Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
English
Persian
the fair sex
جنس لطیف یعنی زن
the gentle sex
جنس لطیف یعنی زن
Other Matches
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
fairer
لطیف
fairest
لطیف
fairs
لطیف
precieux
لطیف
gauzy
لطیف
tendering
لطیف
soft
لطیف
fair
لطیف
benignly
لطیف
delicate
لطیف
benignant
لطیف
etherean
لطیف
volatile
لطیف
mignon
لطیف
benign
لطیف
gaseous
لطیف
tenderest
لطیف
precieuse
لطیف
smooth
<adj.>
لطیف
softest
لطیف
soft
<adj.>
لطیف
fragile
لطیف
tender
لطیف
tendered
لطیف
softer
لطیف
gossamer
لطیف سبک
gentle sex
جنس لطیف
gossamery
خفیف لطیف
fine
عالی لطیف
rose water
لطیف احساساتی
gentlest
ارام لطیف
queazy
لطیف مزاج
gentler
ارام لطیف
rarafaction
لطیف سازی
honeyed
مطبوع لطیف
pleasantry
لطیف طبعی
arrefication
لطیف سازی
the fairses
جنس لطیف
pleasantries
لطیف طبعی
tenuous
لطیف دقیق
finest
عالی لطیف
fined
عالی لطیف
airy-fairy
فریف و لطیف
subtle
دقیق لطیف
subtler
دقیق لطیف
subtlest
دقیق لطیف
fragile
لطیف زودشکن
fair sex
جنس لطیف
queasy
لطیف مزاج
gentle
ارام لطیف
daintiness
سلیقه باذوق لطیف
rarer
لطیف نیم پخته
The fair sex The female sex.
جنس لطیف ( مؤنث )
tendered
لطیف کردن انبار
tender
لطیف کردن انبار
tendering
لطیف کردن انبار
tenderest
لطیف کردن انبار
rare
لطیف نیم پخته
squeamishness
لطیف مزاجی دقت
rarest
لطیف نیم پخته
subtilization
ملایمت دقیق و لطیف سازی
squeamishly
بانازک طبعی یا لطیف مزاجی
wirespun
زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
namely
یعنی
to wit
<adv.>
یعنی
videlicet
یعنی
in fact
یعنی
namely
<adv.>
یعنی
that is to say
یعنی
that is
یعنی
to wit
یعنی
videlicet
یعنی
nee
یعنی
scilicet
یعنی
innuendos
یعنی تشریح
innuendo
یعنی تشریح
innuendoes
یعنی تشریح
beau geste
حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
this word means a dog
این واژه یعنی سگ
an inceptive
یعنی میخواهم لرزکنم
dominical
یعنی حضرت مسیح
what does it meant
یعنی چه چه معنی دارد
strangle
در مخابرات یعنی دستگاه
parnassian school of poets
شعرای سده نوزدهم فرانیه که بیشتراهمیت بوزن شعرمیداندتابمعانی لطیف ان
they were made one
یعنی باهم عروسی کردند
dominical
وابسته به روز خداوند یعنی یکشنبه
quintessence
عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
in the dark
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
splashed
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
sauntering
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
caveat emptor
یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
sauntered
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
profound gangrene
یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
big five
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
saunter
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunters
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
skip it
در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
what luck
در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
punched
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
salvos
در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
caveat venditor
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
punches
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
neutral soil
خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
karaite
عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
stop squawk
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
squawk flash
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
popeye
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
well
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
whats' up
در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
wells
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
squawking
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
orbiting
در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
tied on
در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
spoofer
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
spitting
در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
squawk mike
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawk low
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
squawk may day
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
what state
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
pogo
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
state chicken
در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
purple
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
stranger
در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
destructive addition
عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
tally ho
در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
a chromatic
[معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
colons
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
colon
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
state lamb
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
state tiger
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
tracks
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracked
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
track
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
fraudulent weave
[false]
بافت تقلبی
[بافته هایی با تعداد پود بیش از حد عرف در هر ردیف یعنی دو یا سه پود یا با استفاده از نخ های مصنوعی]
intenerate
لطیف کردن حساس کردن
fisher equation
یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
acanthus design
طرح پیچک
[الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
cambridge equation
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
errors and omissions expected
باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
cellars
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
edict of emancipation
فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
additions
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
quantity equation of exchange
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com