English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
Other Matches
tortious liability ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
charging خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
machined خطای ناشی از خرابی قطعه
machine خطای ناشی از خرابی قطعه
machines خطای ناشی از خرابی قطعه
machine خطای ناشی خرابی سخت افزار
induced خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
machines خطای ناشی خرابی سخت افزار
machined خطای ناشی خرابی سخت افزار
inducing خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induce خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induces خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
ambiguities خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
ambiguity خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
approximations خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
approximation خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
saturation خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
cross linked files در DOS-MS خطای ناشی از استفاده دو فایل از یک بخش از دیسک
semantics خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
frame خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
component خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
components خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
crashed خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashingly خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
low cycle fatigue خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
horizontal error خطای بر دو سمت خطای افقی
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
look ahead جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
neuremia اختلال پی ها
perturbation اختلال
tribulations اختلال
noise اختلال
derangement اختلال
irregularity اختلال
distribance اختلال
disorders اختلال
disturbance اختلال
disturbances اختلال
line noise اختلال
noises اختلال
disorder اختلال
tribulation اختلال
impariment اختلال
perturbations اختلال
impairment اختلال
line hit اختلال خط
lalopathy اختلال گویایی
interference اختلال در سیگنال
factitious disorder اختلال ساختگی
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
neuroses اختلال اعصاب
emotional disorder اختلال هیجانی
sexual disorder اختلال جنسی
neuroses اختلال روانی
kettle of fish اشفتگی اختلال
neurosis اختلال اعصاب
neurosis اختلال روانی
dystonia اختلال تونوس
unbalance اختلال مشاعر
unbalances اختلال مشاعر
radar trapping اختلال رادار
mental abnormality اختلال مشاعر
perturbation انحراف اختلال
noise immunity مصونیت از اختلال
neuremia اختلال اعصاب
mental defectives اختلال حواس
psychiatric disorder اختلال روانی
mental disturbance اختلال روانی
mental disorder اختلال مشاعیر
oppositional disorder اختلال نافرمانی
organic disorder اختلال عضوی
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
unbalancing اختلال مشاعر
quantization noise اختلال تدریج
perturbations انحراف اختلال
perturbation theory نظریه اختلال
personality disturbance اختلال شخصیت
paramnesia اختلال حافظه
personality disorder اختلال شخصیت
mental disorder اختلال روانی
emotional disturbance اختلال هیجانی
ageusia اختلال چشایی
conduct disorder اختلال رفتاری
time jitter اختلال زمانی
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
dyspepsia اختلال هضم
convulsive disorder اختلال تشنجی
cyclic disorder اختلال دورهای
apselaphesia اختلال بساوشی
time flutter اختلال زمانی
background noise اختلال پس زمینه
developmental disorder اختلال رشدی
character disorder اختلال منش
clamper برای قط ع اختلال
dissociative disorder اختلال گسستی
dysbulia اختلال اراده
thought disorder اختلال فکر
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
pip اختلال مزاج خال
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
pipped اختلال مزاج خال
pipping اختلال مزاج خال
acopia اختلال استنساخ شکل
affective disorders اختلال های عاطفی
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
amimia اختلال بیانگری چهره
formal thought disorder اختلال صوری فکر
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
eating disorder اختلال خورد و خوراک
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
pips اختلال مزاج خال
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
neurotic دچار اختلال عصبی
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
protanomaly اختلال سرخ بینی
maim اختلال یا از کارافتادگی عضوی
deranyement اختلال مرهم زنی
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
disorderliness اختلال بهم خوردگی
font id conflict اختلال شناسایی فونت
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش
perturbation [terms] آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalance بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalances بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalancing بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
noise اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noises اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
bends بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
descended ناشی
resulting ناشی
dilettante ناشی
dilettantes ناشی
dilettanti ناشی
emergent ناشی
resulted ناشی
even tual ناشی
result ناشی
due ناشی از
amateurish ناشی
gauche ناشی کج
ills ناشی
muffs ناشی
Due to ناشی از
on account of somebody [something] ناشی از
skill less ناشی
skilless ناشی
therefrom ناشی از ان
maladroit ناشی
muff ناشی
muffed ناشی
muffing ناشی
resultant ناشی
mala filde ناشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com