Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
transition state
حالت گذار
Search result with all words
encrypt
تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
Other Matches
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
over
گذار
over-
گذار
transitions
گذار
transition
گذار
marker
نشان گذار
transition period
دوره گذار
transit time
زمان گذار
tracklayer
ریل گذار
bypassing
کنار گذار
tracked layer
ریل گذار
graduator
درجه گذار
grounder
کار گذار
bypass
کنار گذار
markers
نشان گذار
legislators
قانون گذار
legislator
قانون گذار
racer
مسابقه گذار
racers
مسابقه گذار
shelver
در قفسه گذار
shelver
در تاقچه گذار
heretics
بدعت گذار
heretic
بدعت گذار
space bar
فاصله گذار
differentiator
فرق گذار
spotter
خال گذار
discriminator
فرق گذار
dotter
نقطه گذار
punctuator
نقطه گذار
grounder
پایه گذار
tapper
توپی گذار
insured
بیمه گذار
encoder
رمز گذار
grader
نمره گذار
foundering
بنیان گذار
foundered
بنیان گذار
founder
بنیان گذار
blazers
علامت گذار
blazer
علامت گذار
valuer
قیمت گذار
investors
سرمایه گذار
investor
سرمایه گذار
founders
بنیان گذار
impressionistic
برداشت گذار
valuers
قیمت گذار
marker pen
علامت گذار
innovators
بدعت گذار
innovator
بدعت گذار
contributory
خراج گذار
auctioneers
حراج گذار
trend-setters
بدعت گذار
trend-setter
بدعت گذار
auctioneer
حراج گذار
swindlers
کلاه گذار
swindler
کلاه گذار
depositor
امانت گذار
legislatress
قانون گذار زن
nomographer
قانون گذار
accomodating
منت گذار
crossing site
محل گذار
salvers
مرهم گذار
salver
مرهم گذار
legator
میراث گذار
outdoor recreation
گشت و گذار
oviparous
تخم گذار
insurant
بیمه گذار
legislative
قانون گذار
instaurator
بنیاد گذار
assessor
خراج گذار
mortgagor
رهن گذار
legislatrix
قانون گذار زن
lienee
وثیقه گذار
legiskative
قانون گذار
coder
رمز گذار
lowpass
پایین گذار
mark sense
نشان گذار
handler
دسته گذار
handlers
دسته گذار
bailor
امانت گذار
bailer
امانت گذار
pawnor
رهن گذار
demographic transition
گذار جمعیت
pledgor
وثیقه گذار
pledgor
رهن گذار
zoogenic
بچه گذار
pracitcable
گذار کردنی
bypassed
کنار گذار
deepositor
ودیعه گذار
pricer
قیمت گذار
prizer
قیمت گذار
bypasses
کنار گذار
money lender
پول به بهره گذار
spacebar
کلید فاصله گذار
depositor
ودیعه گذار مودع
miscreant
بدعت گذار خبیث
position control
پیچ مرکز گذار
free capital
سرمایه گذار پولی
minelayer
ناو مین گذار
minelayer
کشتی مین گذار
mine layer
کشتی مین گذار
buoy tender
کشتی بویه گذار
buoy tender
ناو بویه گذار
burst gate
لامپ پیام گذار
truster
ودیعه گذار اعتباردهنده
dan runner
کشتی بویه گذار
uniparous
هر باریک تخم گذار
testator
شاهد میراث گذار
subcaliber
تفنگ اثر گذار
dan layers
شناوه بویه گذار
net laying ship
کشتی تور گذار
dot generator
مولد خال گذار
pathfinder
هواپیمای علامت گذار مسیر
truster
باور کننده امانت گذار
You are not pulling my leg , are you ?
نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
pathfinders
هواپیمای علامت گذار مسیر
parentheses free nataton
نشان گذار بدون پرانتز
spademan
نفر خرج گذار توپ
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
to mince matters
از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmothers
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmother
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder
تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
encipher
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
nomothetes
کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
loader
خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
sentinels
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinel
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
winters
قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winter
قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
financier
سرمایه دار سرمایه گذار
depositor
صاحب سپرده سپرده گذار
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
financiers
سرمایه دار سرمایه گذار
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
phases
حالت
predicament
حالت
predicaments
حالت
situation
حالت
estate
حالت
estates
حالت
state-
حالت
situations
حالت
state
حالت
phased
حالت
phase
حالت
posturing
حالت
idiocrasy
حالت
ill conditioned
بد حالت
attitudes
حالت
attitude
حالت
manner
حالت
expressions
حالت
posture
حالت
postured
حالت
postures
حالت
stating
حالت
fettle
حالت
condition
حالت
states
حالت
stated
حالت
line condition
حالت خط
if
حالت
disposition
حالت
make
حالت
makes
حالت
expression
حالت
moods
حالت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com