Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
witching
افسونگری مسحور کننده
Other Matches
unputdownable
مسحور کننده
sirenian
مسحور کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
witchcraft
افسونگری
fairy
افسونگری
voodooism
افسونگری
vodoun
افسونگری
vodun
افسونگری
epode
افسونگری
sorcery
افسونگری
diablery
افسونگری
fairies
افسونگری
grace
جذابیت افسونگری
graced
جذابیت افسونگری
graces
جذابیت افسونگری
gracing
جذابیت افسونگری
diabolism
دیوخویی افسونگری
wizardry
سحر افسونگری
wizardy
جادوگری جادویی سحر افسونگری
rapt
مسحور
besotted
مسحور
spellbound
مسحور
bedevilling
مسحور کردن
bedevilled
مسحور کردن
bedevil
مسحور کردن
bedevils
مسحور کردن
enchants
مسحور شدن فریفتن
hypnotized
مسحور ومفتون کردن
hypnotize
مسحور ومفتون کردن
hypnotises
مسحور ومفتون کردن
charm
مسحور کردن فریفتن
hypnotising
مسحور ومفتون کردن
hypnotizes
مسحور ومفتون کردن
enchant
مسحور شدن فریفتن
hypnotizing
مسحور ومفتون کردن
hypnotised
مسحور ومفتون کردن
stagestruck
مسحور صحنه شده
ravish
مسحور کردن از خود بیخود شدن
ravished
مسحور کردن از خود بیخود شدن
ravishes
مسحور کردن از خود بیخود شدن
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
practicer
تمرین کننده مشق کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
solvent
اب کننده
fillets
پر کننده
solvents
اب کننده
syncopator
غش کننده
mitigatory
کم کننده
deflective
کج کننده
rebutter
رد کننده
catterer
پچ پچ کننده
mitigative
کم کننده
attenuant
اب کننده
bender
خم کننده
thinner
کم کننده
puffer
پف کننده
attacking
تک کننده
doer
کننده
refuser
رد کننده
prattfall
پچ پچ کننده
prater
پچ پچ کننده
jaberer
پچ پچ کننده
skittish
رم کننده
mumbler
من من کننده
repudiationist
رد کننده
fillet
پر کننده
noncommittal
رد کننده
fizzy
کف کننده
filleted
پر کننده
filleting
پر کننده
sensor
حس کننده
doers
کننده
refutative
رد کننده
renunciant
رد کننده
wheezier
خس خس یا خر خر کننده
commulator
یک سو کننده
wheezy
خس خس یا خر خر کننده
abjurer or abjuror
کننده
crepitant
خش خش کننده
fillers
پر کننده
bidder
کننده
renunciant
کننده
solver
حل کننده
bidders
کننده
squasher
له کننده
spurner
رد کننده
hoppers
لی لی کننده
fluxing oil
اب کننده
percutient
دق کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com