English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
Other Matches
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
anti drag wire اجزاء بست کاری ساختمانی
structrual stability استحکام ساختمانی
braced گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
artificial aging افزایش استحکام الومینیوم
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
redesign طراحی مجدد کردن
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
target materials مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
modificatory متضمن تعدیل یااصلاح
notobranchiate در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
frostwork نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
nubus NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cad طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
increases صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
reversed روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
bulking افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
charge ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
nsfnet یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
re endorsement پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
regenerating 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
ingredients اجزاء
ingredient اجزاء
component اجزاء
components اجزاء
idle component اجزاء کور
mechanism اجزاء مکانیکی
mechanisms اجزاء مکانیکی
electronic components اجزاء الکترونیکی
part list فهرست اجزاء
parts list لیست اجزاء
shuttering اجزاء قالببندی
mechanisms اجزاء متشکله چیزی
mechanism اجزاء متشکله چیزی
soil separates اجزاء بافت خاک
compositions نسبت اجزاء سازنده
features of project اجزاء اصلی یک طرح
parts programmer برنامه نویس اجزاء
composition نسبت اجزاء سازنده
lunulate دارای اجزاء هلالی شکل
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
parsed اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parses اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
configurations ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
parse اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
configuration ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
piecemeal به اجزاء ریز تقسیم کردن خردخرد
integration یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
steric وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
strength استحکام
staying power استحکام
reinforcement استحکام
resistance استحکام
instable بی استحکام
substances استحکام
consistence استحکام
fortification استحکام
fortifications استحکام
rigidity استحکام
strengths استحکام
substance استحکام
backbone استحکام
formidableness استحکام
strenght استحکام
solidity استحکام
consistency استحکام
consistent استحکام
ridge bone استحکام
rigidification استحکام
backbones استحکام
solidification استحکام
design load حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
contrasts اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasting اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasted اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
decouple جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
contrast اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
particularism اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
take to pieces پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
torsional strength استحکام پیچشی
granite سختی استحکام
filler میله استحکام
stableness استواری استحکام
dielectric strength استحکام دی الکتریک
impact strength استحکام برخورد
strength properties خصوصیات استحکام
impact strength استحکام ضربهای
disruptive strength استحکام انقطاع
strength ratio نسبت استحکام
solidification انجماد استحکام
dielectric strength استحکام شکست
tensile strength استحکام کششی
crimping groove شیار استحکام
coefficient of consolidation ضریب استحکام
cube commpression strenght استحکام ریشهای
fatigue strength استحکام خستگی
consistency ثبات استحکام
stability استواری استحکام
stability استحکام مقاومت
initial strength استحکام اولیه
knot strength استحکام گره
fortifiable قابل استحکام
consistence ثبات استحکام
gritting استحکام نخاله
gritted استحکام نخاله
grit استحکام نخاله
compression strength استحکام فشاری
consolidation استحکام تحکیم
high temperature strength استحکام حرارتی
buckling strength استحکام خمشی
transverse bending strength استحکام خمشی
hot strength استحکام گرمایی
formidability استحکام بزرگی
fillers میله استحکام
allowances اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
allowance اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
torsional rigidity استحکام در مقابل پیچش
ultimate strength مقاومت یا استحکام نهایی
gusset بست استحکام خرپاها
gussets بست استحکام خرپاها
izod impact strength استحکام ضربه ایزوتوپ
high strength steel فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron چدن با استحکام عالی
intrinsic fatigue strength استحکام فرسودگی ذاتی
torsional fatigue strength استحکام فرسودگی پیچشی
tracking resistance استحکام جریان خزشی
compensator ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
epaulement استحکام موقتی جناحی مترس
serigraph استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy ازمایش استحکام تار ابریشم
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
blended شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
gestalt معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
those انها
they انها
yond انها
simulation روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
ultimate tensile strength حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
constructional ساختمانی
building line بر ساختمانی
structural ساختمانی
organic ساختمانی
structurally ساختمانی
most of them بیشتر انها
one of them یکی از انها
who are they? انها کی هستند
many of them بسیاری از انها
the most that i can do بیشتر انها
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
sites زمین ساختمانی
member جزء ساختمانی
sites کارگاه ساختمانی
members جزء ساختمانی
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
building limes اهک ساختمانی
building work کار ساختمانی
building sites کارگاه ساختمانی
monumentality عظمت ساختمانی
building unit واحد ساختمانی
building operations عملیات ساختمانی
building material مصالح ساختمانی
artificial stone سنگ ساختمانی
sited زمین ساختمانی
building site کارگاه ساختمانی
contractors yard واحد ساختمانی
to found a building ساختمانی بینادکردن
constructive مفید ساختمانی
timber چوب ساختمانی
Construction works . عملیات ساختمانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com