شناور قایقی
navigating bridge	پل ناوبری
oxygen bridge	پل اکسیژنی
operating bridge	پل کارگاهی
ribbon bridge	پل تاشونده
ribbon bridge	پل کرکرهای
operating bridge	پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
signal bridge	پل مخابره ناو
salt bridge	پل نمک
road bridge	پل خیابان
road bridge	راه پل
road bridge	پل راه
rise of a bridge	خیز طاق پل
irish bridge	پل ایرلندی
natural bridge	پل طبیعی
movable bridge	پل بازشو
movable bridge	پلی که میشودجابجا نمود
lattice bridge	پل نردهای
irish bridge	ابنمای مغروق
irish bridge	پل مغروق
irish bridge	اب نما
inductance bridge	پل اندوکتیویته
impedance bridge	پل اندازه گیری مقاومت
impedance bridge	پل امپدانس
highway bridge	راپل
lattice bridge	پل شبکهای
lever bridge	پل باز شو
lever bridge	پل بالا رو
movable bridge	پل متحرک
maxwell m l bridge	پل ماکسول
maxwell bridge	پل اندازه گیری ماکسول
magnetic bridge	پل رلوکتانس
magnetic bridge	پل مغناطیسی
loading bridge	پل بارگیری
lifting bridge	پل بالارو
bridge assembly	برآمدگیسیمها
signal bridge	پل مخابرات ناو
stick bridge	پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
portal bridge	پلدروازهای
lift bridge	پلبالارو
compass bridge	قطبنمایعرشهکشتی
bridge of nose	برآمدگیبینی
beam bridge	پلمیلهای
bass bridge	پایهباس
arch bridge	پلقوسدار
wien bridge	پل وین
through arch bridge	پلکمانسراسری
treble bridge	پلصدایزیر
cross a bridge before one comes to it <idiom>	درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
cross that bridge when you come to it <idiom>	[به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
lattic-bridge	تیر حمال مشبک
lattic-bridge	پل نرده ای
bridge finance	وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge loan	وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
water under the bridge <idiom>	همه چیز عوض شده
wheatstone bridge	مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
weigh bridge	قپان تخت قنطار کش
that bridge has openings	ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
swing bridge	پل نوسان دار
swing bridge	پل گردان
spar bridge	پل ساخته شده ازگرده چوب
spar bridge	پل الواری
slab bridge	پل تاوه
slab bridge	پل دالو
the instability of a bridge	نا استواری پل
the pier of a bridge	پایه پل
the span of a bridge	چشمه یا دهانه پل
weatstone bridge	پل ویتستن
truss bridge	پل اسکلت فلزی
truss bridge	پل خرپایی
truss bridge	پل با تیر مشبک
truss bridge	پل دارای اسکلت اهنی
trestle bridge	پل پایه خرپایی
treadway bridge	پل دوخطه
treadway bridge	پل عبور موقتی پیاده
skew bridge	پل کج
clapper bridge	پل سنگی
bridge shoe	زیره پل
bridge shoe	پاشنه
bridge shoe	پاشنه پل
bridge seat	پاشنه پل
bridge seat	تکیه گاه
bridge rectifier	یکسوکننده بریج
bridge rectifier	یکسو کننده پلوار
bridge plate	پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge pier	پایه پل
canal bridge	پل کانال
canal bridge	پل کیالی
cantilever bridge	پل معلق
chain bridge	پل معلق
chain bridge	پل زنجیری
capacitance bridge	نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge	پل کنسول
cantilever bridge	پل طرهای
cantilever bridge	پل بازودار
cantilever bridge	پایه پل
cantilever bridge	ستون پل
cantilever bridge	پل قپانی
bridge escape	فرار از پل
bridge deck	بدنه پل
bridge circuit	مدار پلوار
bascule bridge	پل متحرک
bailey bridge	پل متحرک وموقتی
asses bridge	قضیه حماریه
arched bridge	پل قوسی
arched bridge	پل کمانهای
suspension bridge	پل اویزان
bascule bridge	پل قپانی
bascule bridge	پل باسکولی
bridge carriageway	شوسه پل
bridge building	پل سازی
bridge head	سر پل ساحلی
bridge head	سر پل
bascule bridge	پل اهرمی
bascule bridge	پل متحرک باسکولی
bascule bridge	پل بازشونده
bascule bridge	پل بازشو
flying bridge	پل هوایی
flag bridge	پل تیمساران
girder bridge	پل بیلی متوسط
gap bridge	گلویی ماشین تراش
flag bridge	پل پرچم
float bridge	پل شناور
flumed bridge	پل تنگ کننده معبر اب
floating bridge	پل شناور
floating bridge	پل متحرک موقتی
pedestrian bridge	پل پیاده رو
suspension bridge	پل معلق
foot bridge	پل پیاده رو
flying bridge	پل موقتی
flying bridge	پل شناور
girder bridge	پل پوتری
girder bridge	پل تیر حمالی
conductivity bridge	پل برق رسانایی
decade bridge	پل دهگانه
deck of a bridge	صفحه پل
deck of a bridge	کف پل
heydweiler bridge	پل هایدویلر
draw bridge	پل کششی
girder bridge	پل چند تکه قابل نصب رویهم
measuring bridge	پل اندازه گیری
enclosed bridge	پل فرماندهی سر پوشیده
fixed bridge	پل ثابت
handling bridge	پل بار
fixed bridge	پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
jack knife bridge	پل متحرک تاشو
slide wire bridge	پل ویتستن لغزان
The flood swepot away the bridge.	سیل پل رابرد
half-through arch bridge	پلازوسطکمانی
lattice suspension bridge	پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
frequency measuring bridge	پل اندازه گیری فرکانس
lattice suspension bridge	پل اویزشی مشبک
highfrequency measuring bridge	پل اندازه گیری فرکانس بالا
maxwell wien bridge	پل اندازه گیری ماکسول-وین
deck arch bridge	پلمنحنی
dry gap bridge	پل خشکی
three phase bridge tape	اتصال گرتس سه فازه
three phase bridge tape	مدارگرتس سه فاز
three phase bridge tape	circuit rectifying
three phase bridge connection	اتصال پل سه فازه
multi span bridge	پل چند دهانه
bridge spot weld	جوشکاری نقطهای
cable suspension bridge	پل معلق با سیم تابیده
cable suspension bridge	پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
dry gap bridge	پل مخصوص اب بریدگی
dry gap bridge	پل ابرویی
material handling bridge	پل باربری
turnable foot bridge	پل پیاده رو گردان
vertical lift bridge	پل بالارو
container-loading bridge	پلورودبستههابهکشتی
floating pontoon bridge	پل پونتون

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com