Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
vertical stabilizer
تیغه یا باله عمودی
Other Matches
stabilizer
متعادل کننده
stabilizer
پایدار کننده
stabilizer
پایدار ساز
stabilizer
ثابت تثبیت کننده
stabilizer
پایاساز
stabilizer
تثبیت کننده
stabilizer
مکان
stabilizer
استوار کننده
stabilizer
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilizer
ثابت نگه دارنده
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
course stabilizer
تثبیت کننده
stabilizer
ماده ثبات دهنده شیمیایی
course stabilizer
تثبیت کننده مسیر
course stabilizer
دستگاه تثبیت مسیر
viscosity stabilizer
تثبیت کننده گرانروی
voltage stabilizer
تثبیت کننده اختلاف سطح
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
stabilizer fin
تنظیمکنندهباله
stabilizer muscule
عضله نگاهدارنده
stabilizer muscule
عضله ثابت کننده
inductive stabilizer
مقاومت ورودی القائی
horizontal stabilizer
مکان افقی ثابت
frequency stabilizer
پایدارکننده فرکانس
emulsion stabilizer
تثبیت کننده امولسیونی
automatic stabilizer
تثبیت کننده خودکار
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
mains voltage stabilizer
تثبیت کننده ولتاژ شبکه
vertical
عمودی
[ریاضی]
near vertical
تقریبا عمودی
vertical
شاغولی
vertical
قائم
vertical
واقع در نوک
vertical
تارکی راسی
vertical
شاقولی
vertical
عمودی
vertical
بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical
بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
vertical
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
vertical
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
vertical
متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
vertical
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
vertical
تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
vertical
در زاویه راست نسبت به افق
vertical
تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
vertical speed
سرعت صعود
vertical speed
سرعت قائم
vertical scrolling
چرخش عمودی
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
vertical interval
اختلاف ارتفاع
vertical interval
فاصله عمودی
vertical justification
تطابق عمودی
vertical justification
تنظیم عمودی
vertical mobility
تحرک عمودی
vertical photograph
عکس هوایی قائم
vertical photograph
عکس قائم
vertical recording
ضبق عمودی
vertical synchronizing
همزمانساز عمودی
vertical tab
جدول بندی عمودی
vertical tail
دم قائم
vertical cliffs
صخره های عمودی
vertical loom
دار عشایری
[قالی]
vertical loom
دار روستایی
[قالی]
vertical loom
دار افقی
[قالی]
vertical beam
چوب
[میله]
طولی دار
[قالی]
vertical shaft
میلهعمودی
vertical pupil
مردمکعمودیچشم
vertical frame
قالبعمودی
vertical beam
راست رو
vertical pocket
جیبعمودی
vertical union
اتحادیه صنعتی
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical merger
ادغام عمودی
local vertical
قائم محلی
vertical circle
دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical circle
دایره قائم
vertical combines
ترکیب عمودی
vertical control
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
vertical creep
وارفتگی قائم
vertical curve
قوس
vertical curve
منحنی در نیمرخ طولی
vertical bulking
کمانش قائم
vertical axis
محور قائم
plain vertical
سطح افق
plain vertical
خط افق
true vertical
قائم واقعی
vertical adjustment
تنظیم عمودی
vertical angles
گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
vertical antenna
انتن عمودی
vertical application
برنامه کاربردی عمودی
vertical axis
محور عمودی
vertical curve
خم طولی
vertical cut
برش قائم
vertical deformation
تغییر شکل قائم
vertical expansion
گسترش عمودی
vertical force
نیروی عمودی
vertical force
نیروی قائم
vertical equity
برابرسازی عمودی
vertical force
نیروی شاغولی
vertical growth
رشد عمودی
vertical equity
عدالت عمودی
vertical integration
ادغام عمودی
vertical diagraph
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
vertical drop
ابشار قائم
vertical envelopement
احاطه قائم
vertical envelopement
حرکت دورانی قائم
serrated vertical pulse
ضربه عمودی دندانهای
vertical control operator
متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
vertical parity check
مقابله توان عمدی
vertical lift bridge
پل بالارو
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
prime vertical circle
دایره قائم اصلی
vertical side band
میلهعمودیطرفین
vertical pressure gradient
تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
vertical probable error
اشتباه احتمالی قائم
vertical probable error
خطای اصابت قائم گلوله
vertical pivoting window
پنجرهگردانعمودی
vertical sand drainage
زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
vertical retort tar
قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
vertical center line illusion
خطای خط قائم مرکزی
vertical-axis wind turbine
توربینبادیمحورعمودی
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com