English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
Other Matches
high frequency alternating current جریان متناوب فرکانس بالا
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
burners وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burner وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
terminator مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
alternating current جریان متناوب
intermittent current جریان متناوب
alternative current جریان متناوب
magnitude of alternating current دامنه جریان متناوب
alternating current circuit مدار جریان متناوب
forced alternating current جریان متناوب فشرده
alternating current motor موتور جریان متناوب
alternating current magnet مغناطیس جریان متناوب
alternating current instrument سنجه جریان متناوب
alternating current generator مولد جریان متناوب
three phase alternating current جریان متناوب سه فازه
alternator مولد جریان متناوب
alternator دینام جریان متناوب
alternators دینام جریان متناوب
free alternating current جریان متناوب هرز
rectification of an alternating current یکسوکنندگی جریان متناوب
industrial alternating current جریان متناوب صنعتی
diagonal flow compressor کمپرسور با جریان متناوب
single phase alternating current جریان متناوب یک فازه
alternators مولد جریان متناوب
power of alternating current توان جریان متناوب
impedance مقاومت جریان متناوب امپدانس
magneto bell زنگ اخبار جریان متناوب
synchronous alternator مولد جریان متناوب سنکرون
welding altrnator مولد جوش جریان متناوب
multiphase alternating current جریان متناوب چند فازه
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
inverter وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
low frequency current جریان فرکانس پایین
high frequency alternating current جریان فرکانس بالا
hight frequency current جریان فرکانس بالا
invisible مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
high frequency current gain تقویت جریان فرکانس بالا
low frequency current gain تقویت جریان فرکانس پایین
generation of current تولید جریان
production process جریان تولید
flow of production جریان تولید
dischrger الت تولید جریان الکتریک
input output table این جدول جریان عوامل تولید
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
inducing 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
n channel mos مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
circuit breakers سویچی برای قطع جریان
circuit breaker سویچی برای قطع جریان
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
conduction توانایی یک ماده برای هدایت جریان
left hand rule for electron flow قاعده چپگرد برای جریان الکترون
superheterodyne گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
right hand rule for electron flow قاعده راست گرد برای جریان الکترون
conductive مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
gill فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
embolectomy عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
gill type flap فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
entrance head بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
powers جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
weather helm تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
powered جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
power جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
pillows صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
powering جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
pillow صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
deflector صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
fanning 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanned 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fans 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fan 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
joined ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
joins ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
join ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
workflow نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
breaker line خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
frequency mixing ترکیب فرکانس
frequency mixture ترکیب فرکانس
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
alternators دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
alternator دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
frequency division multilexing مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
mismatch ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
frequency synthesizer ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
metameric در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
diapositive تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
seconded مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
summing up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
monitor صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
in hand در جریان
flowline خط جریان
conducts جریان
conducting جریان
in the air <idiom> جریان
flushing جریان
conducted جریان
flow line خط جریان
streamed جریان
tide جریان
streamed جریان اب
streams جریان
streams جریان اب
stream جریان اب
stream جریان
effluvium جریان
going جریان
conduct جریان
flow limit حد جریان
fluor جریان
circulations جریان
line of flow خط جریان
actions جریان
flow جریان
insets جریان
against the stream بر ضد جریان اب
affluxion جریان
courses جریان
coursed جریان
rheostome جریان بر
gushes جریان
circulation جریان
gushed جریان
gush جریان
inset جریان
afoot در جریان
twayblade جریان
action جریان
current جریان
processes جریان
process جریان
runoff جریان
currents جریان
course جریان
total current جریان کل
flows جریان
flush جریان
income جریان
flowed جریان
afflux جریان
flushes جریان
proceeding جریان
rede جریان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com