Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
misprint
اشتباه چاپی
misprints
اشتباه چاپی
Other Matches
range error
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
glitches
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place
<idiom>
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
typographic
چاپی
letterpress
چاپی
hard copy
نسخه چاپی
printed wiring
سیمکشی چاپی
infusion of tea
دم کردن چاپی
letter press
مواد چاپی
billhead
بروات چاپی
editorially
بطور چاپی
pamphlets
رساله چاپی
fully formed characters
کاراکترهای چاپی
printed matter
مواد چاپی
print
عکس چاپی
printed circuit
مدار چاپی
prints
مواد چاپی
printed matter
اوراق چاپی
prints
عکس چاپی
etched circuit
مدار چاپی
printed
عکس چاپی
pamphlet
رساله چاپی
print
مواد چاپی
misprint
غلط چاپی
printed
مواد چاپی
letter
حرف چاپی
misprints
غلط چاپی
printout
نتیجه چاپی
letters
حرف چاپی
printouts
نتیجه چاپی
datum error
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
misprints
غلط چاپی کردن
ampersand
علامت چاپی & به معنای "و"
misprint
غلط چاپی کردن
printed circuit board
تخته مدار چاپی
letterpress
وابسته بحروف چاپی
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
small print
حروف چاپی ریز
typal
شبیه حروف چاپی
to pull a proof
نمونه چاپی دراوردن
soft copy
نسخه غیر چاپی
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
letter head
کاغذیکه نشان چاپی دارد
printouts
نسخه چاپی نتیجه نهایی
script font
فونت چاپی شبیه به دستخط
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
letterheads
عنوان چاپی بالای کاغذ
mother board
برد مدار چاپی اصلی
letterhead
عنوان چاپی بالای کاغذ
printout
نسخه چاپی نتیجه نهایی
lebrary edition
چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
billhead
کاغذی که شبیه برات چاپی است
motherboard
تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
face value
<idiom>
عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
print hand
دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
margins
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
rolling press
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
print letters
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
hair stroke
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
pcb
Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
past performances
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
linocut
چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
secret ballot
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
galley
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
proofroom
اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
galley proof
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
sickest
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
on screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
on-screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
print shop
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
controller
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
slip sheet
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
populated board
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
controllers
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
format
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
micros
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
expansion board
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
micro
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
formats
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
prospectus
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
bar graphics
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
prospectuses
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
bar code
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
microcomputer
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
overstriking
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
rat's nest
یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
ion deposition
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
expansion unit
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
back plane
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
faults
اشتباه
trip
اشتباه
tripped
اشتباه
trips
اشتباه
faulted
اشتباه
wrongs
اشتباه
fault
اشتباه
in error
<adj.>
اشتباه
mistakes
اشتباه
fumbled
اشتباه
faux pas
اشتباه
mistaking
اشتباه
clanger
اشتباه
mix up
اشتباه
mix-up
اشتباه
mix-ups
اشتباه
discrepancy
اشتباه
snafu
اشتباه
fumbles
اشتباه
wrong
اشتباه
wronging
اشتباه
barratry
اشتباه
overseen
در اشتباه
mistake
اشتباه
to put one in the wrong
اشتباه
fallacy
اشتباه
fumble
اشتباه
goofs
اشتباه
fallacies
اشتباه
errors
اشتباه
flounder
اشتباه
floundered
اشتباه
floundering
اشتباه
errancy
اشتباه
flounders
اشتباه
mistakenness
اشتباه
goofing
اشتباه
jeofail
اشتباه
inerrant
بی اشتباه
false
<adj.>
اشتباه
error
اشتباه
goofed
اشتباه
goof
اشتباه
incorrectness
اشتباه
lap sus
اشتباه
coding
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
twelvemo
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
lapsus memoriac
اشتباه یا لغزش
blame
اشتباه گناه
to make an error
اشتباه کردن
fumbled
اشتباه کردن
systematic error
اشتباه سیستماتیک
lapsus linguac
اشتباه لپی
to make a mistake
اشتباه کردن
syntax error
اشتباه ترکیبی
malentendu
اشتباه فهمیدن
fumbles
اشتباه کردن
professional misconduct
اشتباه حرفهای
probable error
اشتباه احتمالی
blames
اشتباه گناه
miswrite
اشتباه نوشتن
blaming
اشتباه گناه
bedlam
اشتباه شدید
oversights
اشتباه نظری
parachronism
اشتباه تاریخی
peccant
اشتباه کار
mistakenness
در اشتباه بودن
mistaken party
اشتباه کننده
mistake of law
اشتباه حکمی
metachronism
اشتباه تاریخی
mils trip
اشتباه میلیمی
miscue
اشتباه کردن
misguidely
از روی اشتباه
misplay
بازی اشتباه
misstep
اشتباه درقضاوت
mistakable
قابل اشتباه
mistake of fact
اشتباه موضوعی
unerring
اشتباه نشدنی
blamed
اشتباه گناه
spuriously
<adv.>
بطور اشتباه
unintentionally
<adv.>
بطور اشتباه
inadvertently
<adv.>
بطور اشتباه
by accident
<adv.>
بطور اشتباه
as a result of a mistake
<adv.>
بطور اشتباه
by a mistake
<adv.>
بطور اشتباه
by mistake
<adv.>
بطور اشتباه
fallible
اشتباه کننده
slip
اشتباه لیزی
wrongly
<adv.>
بصورت اشتباه
phonily
<adv.>
بصورت اشتباه
incorrectly
<adv.>
بصورت اشتباه
by mistake
<adv.>
بصورت اشتباه
by a mistake
<adv.>
بصورت اشتباه
spuriously
<adv.>
بصورت اشتباه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com