English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (9 milliseconds)
English Persian
triangle of forces مثلث نیروها
triangle of forces سه گوشه نیروها
Other Matches
right triangle مثلث راست گوشه [ریاضی]
right triangle مثلث راست گوشه
triangle مثلث
triangle سه پهلو سه بر
right triangle مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
triangle سه گوش
astronomical triangle مثلث نجومی
isosceles triangle مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
celestial triangle traingle astronomical
triangle exercise تمرین مثلث گیری درتیراندازی
triangle exercise کار با مثلث قلق گیری
spherical triangle مثلث کروی
astronomical triangle celestialtriangle : syn
right angled triangle مثلث قائم الزاویه
maxwell triangle مثلث ماکسول
impedance triangle مثلث اتصال کوتاه
impedance triangle مثلث مقاومت ها
impedance triangle مثلث ناگذرایی
color triangle مثلث رنگ نما
maxwell triangle مثلث رنگ ماکسول
triangle pass پاس مثلثی
equilateral triangle سه پهلو برابر [ریاضی]
equiangular triangle سه پهلو برابر [ریاضی]
equiangular triangle مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
equilateral triangle مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
Egyptian triangle [سه، چهار یا پنج گوش]
base of a triangle قاعده [مثلثی] [ریاضی]
area of a triangle مساحت مثلث
eternal triangle رابطهعاشقانهوحسادتآمیز بیندومردویکزنیادوزنویکمرد
voltage triangle مثلث ولتاژها
inscribed circle [of a triangle] دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
forces بزور بازکردن
forces قدرت
forces مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces شروع به عمل یا کار
forces نیروی نظامی
forces مجبورکردن بزورگرفتن
forces مسلح کردن
forces درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces خشونت نشان دادن
forces بردار نیرو
forces شدت عمل
forces عده
forces قوا
forces نفوذ
forces عنف
forces جبر
forces بی عصمت کردن
forces وادار کردن
forces قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces فشار دادن
forces یکان قسمت نظامی
forces مجبور کردن
forces بازور جلو رفتن تحمیل
forces بیرون کردن
forces راندن
forces نیرو
forces زور
forces تحمیل کردن
forces نافذ
forces مجبورکردن
forces پاس بی هدف
forces تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
political forces نیروهای سیاسی
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
screening forces نیروهای پاسیور
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
restraining forces نیروهای مهار کننده
parallelogram of forces متوازی الاضلاع نیروها
resolution of forces تجزیه نیروها
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
people forces نیروی پایداری
people forces نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
polygon of forces کثیرالاضلاع نیروها
polygon of forces بس گوشه نیروها
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
fundamental forces اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
police forces دادگاه پلیس
police forces نیروی پلیس
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
police forces نیروی انتظامی
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
armed forces نیروهای مسلح
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
task forces نیروی اجرای عملیات
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces تاسک فورس
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
system of forces دستگاه نیروها
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces نیروهای مولفه
composition of forces ترکیب نیروها
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
expeditionary forces قشون استعماری
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
expeditionary forces نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
distribution of forces تقسیم نیروها
distribution of forces واگذاری نیروها
enemy forces نیروهای دشمن
combined forces نیروهای مرکب
combat forces نیروهای رزمی
air forces نیروی هوایی
army forces نیروهای زمینی
assigned forces نیروهای زیر امر
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
marine forces نیروی تفنگدار
auxiliary forces قوای کمکی
auxiliary forces نیروی کمکی
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces نیروهای خودی
blue forces نیروهای ابی
forces of production نیروهای تولید
four forces of nature چهار نیروی بنیادی طبیعت
marine forces تفنگداران دریایی
expeditionary forces نیروی اعزامی
market forces نیروهای بازار
market forces عوامل موثردر بازار
task forces گروه کار
nato forces نیروهای پیمان ناتو
naval forces نیروهای دریایی
naval forces نیروی دریایی
nuclear forces نیروهای هستهای
lateral forces نیروهای عرضی
landing forces نیروهای پیاده شونده
landing forces قوای اب خاکی
friendly forces نیروهای خودی
garrison forces نیروهای پادگانی
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
ground forces نیروی زمینی
ground forces نیروهای زمینی
irregular forces نیروهای نامنطم
irregular forces نیروهای چریکی
land forces قوای بری
land forces نیروی زمینی
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
opposing forces نیروهای متخاصم
armed forces courier پیک ارتشی
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
van der waals forces نیروهای وان در والس
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com