English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (9 milliseconds)
English Persian
uneven parallel bars پارالل زنان
Other Matches
parallel bars میلههای پارالل
parallel bars مانع در پرش اسب
parallel bars پارالل ژیمناستیک
uneven ناهموار
uneven <adj.> نامرتب
uneven <adj.> ناهمسطح
uneven <adj.> فرد [ریاضی]
uneven متغیر
uneven ناصاف
uneven ناجور
uneven pulse نبض غیر مستوی
uneven number عدد فرد
uneven surface سطحناهموار
uneven road جاده ناهموار
uneven development توسعه نامتوازن
uneven distribution of income توزیع نابرابر درامد
bars کرسی خطابه وکلا
bars جایگاه متهمین در دادگاه
bars کانون وکلا
bars وکالت
bars بند
bars توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
bars توقف کسی برای انجام کاری
bars میله افقی در پرش
bars چوب افقی بالای مانع
bars بازداشتن ممنوع کردن
bars میل
bars میله
bars تیر
bars نرده حائل
bars بستن مسدودکردن
bars رد کردن دادخواست
bars ازبین رفتن
bars مانع شدن
bars مانع
bars شمش
bars جای ویژه زندانی درمحکمه
bars وکالت دادگاه
bars هیئت وکلاء
bars بجز
bars باستنثاء بنداب
bars مفتول
bars ستون
bars پیش بندر
bars واحد فشار
bars بساط پیاله فروشان
bars مانع نوشگاه
bars بنداب
bars میله اهنی
bars میل گرد
bars سد
bars میکده بارمشروب فروشی
bars خور پیشرفتگی اب به ساحل
blanking bars نوارهای خاموشی
indented bars میل گرد اجدار
asymetrical bars پارالل زنان
guide bars خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
prisoners bars بازی گرگم به هوا
asymmetrical bars میلههاینامتقارن
snack bars بیسترو
snack bars ساندویچ فروشی
snack bars رستوران
uncurtailed bars ارماتور بدون تقلیل مقطع
triple bars مانع در پرش اسب با 3 تیرموازی
stars and bars نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
sound bars نوارهای صوتی
seat bars میلههای تکیه گاه
seal bars میلههای اب بندی
reinforcing bars ارماتورها
reinforcing bars جوشها
parallel 1-
parallel که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
without parallel بی مانند بی نظیر
is parallel to مساویاست
is not parallel to مساوینیست
parallel مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel که همزمان ارسال شود
parallel انشعاب
parallel همگام قرینه
parallel همتا
parallel داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel نظیر مطابق بودن با
parallel همسو
parallel موازی کردن اسکیها
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel که همزمان ارسال می شوند
parallel ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel شنت
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel همزمان
parallel موازی کردن برابر کردن
parallel برابر خط موازی
parallel بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel متوازی
parallel موازی
parallel system شبکه موازی
parallel storage انبارش موازی
parallel storage انباره موازی
parallel sheaf مروحه موازی
parallel run اجرای موازی
parallel ruler خط کش موازی
parallel tests ازمونهای همتا
parallel transmission مخابره موازی
parallel transmission انتقال موازی
parallel transmission ارسال موازی
two parallel lines دو خط موازی
to decline from the parallel از حالت موازی خارج شدن
running in parallel پردازش موازی
parallel reading خواندن موازی
parallel processor پردازنده موازی
axially parallel موازی محوری
parallel circuit مدار موازی
parallel clamp گیره پیچی موازی
parallel column ستونهای موازی
parallel computer کامپیوتر موازی
axially parallel در راستای محوری
parallel connection اتصال موازی
parallel circuit مدار شنتی
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
bit parallel طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
connect in parallel بطور موازی اتصال دادن
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
parallel perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel access با دست یابی موازی
parallel access دستیابی موازی
parallel adder افزایشگر موازی
parallel adder جمع کننده موازی
parallel conversion تبدیل موازی
parallel cells یاختههای موازی
parallel operation عملکرد موازی
parallel operation عملیات موازی
parallel port درگاه موازی
parallel printer چاپگر موازی
parallel printing چاپ موازی
parallel processing پردازش موازی
parallel processor موازی پرداز
parallel operation عمل موازی
parallel law قانون توازی
parallel items سوالهای همتا
parallel interface رابط موازی
parallel feed خورد موازی
parallel resonant circuit مدار همنوای موازی
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
anti parallel feeding تغذیه مخالف
force displaced in parallel [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
parallel gap welder جوشگر شکاف موازی
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
parallel trussed girder تیر شبکهای موازی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection اتصال سری- موازی
parallel search storage انباره جستجوی موازی
ball and parallel roller bearings یاطاقان غلطکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com