Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
video signal
پیام ویدئو
video signal
سیگنال یا علامت ویدئو
video signal
سیگنال ویدئویی
Other Matches
video
ویدئو
video
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video
تلویزیونی تلویزیون
video
تصویری
video
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video generator
مولد تصویر
adjacent video
ویدئو مجاور
composite video
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video games
بازی دیدنی
video game
بازی دیدنی
video monitor
مانیتور تصویری
video tape
نوار سمعی و بصری
video frequency
فرکانس ویدئو
video frequency
بسامد ویدئو
video adapter
وفق دهنده بصری
rgb video
R
reverse video
ویدئوی معکوس
reverse video
صفحه نمایش معکوس
reverse video
کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
inverse video
تصویر وارون
interactive video
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
composite video
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
video amplifier
تقویت کننده تصویری
video amplifier
فزون ساز ویدئو
Video for Windows
مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
video disk
دیسک بصری دیسک تصویری
video disk
دیسک ویدئویی
video disk
دسترسی مستقیم
video digitizer
دیجیتالی کننده تصویری
video detector
اشکارساز ویدئو
video carrier
حامل ویدئو
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
video monitor
مونیتوربصری
video ram
RA بصری یا تصویری
video port
قسمتنمایش
TV/video button
ویدئو
TV/video button
دکمهتلوزیون
video conference
کنفرانسیکهافرادشرکتکنندهدرآنبهفواصلدورازهمحضوردارندوبااستفادهازتجهیزاتتصویریوشنیداریباهمدرارتباطهستند
still video camera
دوربیننمایشثابت
video nasty
فیلمخشنیاترسناک
video recorder
دستگاهضبطتصویر
composite video
تصویر ترکیبی
video tape
نواردیداری و شنوایی
video terminal
پایانه تصویری
video transmission
ارسال ویدئویی
video terminal
ترمینال تصویری
asymmetric video compression
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
asymmetric video compression
تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
video switcher technician
تکنسینتعویضنمایشگر
still video film disc
سطحفلاپیدیسک
crystal video rectifier
یکسوکننده بلورین ویدئو
surveillance video recording
نگارش ویدئوی نظارتی
memory mapped video
نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
video monitoring selector
انتخابگرصفحهنمایشویدئویی
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
desktop video unit
مقدارصفحهنمایشرومیزی
video graphics array
ارایه نگاره سازی بصری
production video switcher
دکمهنمایشگرمحصولات
auxiliary video switcher
دکمهنمایشکمکی
video game machine
ماشین بازی تصویری
video display unit
واحد نمایش تصویری
video cassette recorder
ضبطنوارویدئویی
video connection panel
صفحهاتصالبهنمایشگر
direct video storage tube
ثابت کننده تصویر
direct video storage tube
نگاهدارنده تصویر
reproduction
[of a recording]
[audio, video]
پخش
[ضبط صوتی یا تصویری]
reproduction
[of a recording]
[audio, video]
بازنواخت
digital video special effects
نمایشمخصوصعددیعوامل
sound/video preview unit
واحدبهعقبزدنصدایویدئو
digital video effects monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
you must w the signal
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
i signal
پیام ای
q signal
پیام کیو
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
علامت نشانه
signal
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
سیگنال علامت دادن
signal
نشان
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal
با اشاره رساندن
signal
پیام
signal
نشانه
signal
نشان راهنما
signal
اخطار
signal
علامت
signal
اشکار مشخص
signal
علامت دادن
signal
خبردادن
signal
با علامت ابلاغ کردن
signal
مخابره کردن
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signal
سیگنال
signal
علامت راهنمای خودرو
signal
مخابره کردن علامت دادن
signal
رسته مخابرات
signal voltage
ولتاژ دریافتی
signal transformation
ترادیسی علائم
signal voltage
ولتاژ سیگنال
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
start signal
علامت شروع
signal voltage
ولتاژ ورودی
synchronizing signal
پیام همزمان ساز
telegraph signal
علامت تلگرافی
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal
چراغ راهنمایی
signal tracing
ردگیری پیام
signal strength
شدت صوت
signal services
قسمتهای مخابراتی
signal man
متصدی علائم
signal man
دیدبان
signal normalization
هنجارسازی علامت
signal of distress
شلیک خطر
command signal
علامت فرمان
signal panel
پرده مخابرات
signal security
تامین مخابراتی
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal regeneration
باززایی علائم
signal services
خدمات مخابراتی
traffic signal
نشانه روشن
buzzer signal
ایمپولز شماره گیری
signal box
توقف گاه متصدی علائم
visual signal
علامت بصری
visual signal
علایم بصری
warning signal
علامت اعلام خطر
warning signal
علامت خطر
flash signal
علامت فلاش
points signal
نقاطعلامتدار
signal ahead
چراغراهنماپیشرویشماست
signal gantry
علامتزیرپلی
sound signal
علائم صدا
signal boxes
توقف گاه متصدی علائم
acoustic signal
سیگنال صوتی
buzzer signal
علامت یا سیگنال شماره گیری
busy signal
علامت اشغال
brightness signal
پیام روشنایی
blanking signal
پیام خاموشی
audible signal
علامت سمعی
analog signal
علامت قیاسی
alarm signal
علامت اژیر خطر
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
advisory signal
علامت یادآوری کننده
advisory signal
علامت هشدار
acoustic signal
علامت صوتی
light signal
علامتنور
signal level
سطح سیگنال
cut off signal
علامت قطع
input signal
سیگنال ورودی
input signal
سیگنال اولیه
intelligence signal
پیام خبری
line signal
سیگنال خط
main signal
سیگنال اصلی
control signal
علامت کنترل
monochrome signal
پیام تکرنگ
morse signal
سیگنال مورس
operating signal
سیگنال دستگاه
operating signal
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
picture signal
علامت تصویر
picture signal
سیگنال تصویر
clock signal
علامت زمان سنجی
chrominance signal
بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
railroad signal
علامت یا سیگنال راه اهن
reference signal
سیگنال مرجع
request signal
علامت درخواست
identify signal
علامت یا سیگنال مشخصه
hooting signal
سیگنال اتومبیل
guard signal
علامت نگهبان
danger signal
اژیر یا بوق اعلام خطر
danger signal
اژیرخطر
dial signal
بوق ازاد برای شماره گیری
digital signal
علامت رقمی
digital signal
سیگنال دیجیتالی
disconnect signal
علامت انفصال
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
enabling signal
علامت توانا سازی
error signal
سیگنال خطا
first signal system
دستگاه علامتی اول
communication signal
سیگنال مخابراتی
flash signal
سیگنال فلاش
flashlight signal
سیگنال چراغ قوه
fog signal
علامت مه
fog signal
علایم مه
ghost signal
تصویر دوگانه
grid signal
سیگنال شبکه
implusing signal
سیگنال ضربهای
return to zero signal
علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
signal electrode
الکترد پیام ساز
signal center
مرکز مخابرات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com