English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
Search result with all words
counterclockwise rotation حرکت در خلاف عقربههای ساعت
Other Matches
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
counterclockwise در خلاف عقربههای ساعت
the clock was put back عقربههای ساعت را عقب بردند
clockwise درجهت گردش عقربههای ساعت
clockwise مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
counterclockwise درجهت مخالف حرکت عقربه ساعت
I want to depart tomorrow morning [noon, afternoon] at ... o'clock. من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
gammadion چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
stationary بی حرکت
traveled حرکت
demeanour حرکت
demeanor حرکت
traverse حرکت
behaviour حرکت
travels حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
travel حرکت
scrolling حرکت
vowel point حرکت
animal حس و حرکت
animals حس و حرکت
move حرکت
square move حرکت
otiose بی حرکت
geste حرکت
on the move در حرکت
stir حرکت
as you were حرکت از نو
moves حرکت
haviour حرکت
stirs حرکت
stirrings حرکت
moved حرکت
stirred حرکت
oi در حرکت
agoing در حرکت
motioned حرکت
departures حرکت
motion حرکت
maneuver حرکت
running در حرکت
ambulation حرکت
inert بی حرکت
gest حرکت
frozen بی حرکت
progressing حرکت
progresses حرکت
progressed حرکت
departure حرکت
motioning حرکت
motionless بی حرکت
gesturing حرکت
gestured حرکت
afloat در حرکت
agog در حرکت
gesture حرکت
shifts حرکت
shifted حرکت
moveless بی حرکت
stock-still بی حرکت
vapid بی حرکت
motions حرکت
shift حرکت
circulations حرکت
circulation حرکت
behaviuor حرکت
traverses حرکت
stirabout حرکت
behavior حرکت
stock still بی حرکت
still بی حرکت
stiller بی حرکت
stillest بی حرکت
progress حرکت
animations حرکت
statist بی حرکت
stills بی حرکت
traversing حرکت
animation حرکت
patting بی حرکت
immobile بی حرکت
pats بی حرکت
patted بی حرکت
traversed حرکت
locomotion حرکت
sedentary بی حرکت
movement حرکت
pat بی حرکت
sundial ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundials ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sailed حرکت کردن
autokinesis حرکت خودزاد
thematic move حرکت تماتیک
an abrupt departure حرکت ناگهانی
standstill بدون حرکت
rotary motion حرکت دایرهای
sailings حرکت کردن
revolutions حرکت انقلابی
revolutions حرکت انتقالی
sail حرکت کردن
translations حرکت انتقالی
translation حرکت انتقالی
mobiles قابل حرکت
trend مسیر حرکت
larghetto حرکت ملایم
automatism حرکت غیرارادی
trends مسیر حرکت
ballistic motion حرکت پرتابی
to bear oneself حرکت کردن
dynamics مکانیک حرکت
mobile قابل حرکت
kinesiology حرکت شناسی
to weigh anchor حرکت کردن
automatism حرکت خودبخود
rotational motion حرکت چرخشی
kinematics حرکت شناسی
revolution حرکت انتقالی
flutter حرکت سراسیمه
speed شتاب حرکت
speeding سرعت حرکت
speeding شتاب حرکت
relative motion حرکت نسبی
speeds سرعت حرکت
speeds شتاب حرکت
kinematics حرکت شناخت
relative movement حرکت نسبی
kinephantom حرکت خیالی
gamma movement حرکت گاما
speed سرعت حرکت
rate of march نواخت حرکت
synarthrosis مفصل بی حرکت
fluttered حرکت سراسیمه
fluttering حرکت سراسیمه
flutters حرکت سراسیمه
froissement حرکت بافشار
take out place محل حرکت
tandem drive حرکت قطاری
akinesthesia فقدان حس حرکت
range of motion دامنه حرکت
blue bark گزارش حرکت
actions جنبش حرکت
action جنبش حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com