English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
English Persian
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
Search result with all words
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
Other Matches
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
users مصرف کننده
consumers مصرف کننده
consumer مصرف کننده
user مصرف کننده
consumer psychology روانشناسی مصرف کننده
service cable کابل مصرف کننده
consumer sovereignty حاکمیت مصرف کننده
rational consumer مصرف کننده عقلائی
consumer surplus نصیب مصرف کننده
consumer's choice انتخاب مصرف کننده
consumer protection حمایت از مصرف کننده
soverignty of the consumer حاکمیت مصرف کننده
consumerism حمایت از مصرف کننده
consumer preference رجحان مصرف کننده
consumer choice انتخاب مصرف کننده
representative consumer مصرف کننده نمونه
consumer equilibrium تعادل مصرف کننده
consumer credit اعتبار مصرف کننده
consumer behaviour رفتار مصرف کننده
dominant user یکان مصرف کننده عمده
consumer economics علم اقتصاد مصرف کننده
theory of consumer's choice نظریه انتخاب مصرف کننده
consumer's surplus یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
consumer appeal تاثیر محصول روی مصرف کننده
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
recommended retail price قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
manufacturer تولید کننده
producer تولید کننده
manufacturers تولید کننده
producers تولید کننده
progenitive تولید کننده
productive تولید کننده
consumer advertising تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
rational producer تولید کننده منطقی
genie تولید کننده تناسلی
genies تولید کننده تناسلی
manufacturers تولید کننده سازنده
gonocyte سلول تولید کننده
manufacturer تولید کننده سازنده
producer تولید کننده مولد
suppliers شرکت تولید کننده
supplier شرکت تولید کننده
reproducer دوباره تولید کننده
producers تولید کننده مولد
producer's risk ریسک تولید کننده
pistillate تولید کننده مادگی
producer surplus مازاد تولید کننده
marginal producer تولید کننده نهائی
smokey the bear وسیله تولید کننده دود
absorbefacient تولید کننده عمل جذب
producer surplus اضافه ارزش تولید کننده
toxicogenic تولید کننده محصولات سمی
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
producer شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
homogonous تولید کننده اولاد شبیه به والدین
oil rich countries کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
producers شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
g.d.p deflator تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی
bilge blocks قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
spermary غده تولید کننده منی محل تولید منی
bespoke software نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
neoclassical economics در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
middleman کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
middlemen کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
homogamic تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
homogamous تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
motorola تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh
countervailing power مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
wrming message پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
licences اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
freeware نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
generic که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
pseudo random سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
Hayes Corporation تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carried عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carrying عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
carry عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carries عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
spooler برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
cartels اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
dependent غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
sudorific عرق اور تولید کننده عرق
rhizogenetic تولید کننده ریشه ریشه اور
rhizogenic تولید کننده ریشه ریشه اور
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
p day روز تعادل تولید و مصرف نظامی
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
convertor reactor راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
brake specific fuel consumption مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
tipper کج کننده واژگون کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com