English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
cheek tooth اسیاب کننده
triturator اسیاب کننده
Other Matches
mill race اب اسیاب
mills اسیاب
milling اسیاب
mill اسیاب
water mill اسیاب
millrace اب اسیاب
milldam سر اسیاب
millstones سنگ اسیاب
grindstone سنگ اسیاب
millstone سنگ اسیاب
millwright اسیاب ساز
grindstones سنگ اسیاب
milldam بند اسیاب
sectorial دندان اسیاب
molar دندان اسیاب
head race تنوره اسیاب
hand mill اسیاب دستی
gristmill اسیاب غلات
flier پره اسیاب
mill اسیاب کردن
mills اسیاب کردن
headrace تنوره اسیاب
quern اسیاب دستی
edge mill اسیاب غلطکی
mill wright اسیاب ساز
jaw tooth دندان اسیاب
flyers پره اسیاب
flyer پره اسیاب
fliers پره اسیاب
water mill اسیاب ابی
molar tooth دندان اسیاب
to grind into flour اسیاب کردن
ball mill اسیاب ساچمهای
grinders دندان اسیاب
mill dam بند اسیاب
mealmen کارگر اسیاب
windmill اسیاب بادی
windmills اسیاب بادی
millrace جوی اسیاب
grinder دندان اسیاب
mill race جوی اسیاب
vane of windmill پره اسیاب بادی
flume ناودان جوی اسیاب
premolar دندان اسیاب کوچک
sail arm پره اسیاب بادی
mill کارخانه اسیاب کردن
tubercle برامدگی دندان اسیاب
grist عمل اسیاب کردن
mills کارخانه اسیاب کردن
grinder سنگ رویی اسیاب
stamping mill اسیاب سنگ کوبی
stamp mill اسیاب سنگ کوبی
grind اسیاب کردن خردکردن
grinders سنگ رویی اسیاب
grinds اسیاب کردن خردکردن
mill wheel چرخ یا پره اسیاب
mill circle چرخ اسیاب ژیمناستیک
gritted اسیاب کردن ازردن
gritting اسیاب کردن ازردن
grit اسیاب کردن ازردن
paddy برنج اسیاب نکرده
paddies برنج اسیاب نکرده
milling عمل اسیاب کردن
nether millstone سنگ زیرین اسیاب
windmills هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grinds اسیاب شدن سخت کارکردن
grind اسیاب شدن سخت کارکردن
windmill هر چیزی شبیه اسیاب بادی
premolar مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
wheat germ گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
zinjanthropus شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mills نورد کردن فرز کردن اسیاب
mill نورد کردن فرز کردن اسیاب
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
desolater ویران کننده متروک کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
commulator یک سو کننده
crepitant خش خش کننده
ear-splitting کر کننده
whisperer پچ پچ کننده
jaberer پچ پچ کننده
fillets پر کننده
fillet پر کننده
noncommittal رد کننده
puffer پف کننده
attacking تک کننده
rebutter رد کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com