English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
input block بلاک ورودی
Search result with all words
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
input بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
inputted بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
Other Matches
mark قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
marks قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
interblock gap نوار مغناطیسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک بعدی
moves دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moved دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
move دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
gap نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
gaps نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
blocked بلاک
block بلاک
blocks بلاک
d/a converter مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
block size اندازه بلاک
deblocking بلاک شکنی
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
task control block بلاک کنترل کار
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
bar خط یا بلاک ضخیم رنگی
ibg شکاف بین بلاک
blocking factor تعداد رکوردها در بلاک
task control block بلاک کنترل وفیفه
tcb بلاک کنترل کار
etb انتهای بلاک مخابره
dcb بلاک کنترل داده
data control block بلاک کنترل داده ها
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
end of transmission block خاتمه ارسال بلاک
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
data set control block بلاک کنترل مجموعه داده ها
pipeline هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
pipelines هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
block gap gap interrecord شکاف بین بلاک
xmodem بایت از بلاک داده را منتقل میکند
parity بررسی پریتی روی بلاک داده
identifier کلمهای که معرف بلاک یا فایل است
releases رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
released رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
length تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
lengths تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
release رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
encryption استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
gather نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
gathered نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
dscb Block Control Set Data بلاک کنترل مجموعه داده
vrc بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
deblock باز گرداندن بلاک ذخیره شده داده به حالت اصلی
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
redundancy بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
redundancies بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
YMODEM بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
input توان ورودی ورودی
inputted توان ورودی ورودی
capitalization عمل یک کلمه پردازکه یک خط یا بلاک متن رابه حروف بزرگ تبدیل میکند
macro تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
dummy دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
partitions تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
dummies دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
partition تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
DES استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
redundant حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
blit در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
bitblt در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
compression روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
basics روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
basic روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
redundant بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
marker دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
block length طول کندهای طول بلاک
header بلاک داده در ابتدای فایل حاوی داده درباره خصوصیات فایل
headers بلاک داده در ابتدای فایل حاوی داده درباره خصوصیات فایل
gateway ورودی
access ورودی
propylaeum سر در ورودی
primary ورودی
inflow ورودی
front door [of house] در ورودی
intakes ورودی
intake ورودی
entrancing ورودی
inputted ورودی
entry door ورودی
input queue صف ورودی
input ورودی
front door [of house] ورودی
entrance door در ورودی
entrance در ورودی
entry door در ورودی
entrances ورودی
entranced ورودی
entrance ورودی
inlet ورودی
entrance door ورودی
inlets ورودی
pinned ورودی با سه سوزن
approach wall دیواره ورودی
doorway درگاه ورودی
bill of entry افهارنامه ورودی
admission port سوپاپ ورودی
doorways درگاه ورودی
input توان ورودی
port بندر ورودی
columniation رواق ورودی
entrance doors در های ورودی
pinning ورودی با سه سوزن
pin ورودی با سه سوزن
doorway درگاه ورودی
gable-entry راهروی ورودی
hallways تالار ورودی
lanes راه ورودی
lane راه ورودی
inputted توان ورودی
inputted دادن ورودی
input parameter پارامتر ورودی
inputted وسیله ورودی
hallway تالار ورودی
actual water income اب ورودی موثر
approach transition تبدیل ورودی
approach ramp سربالائی ورودی
approach ramp شیب ورودی
input وسیله ورودی
input دادن ورودی
entry doors در های ورودی
control of access ایین ورودی ها
input data معطیات ورودی
primary circuit مدار ورودی
noninverting input ورودی غیروارونگر
manual input ورودی دستی
intake valve سوپاپ ورودی
input media رسانه ورودی
input mode حالت ورودی
input mode وضعیت ورودی
input noise پارازیت ورودی
input level سطح ورودی
input job queue صف برنامه ورودی
input data داده ورودی
input device دستگاه ورودی
input diode دیود ورودی
input drift رانش ورودی
input electrode الکترود ورودی
input field میدان ورودی
input frequency فرکانس ورودی
input impedance امپدانس ورودی
input information اطلاعات ورودی
input output ورودی خروجی
input power توان ورودی
input power قدرت ورودی
input spectrum طیف ورودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com